چرا اشتباه می‌کنیم و چگونه از بروز اشتباه جلوگیری کنیم؟—بخش اول

۱۰۰۱ بازدید
آخرین به‌روزرسانی: ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷
زمان مطالعه: ۴ دقیقه
دانلود PDF مقاله
چرا اشتباه می‌کنیم و چگونه از بروز اشتباه جلوگیری کنیم؟—بخش اولچرا اشتباه می‌کنیم و چگونه از بروز اشتباه جلوگیری کنیم؟—بخش اول

چرا اشتباه می‌کنیم و چگونه از بروز اشتباه جلوگیری کنیم؟

997696

هر یک از ما در زندگی تصمیم‌های متعددی می‌گیریم. بدیهی است که برخی از این تصمیمات اشتباه هستند. برخی تصمیمات ممکن است برای زمانی خاص درست بوده باشند، اما پس از مدتی نیاز به جایگزین دارند. بیشتر اوقات ما اشتباهات خود را نادیده می‌گیریم و بر ادامه‌ی آن‌ها اصرار داریم. این مسئله در تمامی جوانب زندگی مصداق دارد. افراد بسیاری در رابطه‌های اشتباه باقی می‌مانند تنها به دلیل وقت و زمانی که صرف آن رابطه کرده‌اند و قدرت اعتراف به انتخاب اشتباه خود را ندارند. بسیاری دیگر در کار یا رشته‌ی تحصیلی اشتباه باقی می‌مانند و شکست‌های متعددی برای خود ایجاد می‌کنند، تنها به دلیل این که شجاعت لازم برای تغییر مسیر را نداشته‌اند. در سازمان‌های بزرگ، پافشاری بر اشتباه، روی زندگی افراد بسیاری تأثیر می‌گذارد.

ورشکست شدن شرکت‌ها به عوامل متعددی بستگی دارد ولی یکی از مهم‌ترین عوامل، پافشاری روی استراتژی‌های موفق قدیمی است. استراتژی‌هایی که زمانی باعث موفقیت شرکت شده بودند اما اکنون با تغییر اوضاع بازار، جامعه و یا ورود تکنولوژی‌های جدید، نیاز به تغییر دارند. هر شرکت یا سازمانی در دوران کاری خود، با شرایطی مواجه می‌شود که به ناچار باید روش‌های خود را تغییر دهد. برخی تصمیم‌گیرندگان و مدیران، با تغییر به موقع روش کاری، شرکت خود را نجات می‌دهند و بسیاری با پافشاری بر اشتباهات، باعث افت سهام و ورشکستگی خود می‌شوند. یک مثال روشن در این زمینه کمپانی موسیقی HMV است. فروشگاه‌های این شرکت در زمان خود، پدیده‌ای نو و جالب بودند. در این فروشگاه‌ها، مشتری‌ها می‌توانستند قبل از انتخاب و خرید، مجموعه‌ی بزرگی از آلبوم‌های موسیقی را ببینند و با استفاده از هدفون‌های موجود، قطعه‌های دلخواه خود را گوش دهند. با انقلاب موسیقی پاپ، این کمپانی نیز توسعه یافت و فروشگاه‌های بیشتری در ایرلند و کانادا و کشورهای دیگر دایر کرد. اوضاع مالی و پیشرفت شرکت بسیار خوب بود اما تحلیل‌گران شروع به ابراز نگرانی و هشدار دادن به مدیران شرکت کردند. دلیل این نگرانی تغییراتی بود که در بازار موسیقی اتفاق می‌افتاد. DVDها به تدریج رواج پیدا می‌کردند، فروشگاه‌های زنجیره‌ای، آلبوم‌های موسیقی پرطرفدار را با تخفیف می‌فروختند و سایت آمازون شروع به فروش آنلاین موسیقی کرده بود. وقتی این اطلاعات در اختیار مدیر کمپانی قرار داده شد، آن‌ها را جدی نگرفت و گفت کسانی که به این روش‌ها خرید می‌کنند، مخاطب جدی موسیقی نیستند. نیازی به گفتن نیست که مدیران کمپانی زمانی خطر را احساس کردند و تصمیم به راه‌اندازی فروشگاه آنلاین گرفتند، که دیگر دیر شده بود. اتفاقی که برای HMV افتاد، مثال روشنی از پافشاری بر استراتژی‌های قدیمی، و در نتیجه نابودی شرکت است که در کمپانی‌های مختلف به شکل‌های مختلف تکرار می‌شود.

چرا به اشتباهات خود ادامه میدهیم؟

برای این که بتوانیم جلوی پافشاری بر اشتباهات را بگیریم، باید نخست از دلیل آن آگاه شویم. باید بدانیم چرا مدیران تا این حد به ادامه‌ی مسیر اشتباه خود پایبند هستند و چرا تا این حد از تغییر استراتژی پرهیز می‌کنند. روان‌شناسان و تحلیل‌گران، تحقیقات متعددی در این زمینه انجام داده‌اند و دلایل زیر را شناسایی کرده‌اند:

نگرانی از هزینهها

مدیران به خوبی با این نکته آشنا هستند. در مورد تصمیماتی که روی آن‌ها سرمایه‌گذاری شده است، افراد عموماً نگرانی‌های مشترکی دارند. آن‌ها روی هزینه‌هایی که تا کنون انجام شده است تمرکز می‌کنند و می‌دانند که اگر روش و تصمیم خود را عوض کنند، سرمایه بازگشت نخواهد داشت بنابراین به روش قبلی ادامه می‌دهند و امیدوارند که اگر پروژه ادامه پیدا کند و به پایان برسد، سرمایه‌ی آن برگردد. این در حالی است که وقتی ناکارآمدی یک روش به اثبات رسیده باشد، تصمیم منطقی، تمرکز بر هزینه‌ها و ضررهایی است که ادامه‌ی پروژه بر شرکت تحمیل می‌کند و نه هزینه‌هایی که تا کنون صورت گرفته است.

احساس شکست

دست کشیدن از یک استراتژی و تعطیل کردن یک پروژه، باعث ایجاد احساس شکست در تصمیم‌گیرندگان آن پروژه می‌شود. معمولاً افراد، اگر امید کوچکی برای تغییر شرایط داشته باشند، ترجیح می‌دهند روش قبل را ادامه دهند و منابع بیشتری را صرف آن کنند، حتی در صورتی که می‌دانند احتمال بازگشت کمی دارد.

توهم کنترل

با پژوهش‌های متعدد ثابت شده است که انسان‌ها، توانایی کنترل آینده را در خود می‌بینند. در یک آزمایش جالب، به دو گروه داوطلب، بلیت‌های بخت‌آزمایی به ارزش یک دلار داده شد. با این تفاوت که گروه دوم حق داشت شماره‌های مورد علاقه‌ی خود را انتخاب کند. وقتی از افراد پرسیده شد که با چه قیمتی حاضر به فروش بلیت‌های خود می‌شوند، گروه اول به صورت متوسط حدود دو دلار درخواست کرد و گروهی که خود شماره‌ها را انتخاب کرده بود، به صورت متوسط خواستار مبلغی در حدود نه دلار شد. افرادی که در انتخاب شماره‌ها نقش داشتند، به برد خود مطمئن‌تر بودند. البته که این توهمی بیش نیست. وقتی اتفاقی بر طبق پیش‌بینی ما می‌افتد، به راحتی توانایی پیش‌بینی خود را، با توانایی کنترل اشتباه می‌گیریم. دست بالا گرفتن قدرت کنترل آینده، یکی از بزرگترین علت‌های ادامه دادن به استراتژی‌های غلط است.

علاقه به تکمیل

تحقیقات روان‌شناسی اثبات کرده است که انسان‌ها به پایان رساندن کارها را دوست دارند. از کارهای کوچکی مانند تمام کردن بشقاب غذا تا ادامه دادن یک پروژه‌ی تجاری غلط، همه به علاقه‌ی ما به کمال برمی‌گردد. شاید به همین دلیل است که متخصصان تغذیه توصیه می‌کنند در بشقاب‌های کوچک غذا بخوریم.

ناآگاهی از نظر جمع

مخالفان یک نظر یا استراتژی، معمولاً فکر می‌کنند در مخالفت خود تنها هستند. به همین دلیل ساکت می‌مانند و دیگران سکوت آن‌ها را به رضایت تعبیر می‌کنند. در موارد شدید نتیجه ادامه یافتن پروژه‌ای خواهد بود، که هیچ‌کس با آن موافق نیست.

هویت شخصی

تحقیقات روان‌شناسی و جامعه‌شناسی نشان می‌دهد که هویت افراد در جامعه با پایبندی آن‌ها به تعهدات شناخته می‌شود. بنابراین دست کشیدن از یک کار و یک تعهد، هویت افراد را تهدید می‌کند. در ضمن توانایی تصمیم‌گیری صحیح، یکی از ملزومات مدیران موفق است و به همین دلیل، هیچ مدیری دوست ندارد اعتراف کند، تصمیمی که قبلاً گرفته است اشتباه بوده و یا دیگر کارایی لازم را ندارد.

ترکیب تمامی این دلایل باعث می‌شود تصمیم‌گیرندگان شرکت‌ها نشانه‌های لزوم تغییر را نادیده بگیرند، استراتژی‌های قبلی را ادامه دهند و بر اشتباهات خود پافشاری کنند. تعصب‌ها و پافشاری‌های بی‌جا، بسیار قدرتمند هستند و به همین دلیل تا این حد رواج دارند اما خبر خوب این است که با استفاده از برخی روش‌ها و تکنیک‌ها و تمرین‌ها، می‌توان با آن‌ها مقابله کرد. در بخش بعدی به بررسی راه‌های مقابله با تعصب و پافشاری بر اشتباهات می‌پردازیم.

اگر تمایل به مطالعه بیشتر در این موضوع داشته باشید، شاید آموزش‌های زیر نیز برای شما مفید باشند:

--

منبع

بر اساس رای ۱۲ نفر
آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
اگر بازخوردی درباره این مطلب دارید یا پرسشی دارید که بدون پاسخ مانده است، آن را از طریق بخش نظرات مطرح کنید.
نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *