دارالفنون، یادگار امیر کبیر؛ از تاسیس تا تحول آموزش در ایران
آموزش و پرورش از دیرباز جزو مولفههای اساسی جوامع انسانی بوده است و وجود آثار و کتیبههایی با قدمت بسیار زیاد و خطهایی همچون میخی، حکایت از قدمت بالای خواندن و نوشتن در تاریخ بشر دارد. در ایران نیز، قدمت آموزش و پرورش به دورانهای باستانی و آریاییها میرسد. البته، از چگونگی آموزش و پرورش انسانهایی که بالغ بر پانزده هزار سال پیش و قبل از ورود آریاییها، در فلات ایران زندگی میکردهاند اطلاعات روشنی در دسترس نیست.
در زمان دولت ماد، کودکان و نوجوانان در کنار خانواده و ایل، چگونگی زیستن و روشهای کار و جنگاوری را میآموختند. در آن زمان، آموزش رسمی تنها مختص قشر خاصی بود. این قشر خاص به یادگیری خواندن، نوشتن، ستارهشناسی و روشهای پیشگویی سرنوشت دیگران در مراکز مخصوص میپرداختند.
در گذر زمان، نوعی از مراکز آموزش و پرورش شروع به فعالیت کردند که به آنها «مکتبخانه» میگفتند. مکتبخانهها گاه ساختمان اختصاصی نداشتند، بلکه در محلهای گوناگونی از خانههای قدیمی، حجرهها و مساجد گرفته تا دیگر مکانها دایر میشدند. مکتبها قواعد و روش کاری جالب و البته خاص خود را داشتند. در دوران ساسانیان، اولین دانشگاه ایران با نام «گندی شاپور» که بعدها به «جندی شاپور» تغییر نام داد تاسیس شد.
در دوران محمد شاه قاجار، با تاسیس مدارس، بساط مکتبخانهها که دچار مشکلاتی اساسی نیز بودند تا حد زیادی برچیده شد (البته تا سالهای اخیر در مناطق دورافتاده کشور که دارای مدرسه نبودند، مکتبخانهها دایر بودند). اولین مدرسه در دوران محمدشاه در ارومیه و پس از آن مدارسی در تبریز و اصفهان راهاندازی شدند. در دوران ناصرالدینشاه قاجار، «میرزا محمد تقیخان فراهانی» مشهور به «امیر کبیر»، اولین مدرسه متوسطه و دانشگاه مدرن ایران را پایهریزی کرد و بنا نهاد. آنچه در ادامه میآید، شرحی بر چگونگی تاسیس مدرسهای است که «دارالفنون» (Dar ul-Funun) نام نهاده شد.
رگ امير نبود آنكه شد گشوده به فين
رگ حيات بلا ديده كشور جم بود
امير اگر به سر كار مانده بود اديب
كنون سواد وطن چون بهشت خرم بود
«ادیب برومند»
امیر کبیر و ایده بنیان نهادن مدرسه دارالفنون
امیر کبیر، از افراد دوستدار دانش، فرهنگ و ادب بود، و به دانشمندان و نیکمردان احترام بسیاری میگذاشت. از جمله این افراد میتوان به شیخالعراقین اشاره کرد که امیر کبیر با مهر خود شرایط سخت زندگی او را تغییر داد. امیر کبیر در دوران حیات خود فعالیتهای علمی و فرهنگی زیادی کرد که از جمله آنها میتوان به تاسیس مدرسه دارالفنون و روزنامه وقایع التفاقیه اشاره کرد. در کتاب «مدرسه دارالفنون»، اثر «اقبال یغمایی»، پیرامون امیر کبیر و نقش او در تاسیس دارالفنون چنین آمده است:
درالفنون و امیرکبیر یادآور یکدیگرند و تداعی معنای را مثل و شاهدی گویاتر از این نیست. هر کس که با سیر فرهنگ ایران در دوران اخیر اندک آشنائی داشته باشد، وقتی امیر کبیر را به خاطر میآورد یا ذکر جمیلش را از زبان کسی میشنود، بیگمان دارالفنون را که از جمله یادگارهای پر ارج این بزرگ مرد است به یاد میآورد و زبان به تجلیل و تفخیم بانی آن میگشاید.
امیر کبیر بر این اندیشه بود که دانش و فنون جدید را برای رفع نیازهای موجود در کشور تامین کند. بنابراین، ایده تاسیس مدرسهای با محوریت علوم فنی، نظامی، طبی و صنعتی را داشت. تاثیر ماموریتهای خارجی امیر کبیر به روسیه، ایروان و عثمانی نیز در تصمیمگیری او برای تاسیس مدرسه دارلفنون قابل توجه بود. امیر کبیر در سفری که به روسیه برای عذرخواهی از قتل «گریبایدوف» (نماینده روسیه که برای مبادله پیمان ترکمنچای به ایران آمده بود) داشت، طی بیش از دو ماه اقامت خود در این کشور، با هیئتی که به همراه داشت هر روز به دیدن موسسات علمی، صنعتی و آموزشی روسیه میرفت. «سید محمد محیط طباطبائی»، پژوهشگر ادبی، مورخ، منتقد و ادیب معاصر، درباره انگیزه امیر کبیر برای تاسیس دارالفنون چنین مینویسد:
اقدام دولت عثمانی به تاسیس دارالفنون اسلامبول هم آخرین مشوق و محرک او (امیر کبیر) در توجه بدین کار شده باشد.
در نتیجه، امیر کبیر که عزم تاسیس مدرسه را کرده بود، در نامهای به ناصرالدین شاه چنین نوشت:
در امر مدرسه دقت لازم است. آدم خیلی معقول و متشخصی میخواهد که سررشتهاش از هر چیز فرنگی و ایرانی داشته باشد.
تاسیس مدرسه مخالفانی نیز در دربار داشت که همه تلاش خود را میکردند تا از انجام این کار جلوگیری کنند. ولیکن، امیر کبیر در نهایت موفق شد رضایت شاه را برای ساخت مدرسه جلب کند.
تاسیس ساختمان دارالفنون
پس از آنکه شاه با ساخت مدرسه موافقت کرد، شخصی به نام «میرزا رضای مهندسباشی» مامور شد تا نقشه مدرسه را برای قسمت شمال شرقی ارگ (میدان شاه یا میدان توپخانه قدیم) طراحی کند؛ وی یکی از پنج محصلی بود که در زمان فتحعلی شاه برای کسب دانش و هنر به لندن سفر کرده بودند. پس از تایید طرح میرزا رضا توسط شاه، «محمد تقی معمارباشی» کار ساخت مدرسه را آغاز کرد. یک سال بعد قسمت شرقی مدرسه، ساخته و آماده شد.
دو سال بعد، به گفته روزنامه وقایع الاتفاقیه، ساخت مدرسه که «بنایی جدید مشتمل بر پنجاه حجره منقش مذهب وسیع بود» به اتمام رسید.
مدرسه در تاریخ ششم دی ماه سال ۱۲۳۰ (۱۳ روز پیش از کشته شدن امیرکبیر با دسیسه مادر شاه و برخی درباریان) افتتاح شد (گفته میشود ساخت مدرسه در زمان افتتاح به دست ناصرالدین شاه هنوز به اتمام نرسیده بوده است). دارالفنون، دارای آزمایشگاههای فیزیک، شیمی و داروسازی، چاپخانه، کتابخانه و سالن غذاخوری (سفره خانه) بود. در قسمت شمال شرقی مدرسه نیز تالاری بزرگ برای تئاتر در نظر گرفته شده بود.
همچنین، کارگاه شمعسازی نیز در این ساختمان وجود داشت. برای مدرسه دارالفنون برخی تجهیزات مورد نیاز، شامل دو اسکلت (برای دانشجویان طب)، موادی مانند نمک فرنگی، سولفات دوزنگ، اکسید دوزنگ، سولفات رومی، استات و کربنات دوپطاسی تهیه میشد.
در مجموع، ساختمان دارالفنون مستطیل شکل بود و حیاطی بزرگ با گلکاری فراوان و حوزی در میان آن بر زیبایی بنا میافزودند.
مدرسه دارالفنون دارای نزدیک به چهل اتاق بود و در کلاسهای آن نیمکتهای چوبی وجود داشت.
این ساختمان هشتاد سال عمر کرد و با وجود آن که هنوز قابل استفاده بود، بعدها تخریب و از نو ساخته شد. درب ورودی مدرسه دارالفنون رو به خیابان ناصرخسرو کنونی باز میشود. مدرسه دارالفنون در تاریخ ۱۳۷۵/۰۸/۲۶ ثبت ملی شده است.
نامگذاری دارالفنون
اسامی گوناگونی بر مدرسه دارالفنون نهاده شد. در دستور استخدام معلمین برای این مدرسه از اسم «مکتبخانه پادشاهی» (مانند «مکتب سلطانی» اسلامبولی) استفاده شده بود. بعدها در نامهنگاریها از عنوان «مدرسه نظامیه» استفاده شد. روزنامه وقاع اتفاقیه در خبر تاسیس این مدرسه از عبارت «تعلیم خانه» برای آن استفاده میکند.
یک هفته بعد از تاسیس مدرسه، یکی از معلمهای اتریشی مدرسه نام آن را اصلاح و از اسم «دارالفنون» استفاده میکند. برخی دلیل استفاده از نام دارالفنون را چشموهمچشمی شاه با دولت عثمانی و تقلید از دارالفنون عثمانی میدانند. این نام، معادل واژه «Polytechnique» در زبان فرانسه یا «Polytechnic» در زبان انگلیسی است که عثمانیها آن را به عربی ترجمه کردند و بعدا همین لفظ وارد زبان فارسی شد. این در حالی است که مردم همواره از عنوان تعلیم خانه، به صورت «معلم خانه» استفاده میکردند.
کادر آموزشی و اجرایی دارالفنون
در ابتدای کار، اغلب مدرسان دارالفنون اروپایی بودند، زیرا در زمینههای مورد نظر امیرکبیر معلم ایرانی وجود نداشت. بنابراین امیر کبیر، «امیر ژان داوود» را از همان ابتدای ساخت مدرسه برای استخدام مدرس به اتریش و آلمان فرستاد. این کار، نمادی برای مبارزه با استعمار انگلیس، فرانسه و روس بود، زیرا امیرکبیر آگاهی داشت که افرادی که از این سه کشور میآیند در درجه اول تابع سیاستهای دولت خود هستند نه هواخواه دولت ایران؛ از سوی دیگر، آلمان و اتریش منافع سیاسی در ایران نداشتند و در آن دوران از تاریخ به جهت پیشرفت علمی نیز شهرت خوبی پیدا کرده بودند. دکتر «پلاک»، معلم طب اتریشی که به دارالفنون آمده بود در این رابطه چنین مینویسد:
امیر نظام با وجود تجربههای تلخ و مخالفت سختی که نسبت به نفوذ بیگانگان داشت، یقین میدانست که بدون جلب معلمان خارجی مقصودش حاصل نخواهد شد ... نظر امیر این بود که معلمان خارجی باید از مداخله در امور سیاسی مملکت خودداری نمایند و تنها به کار تدریس پردازند به همین ملاحظه از استخدام معلم روسی و انگلیسی و فرانوسی صرفنظر کرد.
در نهایت تیمی هفت نفری از معلمان اتریشی برای طب، طبیعیان و داروسازی، معدنشناسی، ریاضیات و هندسه، توپخانه، پیادهنظام و سوارهنظام به ایران آمدند. این افراد برای شش سال به ازای حقوق سالیانه ۴۴۰۰ تومان استخدام شده بودند. علاوه بر این تیم، «موسیو ریشارد» که فرانسوی بود ولی فارسی را به خوبی میدانست و به نوعی میتوان گفت ایرانی شده بود و تعدادی معلم از کشورهای ایتالیا و هلند نیز در مدرسه مشغول به کار شدند.
همچنین، چند استاد ایرانی از جمله «شیخ محمد صالح اصفهانی» (معلم عربی و فارسی)، «میرزا احمد طبیب کاشانی» (استاد طب سنتی)، «میرزا سید علی» (معلم طب سنتی) و «میرزا ملکم» (معلم حساب، هندسه و جغرافیا) نیز در دارالفنون تدریس میکردند. دارالفنون همچنین دارای رئیس، ناظم و مستخدم نیز بود.
«علیقلی میرزا اعتضاد السلطنه» که اولین وزیر علوم ایران نیز محسوب میشود، چهارمین رئیس دارالفنون و مشهورترین مدیر آن بود که گفته میشود درخشانترین دوران فعالیت این مدرسه در زمان فعالیت او و «رضا قلی خان» به عنوان ناظم مدرسه (که بعدها پنجمین رئیس دارالفنون شد) بوده است.
لازم به ذکر است که دارالفنون ابتدا ۳۰ دانشآموز داشت، ولی نظر به استقبال عموم و درخواستهایی که از طرف مردم داده شد، مدرسه فعالیت خود را با ۶۰ دانشآموز آغاز کرد.
ساختار آموزشی
دارالفنون دارای هفت رشته تحصیلی پیادهنظام، سواره نظام، توپخانه، پزشکی و جراحی، داروسازی و کانیشناسی بود. دروس به دو دسته عمومی و تخصصی تقسیم میشدند. دروس عمومی زبان فرانسه، تاریخ، جغرافی، ریاضی و زبان خارجی بودند. بعدها زبان انگلیسی و روسی نیز به دروس عمومی اضافه شدند. دوره تحصیلی در دارالفنون از شهریور آغاز و در خرداد پایان میپذیرفت. همچنین، علاوه بر تعطیلات رسمی، در ماه رمضان نیز تعطیل بود و مدت این تعطیلات گاه به ۳۴ روز میرسید. در هنگام عید نوروز ۱۵ الی ۱۷ روز تعطیل بودند و در ماه محرم نیز ۱۵ روز مدرسه تعطیل میشد.
مدرسه از ساعت ۸ صبح الی ۳ بعد از ظهر باز بود و تدریس صبحها و بعد از ظهرها انجام میشد زیرا برخی از دانشآموزان به دلایل گوناگون به شکل منظم در کلاسهای خود شرکت نمیکردند. دارالفنون دانشآموزان ۱۴ الی ۱۶ ساله را میپذیرفت. البته افرادی که دارای جایگاههای خاص در کشور بودند اغلب با سنین بالاتر نیز موفق به تحصیل در آن میشدند.
ناهار در مدرسه به دانشآموزان داده میشد و همچنین مقرری نیز به آنها پرداخت میشد که بعدها به دلیل کمبود خزانه این مورد قطع شد. برای دانشآموزان دارالفنون دو دست لباس - یک دست ویژه زمستان و یک دست برای تابستان - دوخته میشد. این لباسها به رایگان در اختیار دانشآموزان قرار میگرفت. دوره تحصیل در این مدرسه ابتدا ۷ سال بود که بعدها به دلیل کمبود معلم به ۵ و سپس ۴ سال تقلیل یافت. بر اساس نظام انضباطی مدرسه دارالفنون، با دانشآموزان بسته به نوع خطایی که کرده بودند برخورد میشد. از تنبیه با خطکش یا چوب برای خطاهای جزئی گرفته تا شلاق زدن و چوب و فلک برای خطاهای بزرگتر، نوع تنبیه و برخوردها متفاوت بود.
سبک آموزش در دارالفنون ابتدا به صورت تئوری بود، اما با گذشت یک سال، دانشآموزان رشته طب و جراحی را به مریضخانه میبردند تا به صورت عملی و بالینی آموزش ببینند. همچنین، نظر به وجود چندین آزمایشگاه، آموزش در دیگر زمینهها نیز جنبه عملی داشت. رویکرد عملی داشتن به علم در دارالفنون تا حدی بود که دانشآموزان مهندسی را برای کارهای عملی به ارتفاعات گوناگون میبردند و در کلاسهای جغرافیا دانشآموزان نقشه درس را با دست روی تخته سیاه میکشیدند. دانشآموزان دارالفنون بعدها در پروژههای عملی گوناگونی مشارکت داشتند. گفتنی است که آنها اغلب افراد کاردانی میشدند و کار عملی در کنار تدریس از دلایل اصلی این امر بود.
بودجه
بودجه دارالفنون که در ابتدای فعالیت خود تفکر نظامی بر آن حاکم بود و در واقع آن را محلی برای آموزش اصول جنگاوری و رزم میدانستند از محل بودجه نظامی تامین میشد. اما بعدها محل بودجه آن تغییراتی کرد. این مدرسه در آغاز فعالیت خود دارای ۷۷۵۰ تومان بودجه بود و این رقم سالها بعد به ۳۰.۰۰۰ تومان رسید. در میان اسناد کتابخانه مجلس شورای اسلامی، سندی مربوط به بودجه سال ۱۳۰۲ دارالفنون وجود دارد که در آن ارقام به صورت ماهیانه نوشته شدهاند. محتوای این سند در جدول زیر موجود است.
۱ | رئیس مدرسه | ۲۰۰ تومان |
۲ | ناظم | ۱۱۰ تومان |
۳ | آجودان و معلم ریاضیات | ۷۰ تومان |
۴ | نقاشباشی و معلم زبان فرانسه | ۱۰۰ تومان |
۵ | معلم زبان فرانسه | ۱۰۰ تومان |
۶ | معلم علوم شیمیایی | ۸۰ تومان |
۷ | معلم فقه و عربی | ۷۰ تومان |
۸ | معلم نقاشی کلیه کلاسها | ۶۰ تومان |
۹ | معلم زبان روسی | ۴۰ تومان |
۱۰ | معلم تاریخ عالم | ۱۲۵ تومان |
۱۱ | معلم ریاضیات عالی | ۷۰ تومان |
۱۲ | معلم ادبیات عالی فارسی | ۹۰ تومان |
۱۳ | معلم ریاضیات عالی | ۱۴۰ تومان |
۱۴ | معلم تاریخ طبیعی و دفتردار | ۸۵ تومان |
۱۵ | معلم شیمی و معادن لابراتوار | ۳۵ تومان |
۱۶ | معلم عربی و فقه مقدماتی | ۶۰ تومان |
۱۷ | معلم جغرافی و ریاضیات | ۶۵ تومان |
۱۸ | معلم علوم فیزیک | ۴۰ تومان |
۱۹ | معلم زبان انگلیسی | ۵۰ تومان |
۲۰ | معلم ادبیات و زبان فرانسه | ۶۰ تومان |
۲۱ | معلم ژیمناستیک | ۵۵ تومان |
۲۲ | معلم تاریخ طبیعی مقدماتی | ۴۰ تومان |
۲۳ | معلم فارسی و عربی مقدماتی | ۴۰ تومان |
۲۴ | معلم خط کلاسهای عالی | ۱۵ تومان |
۲۵ | معلم حسن خط کلاسهای مقدماتی | ۱۵ تومان |
۲۶ | معلم حقوق کلاسهای عالی | ۵۰ تومان |
۲۷ | معلم تاریخ و زبان فرانسه | ۳۰ تومان |
۲۸ | معلم علوم مهندسی و ریاضیات عالی | ۸۵ تومان |
۲۹ | مستخدمین مدرسه | ۷ نفر از قرار هر یک ۱۸ تومان: ۲۶ تومان |
۳۰ | ساعت ساز | ۵ تومان |
۱ | اعتبار سوخت به طور شهریه | ۵۰ تومان |
۲ | اعتبار کتابخانه مخصوص مدرسه به طور شهریه | ۲۵ تومان |
۳ | آبدارخانه مدرسه | ۲۵ تومان |
۴ | مخارج لابراتوارها | ۱۰ تومان |
۵ | مخارج مسجد مدرسه دارالفنون | ۱۰ تومان |
۶ | مخارج تعمیر اثاثیه | ۱۰ تومان |
۷ | اعتبار کلاس شعبه ادبی | ۱۲۰ تومان |
۸ | مخارج متفرقه | ۲۰ تومان |
دانشآموختههای برجسته
همانطور که پیشتر بیان شد، به دلیل سبک آموزش عملی در کنار علمی مدرسه دارالفنون، اکثر دانشآموختههای آن افرادی کاردان بودند. دانشآموختههای این مدرسه اغلب قشر روشنفکر جامعه را تشکیل میدادند. برخی از آنها به مقامهای عالیرتبه دولتی از جمله نخستوزیری و وزارت رسیدند. تحصیل کردههای این مدرسه نقش قابل توجهی در جنبش مشروطه نیز داشتند. بسیاری از دانشآموختههای دارالفنون پس از تاسیس دانشگاه تهران به مقام استادی این دانشگاه رسیدند. «محمد صادق خان قاجار» از کلاس توپخانه اولین کسی بود که توانست به گواهینامه قبولی مدرسه دارالفنون دست یابد. بعدها به او لقب «امین نظام» دادند.
جمعبندی
میرزا محمد تقیخان فراهانی، مردی فرهیخته و علاقمند به دانش بود که فعالیتهای متعددی را در راستای نشر دانش و فرهنگ انجام داد. از جمله این اقدامات میتوان به توسعه صنعت چاپ، ترجمه کتب خارجی به زبان فارسی و تاسیس روزنامه وقایع اتفاقیه اشاره کرد. تاسیس مدرسه «دارالفنون» با هدف تامین نیازهای صنعتی، نظامی و پزشکی کشور و استخدام معلمان و متخصصان با تجربه، برگ زرینی در دفتر فعالیتهای امیر کبیر است. ولی متاسفانه از بد روزگار، به دلیل وجود تنگ نظران و دشمنان خارجی و داخلی، درست سیزده روز پیش از افتتاح مدرسه دارالفنون که کلیه سیاستگذاریها و پایهریزیهای آن را انجام داده و برای تاسیس آن از هیچ تلاشی دریغ نکرده بود در حمام فین کاشان کشته شد.
مرگ امیرکبیر و عدم حضور او در مراسم افتتاحیه منجر به فراموش کردن نقش او در تاسیس دارالفنون نشد و در کلیه برهههای تاریخ هر جا صحبت از دارالفنون باشد نام امیرکبیر در خاطر افراد زنده میشود. مدرسه دارالفنون که در سال ۱۲۳۰ بدون حضور امیرکبیر و توسط ناصرالدین شاه افتتاح شد به دلیل روشهایی که به کار بسته بود در دوران خود بنیانگذار نوع مدرنی از سیستم آموزش در کشور به حساب میآمد و از همین رو میتوان از آن به عنوان اولین مدرسه مدرن یا دانشگاه مدرن کشور یاد کرد.