چطور وارد بازار رمزارز شویم؟ تجربه یادگیری محمد میرحسینی؛ کارشناس ارشد فیزیک و فعال بازار رمزارز
صحبت از شانس و اقبال نیست. ورود به دنیای رمزارزها احتیاج به آموزش و کسب تجربه دارد. از آنجایی که آموختههای شما مستقیما با سرمایهتان سر و کار دارد، چیزی شبیه به حرکت روی پلی به باریکی مو در انتظار شماست. در قدم اول باید با مبانی، مفاهیم و اصطلاحات مربوط به رمزارزها آشنا شوید.
رویکرد معاملات، نوسانگیری، کار با کیف پول و صرافیها را بدانید و بعد برای خرید، فروش، انتقال، معامله و سرمایهگذاری اقدام کنید. محمد میرحسینی؛ کاربر و همراه فرادرس یکی از افرادی است که آشنایی با این مفاهیم را از طریق آموزشهای مجازی آغاز کرده. او کارشناس ارشد فیزیک و کارشناس علوم کامپیوتر است.
محمد میرحسینی در تجربه یادگیری خود مخاطبانش را برای ورود به بازار معاملات رمزارزها راهنمایی کرده. ما در گفتوگویی که با ایشان داشتهایم از بایدها و نبایدها برای ورود به دنیای رمزارزها پرسیدهایم. درباره آموزش و همینطور وِیژگیهای شخصیتی افرادی که علاقهمندند با پول دیجیتال کار کنند.
اگر شما هم جزء این گروه هستید لطفا عجله نکنید و بیگدار به آب نزنید. گفتوگو با محمد میرحسینی قبل از هر چیز حاوی چنین پیامی است:
نسخه صوتی مقدمه
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
نسخه صوتی مصاحبه (فایل صوتی) به صورت مباحث جداگانه
خودتان را چطور معرفی میکنید؟
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
میتوانم بپرسم سن شما چقدر است؟ از کدام دانشگاه فارغالتحصیل شدید و از کجای ایران با ما هستید؟
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
از کجای ایران با ما هستید؟
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
کار کردن با این دو رشته در کنار هم برای شما مزیتی داشته احیانا؟
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
منظورتان این است که عزیزان تغییر رشته ندهند؟
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
چرا وارد رشته فیزیک شدید
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
ولی چه شد رفتید سراغ رمز ارز؟
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
داستان جشنواره را هم به همسرتان سپردید بنویسند یا خودتان نوشتید؟
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
چه شد آقای میرحسینی تصمیم گرفتند وارد بازار رمزارز شوند و مطالعاتشان را در این زمینه شروع کردند؟
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
برای کسانی که میخواهند وارد بازار رمزارز شوند توصیه گام به گام دارید؟
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
درباره مزایا و معایب دورههای مجازی و حقیقی بگویید.
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
کدام مهارت برای ورود به رمزارز نیاز است.
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
باید ویژگیهای شخصیتی خاصی داشته باشند یا همه میتوانند وارد شوند؟
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
منظور از وقت کافی چقدر است؟
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
چه انتظاراتی درباره آموزشهای رمزارز داشتید که نتوانستید در «فرادرس» پیدا کنید؟
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
آیا واقعا مباحث روانی وجود دارد؟
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
چه چیزی تدریس میکنید آقای میرحسینی؟
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
اگر کسی مایل باشد برنامهنویسی یاد بگیرد از کجا شروع کند؟
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
چند سال است با «فرادرس» همراه هستید؟
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
آیا میپذیرید به مدرسان «فرادرس» بپیوندید؟
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
چه موضوعاتی را ممکن است فراموش کرده باشیم که از شما بپرسیم؟
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
از پیشنهاد شما تشکر میکنم.
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
نسخه صوتی مصاحبه (فایل صوتی) به صورت یکجا
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
نسخه متنی مصاحبه
سلام آقای میرحسینی. سلام به مخاطبان فرادرس. این یک گفتوگوی اینترنتی با یکی از همراهان «فرادرس» است که در جشنواره «تجربه یادگیری» شرکت کردند. داستان ایشان را قطعا از زبان خودشان خواهیم شنید، اما قبل از آن از ایشان میخواهم خودشان را معرفی کنند. آقای میرحسینی اگر بخواهید خودتان را معرفی کنید چطور معرفی میکنید؟
در ابتدا سلام به شما و دیگر دوستان در «فرادرس» و کسانی که امکان دارد این مطالب را گوش بدهند. من محمد میرحسینی هستم کارشناس ارشد فیزیک و کارشناس علوم کامپیوتر.
هم کارشناس ارشد فیزیک و هم کارشناس ارشد مهندسی کامپیوتر؟
خیر کارشناس ارشد فیزیک، گرایش فتونیک و کارشناس علوم کامپیوتر، گرایش سختافزار.
میتوانم بپرسم سن شما چقدر است؟ از کدام دانشگاه فارغالتحصیل شدید و از کجای ایران با ما هستید؟
بله. خواهش میکنم. من 36 ساله هستم. فعلا فقط ارشد را میگویم. باقی را هم اگر لازم شد، میگویم. من مدرک کارشناسی ارشدم را از دانشگاه سراسری زنجان گرفتم.
از کجای ایران با ما هستید؟ از زنجان؟
الان از تهران با شما صحبت میکنم.
مرسی که وقت گذاشتید. دو تا رشته مختلف دارید. کار کردن با این دو رشته در کنار هم برای شما مزیتی داشته احیانا؟ چون در دو رشته مختلف تحصیلات آکادمیک دارید این سوال را میپرسم.
ببینید اول این را بگویم. من دوست دارم این بحث کوتاه باشد که هم از حوصله شما خارج نشود و همینطور از حوصله شنوندگان. اول توصیه میکنم خدمت تمام کسانی که یک رشته خواندهاند و حالا قصد دارند بروند در یک رشته که شاید یک درصد به رشته قبلی ربط داشته باشد. کار بسیار سختی است. پیشنهاد میکنم اصلا این کار را نکنند چون واقعا باید وقت بگذارند.
منظورتان این است که عزیزان تغییر رشته ندهند؟
بله تغییر رشته ندهند. اگر هم میخواهند تغییر رشته بدهند در همان حوزهای تغییر رشته بدهند که مربوط به رشته قبلی آنهاست. نه اینکه از کامپیوتر یکباره بروند به رشته فیزیک. چون یک سال وقفهای که بین کامپیوتر و فیزیک برای من ایجاد شد، شانس با من یار بود. من دوباره برگشتم از دبیرستان و کتابهایی را که مربوط به فیزیک بود خواندم تا خودم را به کسانی برسانم که در آن کلاس میخواهند کنار من بنشینند و پایه همه آنها فیزیک است.
این خیلی مطلب مهمی بود. اتفاقا در اینجا «فرادرس» خیلی به درد من خورد و در آن مدتی که خودم را آماده میکردم، حتی در ترمهای اولیه که فیزیک میخواندم، کتابهای «فرادرس» بحث کوانتوم، مکانیک و الکترودینامیک آن - البته کتاب که میگویم فیلمهای آموزشی است که خدمت شما عرض میکنم.- خیلی به درد من خورد در یک جاهایی که واقعا نیاز داشتم خیلی مثمر ثمر بود.
اتفاقا یکی از سوالات نهایی من را جواب دادید. میخواستم از شما بپرسم از آموزشهای «فرادرس» چقدر مرتبط با رشتهتان استفاده کردید که خودتان جلوتر جواب دادید. اما یک سوال دیگر برای من پیش آمد. اصلا چه لزومی دیدید که وارد رشته فیزیک شوید؟ آیا این بینش را قبل از ورود به رشته فیزیک نداشتید که نباید تغییر رشته بدهید؟ من این موضوع را از شما میپرسم چون یک توصیه به مخاطبان ما کردید که کار بسیار سختی پیش روی آنهاست. لزوم ورود شما به رشته فیزیک چه بود که انقدر سختی برای آن تحمل کردید؟
برای اینکه شما تصمیمی در زندگی بگیرید، اول باید علاقهتان را در نظر بگیرید. من از ابتدا به رشته فیزیک علاقه داشتم. آن زمان که میخواستم وارد دانشگاه شوم و درس بخوانم، دوران جوانی بود و آدم زیاد به درس خواندن اهمیت نمیدهد. یکی دو بار دانشگاه امتحان دادم، قبول هم نشدم و راه دیگری را در پیش گرفتم. یعنی رشته دیگری قبول شدم و رفتم.
ولی این علاقه در من وجود داشت که یک روزی سمت فیزیک برمیگردم و این اتفاق افتاد. از همان اول هم پایه فیزیک من در رشتههای قبلی که تحصیل کرده بودم، بالا بود و نمراتم هم خوب بود. امتحان هم دادم و قبول شدم و رفتم. اینکه میپرسید چه شد که تغییر رشته دادم، مهمترین مسئله برای من علاقه بود. علاقهای که از سنین پایین در من بود.
شرایط طوری بود که نتوانستم بروم. بعدا شرایط پیش آمد و من رفتم فیزیک خواندم. الان درس من تمام شده، ولی وقتی رشتهای را انتخاب میکنم و میخوانم، روشم من است که اصلا به بازار کار آن اهمیت نمیدهم. بلکه میگویم علاقه من هر چه است باید همان را بخوانم. اگر انسان فقط به بازار کار اهمیت بدهد مثلا فرض کنید که بازار کار مدیریت گرفته باشد، همه میروند همان رشته را میخوانند.
بازار آن اشباع میشود.اگر بازار کار حسابداری بگیرد، همه میروند همان رشته را میخوانند. آن هم اشباع میشود. پس بهتر است هر کسی دنبال علاقه خودش برود.
خب الان قضیه فرق کرد. چون شما همه این سختیها را تحمل کردید برای رسیدن به علاقه اولیهتان. بابت این کار باید تبریک گفت و این کار تحسینبرانگیز است. مرسی که توضیح دادید. چون گفتههای اولیه شما چنین موضوعی را نمیرساند. ولی من الان متوجه شدم دنبال علاقهتان رفتهاید. شما در جشنواره «تجربه یادگیری» شرکت کردید.
چقدر خوب داستانتان را نوشته بودید که حتی به ذهن من رسید از شما بپرسم که شما کلاس نویسندگی میروید یا کار مرتبط با نویسندگی انجام میدهید؟ این را حتما میپرسم. ولی چه شد رفتید سراغ رمز ارز؟ چون در آن داستان نوشته بودید شروع به مطالعه در زمینه رمزارز کردهاید.
الان شد دو تا مسئله. یکی نویسندگی و یکی رمزارز. من نویسندگی را ابتدا شرح میدهم و بعد برویم سراغ رمزارز. در دوره کارشناسی ارشد تحقیقات فراوان کردم. این تحقیقات را باید به شکل اصولی تحویل بدهی. من این اصول را یاد گرفتم. چون در بحث آکادمیک اصول نگارش صحیح یک متن خودش نمره دارد.
علاوه بر این همسر من کارشناس ارشد ادبیات فارسی هستند و در این زمینه بسیار به من کمک کردند، مخصوصا در تحقیق پایانی خودم، یعنی آنچه ارائه دادم، باید خیلی رعایت میشد. هم اینکه شما یک متنی را به زبان فارسی تبدیل کنید و وقتی یک متن را برمیگردانید باید در آن دخل و تصرف کنید. به آن دخل و تصرف در ترجمه میگویند. آن دخل و تصرف باعث میشود که به صورت تجربی قوه نویسندگی شما ترقی کند.
یعنی از حالت بالقوه تبدیل به حالت بالفعل میشود. این توانایی اینطور برای من حاصل شد. حالا اگر در این زمینه سوالی است بفرمایید.
بله سوال هست. نقش همسر گرامی شما را نمیتوانیم نادیده بگیریم. سوالی که پیش میآید این است که داستان جشنواره را هم به همسرتان سپردید بنویسند یا خودتان نوشتید؟
خیر به هیچ عنوان. همه زاییده ذهن خودم بوده.
عالی. هم خدمت شما تبریک میگویم و هم خدمت همسر شما که اینقدر تاثیرگذار بودهاند در این زمینه. برویم سراغ رمزارزها. اصلا چه شد آقای میرحسینی تصمیم گرفتند وارد بازار رمزارز شوند و مطالعاتشان را در این زمینه شروع کردند؟ چون داستان شما حول همین محور است.
راجع به مسئله قبلی یک موردی بگویم. من آمدم متن را بنویسم و در جشنواره شرکت کنم. اتفاقا به همسرم گفتم ببیند چه نوشتم و چه ننوشتم. علاقهای نشان ندادند و حوصله نداشتند. آن متن واقعا فقط کار خودم بود.
در مورد رمزارز با توجه به بازار امروز و مخالفتهای زیاد مخالفان رمزارز باز هم میبینیم رمزارز آرامآرام جایگاه خود را تثبیت میکند و رشد میکند. البته ما از آینده خبر نداریم و در زمان حال زندگی میکنیم. ولی زمان حال به ما نشان میدهد که چنین پیشرفتی پشت رمزارز است. با توجه به اینکه من به بازار بورس علاقه زیادی داشتم، اما به دلایل مختلف علاقه نداشتم وارد بورس ایران شوم و بورس بیرون از ایران را هم به دلایل امنیتی علاقه نداشتم وارد شوم.
به همین دلیل شروع به مطالعه درباره رمزارز کردم و دیدم اینطور مطالعه کردن فایده ندارد و باید از پایه یاد گرفت. این بود که وارد «فرادرس» شدم. حالا اگر سوالی درباره چگونگی ورود من به «فرادرس» بود جواب میدهم.
بله جزو سوالات پایانی است.
وارد «فرادرس» شدم و مطالب زیادی پیدا کردم. اسم مدرس را یادم رفته؛ آقای حائری. من نشستم و اول سرفصلهای فیلم آموزشی را دیدم و گفتم برای آموزش مقدماتی خوب و جامع است. همینطور جلو میروم تا ببینم آموزش تکمیلی آن کی میآید. وقتی این آموزش را تمام کردم یکسری معایب داشت و مزایایی هم داشت که همگی در متنی که در «لینکدین» گذاشتم درج شده. به تمام کسانی که میخواهند وارد این حوزه شوند و از طریق «فرادرس» وارد این حوزه شوند، پیشنهاد میکنم جای دیگر هم نروند.
این آموزش کامل است. درست است آقای حائری عزیز به صورت مقدماتی گفته و البته دیدم بخش تکمیلی هم قرار است ارائه دهند. منتها آموزشها در این زمینه در «فرادرس» بسیار زیاد و کامل است و میتوان از همانجا تهیه کرد.
اتفاقا قصد داشتم بپرسم برای کسانی که میخواهند وارد بازار رمزارز شوند توصیه گام به گام دارید؟ مثلا به ذهن خودم رسید بپرسم آیا تمایل به حضور در دورههایی داشتهاید، اما دورهها به هر دلیلی موردپسند شما واقع نشده و در نهایت به این نتیجه رسیدید که آموزشهای مجازی را در پیش بگیرید؟ خیلی افراد مثل شما علاقهمند هستند.
هنوز شروع نکردهاند. اگر شما در میانه راه هستید یا فرد حرفهای هستید، هر توصیهای کنید به کار مخاطبان ما خواهد آمد. بنابراین اگر توصیه دارید من دوست دارم بشنویم چون به مخاطبان ما کمک میکند.
بله خواهش میکنم. ببینید ما دوره مجازی و دوره فیزیکی داریم. دلایل بسیار زیادی است که خیلیها دورههای حضوری را انتخاب میکنند. خیلیها هم انتخاب نمیکنند. دورههای فیزیکی هزینه بالاتری نسبت به دورههای مجازی دارد. در اغلب موارد میبینیم آنچه را باید به شخص انتقال نمیدهند.
سعیشان را هم میکنند، نه اینکه نخواهند. خیلیها هم سعی میکنند، ولی در نهایت نمیتوانند انتقال بدهند. یکسری افراد هم مثل من وقتی در کلاس با چهار نفر هستند، نمیتوانند آن مطلب را خوب یاد بگیرند. من زمان دانشگاه هم وقتی استادان روی وایتبرد چیزی مینوشتند هیچ جزوهای نمینوشتم. توضیح استاد که تمام میشد، من خواهش میکردم که اجازه بدهند از تخته عکس بگیرم.
بعد میآمدم در خانه و صدای ضبط شده ایشان را -مثل آموزشهای «فرادرس»- میگذاشتم و هر جا دلم میخواست نگه میداشتم و مطالب را مینوشتم و ادامه میدادم.
چقدر جالب. نشنیده بودم چنین چیزی. خیلی جالب است.
جالبتر این است که تمام دانشجوهایی که آن درس را با من داشتند، میآمدند و آن جزوه را از من میگرفتند. یعنی شخصی که در کلاس اصلا نمینوشت. صداها را ضبط میکرد و از تخته هم عکس میگرفت و بعد میآمد خانه کامل میکرد. هنوز هم جزوهها هست. بعد از همانها استفاده میکردم.
سال 1398 که درسم تمام شد، از دانشگاه با من تماس گرفته میشود که جزوه را دارید به من بدهید؟ استاد مربوطه به من میگوید جزوه را داری به من بدهی؟ اینطور به شما بگویم.
چطور شد به چنین نتیجهای رسیدید؟ ما اصلا سوالاتمان منحرف شد. چطور شد به این نتیجه رسیدید که عکس بگیرید؟ ما میرفتیم دانشگاه همهاش داشتیم جزوه مینوشتیم.
بحث اصلی ما درباره چه بود؟
دورههای فیزیکی و مجازی بود.
بله دورههای حقیقی و مجازی. در دانشگاه چون تغیر رشته داده بودم. یک استادی داشتیم که شش ماه میآمد درس میداد و میرفت. ایشان که میآمد و حرف میزد، چون در زمینه تخصصی خودش بسیار باسواد بود از کلمات فنی استفاده میکرد.
ایشان اصلا نمیگذاشت ما دانشجوها بنویسیم. درس میداد و میرفت. آنچه من دلم میخواست نمیتوانستم از ایشان یاد بگیرم. همه دانشجویان با این استاد چنین مشکلی داشتند. کسی که سواد بالایی دارد و البته ارائه ایشان هم ضعیف است. گفتم ببینم میتوانم صدای ایشان را ضبط کنم.
از ایشان هم خواهش کردم که من نمیخواهم در کلاس بنویسم. من میخواهم حرف شما را گوش کنم. جایی سوال بود سوال کنم که سوال من ضبط شود. بعد از تخته هم عکس بگیرم. هر موقع هم میخواست پاک کند، به من میگفت: میخواهم پاک کنم عکس بگیر. من عکس میگرفتم و تمام میشد.
اینها را میبردم خانه. زمان دو ساعتی که در کلاس بودیم، در خانه میشد چهار ساعت. چون باید مدام -ریکوردر را- نگه میداشتم. استاد یک کلمه فنی میگفت. میرفتم کلمه تخصصی را سرچ میکردم و یک یا دو صفحه درباره آن کلمه در آن دفتر مینوشتم. بعد اینطور تمام میشد. یادم است آخر ترم که جزوه من را ورق زد و نگاه کرد. ایشان میگفت من از همین جزوه امتحان میگیرم.
همه همین را بخوانند. اینطوری بود. و همه از آن جزوه استفاده میکردند.
مهارت حل مسئله شما نمره بیست دارد.
خیلی ممنون و متشکر.
داشتید در مورد دورههای مجازی و حقیقی صحبت میکردید. من نمیدانم اگر حضور پیدا کردید و دارید مقایسه میکنید لطف میکنید درباره مزایا و معایب هر کدام بگویید.
شما همین دانشگاه را در نظر بگیرید. شما در کلاس نشستید و آموزش حقیقی است. اولا که همهمه است. هرچقدر هم که همه خوب باشند همهمه است. بعد موضوع از بحث اصلی خارج میشود. من آدمی هستم که تک فرزند بودم. همیشه دوست داشتم تنهایی یاد بگیرم و خیلیها را دیدم اینطور نیستند.
همیشه دوست داشتم تنهایی یک مطلب را یاد بگیرم. چیزهای خیلی ساده، مثلا دارم یک چیز را یاد میگیرم. یک ربع کار کردم و گوش دادم و خسته شدم. میخواهم آن را نگه دارم. بروم، قدم بزنم و خوراکی بخورم. ولی سر کلاس حقیقی اینطور نیست. بخواهی و نخواهی باید بنشینی و گوش بدهی.
نمیتوانی تکان بخوری. شاید تلفن تو زنگ زد و کسی در خطر است. اما نمیتوانی بگویی درس را نگه دارید چون من کار دارم. این مشکلات شاید مشکلات کوچکی باشد. ولی بعدا که میآیی و بررسی میکنی که از آن بحث چه چیزی را گرفتی، میبینی چیزی یاد نگرفتی.
چرا چیزی یاد نگرفتید؟ ممکن است خودتان هم متوجه نشوید. پنج دقیقه سر کلاس نبودید. ممکن است موضوعی مهم گفته شده باشد. یا در کلاس همهمه بوده، حواستان پرت شده و موضوع از دست شما در رفته. یا اصلا نه. سر کلاس نشستید و استاد دارد درس میدهد و شما گوش میکنید. اما مغزتان نمیتواند بحث را آنالیز کند. چون فکرتان جای دیگری است.
اگر آموزش مجازی باشد شما آن فکر را برونریزی میکنید. روی دفتر مینویسید. یا میگویید بعدا درباره آن فکر میکنم. یا نه؛ اول آن فکر را انجام میدهید- چون شاید نتواند از ذهن شما فرار کند- فکر را انجام میدهید و دوباره گوش میکنید. ولی سر کلاس اینطور چیزها هست و شما نمیتوانید از آن فرار کنید. بنابراین خوب نمیتوانید یاد بگیرید. یکی هم بحث هزینه است که همه میدانند. کلاسهای بیرون نسبت به آموزش مجازی بالاتر است.
چقدر خوب مقایسه کردید آقای میرحسینی. تشکر میکنم. راستش سوال من بیشتر در مورد دورههای مجازی و حقیقی مربوط به رمرزارزها بودکه شما خیلی گستردهتر نگاه کردید و اصلا کلاسهای دانشگاه را هم با دورههای مجازی مقایسه کردید. ممنون از شما. کدام مهارتها به کار افرادی که وارد بازار رمز ارز میشود میآید؟
وقتی وارد هر کاری و نه فقط رمزارز میشوید، باید اصطلاحات آن را بدانید. این قدم اول است که در آموزش دکتر حائری به این مسئله با دقت زیادی به آن ترتیب اثر داده است. خیلی در این زمینه خوب کار کرده. پس اولین مسئله آن حروف اختصاری و آن کلماتی است که مربوط به آن تخصص میشود. وقتی با آنها آشنا شدیم، برمیگردیم سر رمزارز. باید بدانیم که رمزارز چیزی است که با سرمایه ما مرتبط است.
اینطور نیست که یک دفعه وارد شویم و بگوییم من دیگر این کاره هستم. نه اصلا اینطور نیست. اتفاقا در این آموزش مجازی، استاد مربوطه خیلی به این مسئله توجه داشتهاند که «اصلا به سرعت وارد این کار نشوید. چقدر سرمایه بگذارید و چقدر یاد بگیرید.» اینها بسیار مهم است. رمزارزها بحث مهمی است چون با سرمایه ما کار دارد.
شما ممکن است بحث دیگری را مطالعه کنی. از آن استفاده کنی یا خیر. یا اگر هم استفاده کردی، در آن شکست بخوری و بگویی: خب نشد. ولی بحث رمزارز چون با سرمایه کار دارد، شکست در آن ممکن است کار یک فرد را تمام کند. اینها چیزهایی است که من دیدم. یعنی یک دفعه زندگی شخص را تمام کند.
بنابراین در این بحث باید با چشم باز رفت جلو. من وقتی آموزش آقای حائری را تمام کردم. این آموزش یکسری معایب هم داشت. مزایای بسیاری داشت، ولی معایبی هم داشت. من وارد بحثهای دیگر شدم و آموزشهای دیگر را هم نگاه کردم و میخواهم بروم جلو. با اینکه این آموزش را تمام کردم، ولی هنوز وارد بازار رمزارز آنطور که سرمایه کلان بگذارم نشدم.
یک سرمایه خرد گذاشتم و نکاتی را که ایشان گفتهاند انجام بدهم و کمکم یاد بگیرم. بعدا بروم به سمت حرفهای شد.
فرمایشات شما متمرکز روی موضوع علمی بود. ولی سوال من بیشتر ویژگیهای شخصیتی افرادی بود که میتوانند وارد بازار رمزارز شوند و موفق شوند. من نمیدانم باید ویژگیهای شخصیتی خاصی داشته باشند یا همه میتوانند وارد شوند؟
بله. ویژگیهای شخصیتی دارد. اولا اصلا نباید عجول باشند. در این بازار عجله ممکن است باعث اشتباهی شود که اولین و آخرین اشتباه شود. دوم اینکه وقتی آموزشی را تمام میکنند، اصلا نباید اینطور فکر کنند که این آموزش را تمام کردیم و الان دیگر حرفهای هستیم. بلکه باید آموزشهای وابسته به این آموزش را هم مطالعه کنند و بعدا درباره خودشان تصمیمگیری کنند.
بعد باید قوه تحلیل داشته باشند. این هم خیلی مهم است. یعنی باید بتوانند مسایل را تحلیل کنند. اگر نتوانند این کار را انجام بدهند و این خصوصیت را در خودشان نبینند، اصلا بهتر است وارد این بازار نشوند. اینکه کسی بیاید در این بازار بیایند و فقط یک سرمایه بگذارند درست نیست. باید قوه تحلیل آنها بالا باشد. قوه تحقیق هم باید بالا باشد که بتوانند درباره مسایل مختلف تحقیق کنند. البته وقت کافی هم برای انجام این کار داشته باشند.
منظور از وقت کافی چقدر است؟ مشخص است به صورت میانگین در شبانهروز چقدر باید وقت بگذارند؟
با توجه به سرمایهای که در این بازار میگذارند باید وقت خود را تعیین کنند. برنامهریزی باید طوری باشد که اگر قرار است به طور حرفهای این کار را انجام بدهند، کار دیگری نداشته باشند و در کل روز وقت بگذارند و بازار را رصد کنند. اگر به صورت یک فرد متوسط -و نه آنچنان حرفهای- بخواهند در این بازار حضور داشته باشند، سرمایه کمتری قرار میدهند و مثلا نصف زمانِ فرد حرفهای زمان میگذارند و این کارها را انجام میدهند.
ممنونم از راهنماییتان. آنطور که نوشته بودید با آموزشهای «فرادرس» مطالعاتتان را شروع کردید. سوالم این است که چند عنوان مربوط به رمزارز در «فرادرس» پیدا کردید؟ و موضوع دیگر اینکه چه انتظاراتی درباره آموزشهای همین حوزه داشتید که نتوانستید در «فرادرس» پیدا کنید؟
یا اگر معایبی پیدا کردید که عنوان کردن آن به تهیه آموزشهای بعدی کمک میکند بفرمایید.
در مورد رمزارز و تحلیل تکنیکال چون با هم انسجام دارند، این دو را با هم میگویم. درباره تحلیل تکنیکال فکر میکنم «فرادرس» کامل است و هرچه نیاز است در آن موجود است. از آنجا که رمزارز نیاز به تحلیل تکنیکال دارد، افرادی که میخواهند وارد این حوزه شوند باید تحلیل تکنیکال بازارهای مختلف را بدانند.
اما اگر صرفا در حوزه رمزارز صحبت کنیم، باید مطالب بیشتری گفته شود برای افرادی که میخواهند در این زمینه حرفهای کار کنند. برای افرادی که میخواهند وارد این بازار شوند، مطالب خوبی وجود دارد. آقای دکتر حائری مطالب بسیار خوبی را گفتهاند و به خوبی هم بخشهای مختلف این حوزه را معرفی کردهاند.
اینکه چگونه کار کنیم و چطور بازار را رصد کنیم هم آموزش دادهاند. ولی اگر قرار باشد به طور حرفهای در این حوزه فعالیت کنیم، باید مقداری بحث در «فرادرس» تکمیل شود. البته آنطور که دیدم «فرادرس» به این مسئله اهمیت میدهد و با آقای حائری صحبت شده و من دیدم که پیش سفارش آن هم هست. البته پیش سفارش که نه؛ پیش ثبتنام آن برای آموزش تکمیلی وجود دارد.
اما اینکه چه چیزهایی در این آموزش برای افراد حرفهای گفته نشده، مباحث به این شکل است. یکی تبدیل ارز کشور خودمان به رمزارز است. یکی از دوستان این موضوع را در یک کامنت نوشته بودند. پاسخ ایشان هم این بود که با توجه به مطالبی که گفته شد، دوستان میتوانند این کار را بکنند و نیازی به توضیح دادن وجود نداشت.
از نظر من، ما باید توجه داشته باشیم که مخاطب چه میخواهد، نه آنچیزی که خودمان فکر میکنیم درست است. مخاطب میگوید: «من نتوانستم این را از آموزشهای شما بگیرم.» حالا شما میفرمایید: «نه. من طوری توضیح دادم که شما باید میگرفتید.» خیر به این شکل نیست. ما باید ببینیم مخاطب چه چیزی مدنظرش است.
مخاطب مطلب را نگرفته. خود من که گوش دادم، اول فکر کردم شاید مخاطب قصد اذیت کردن دارد. ولی واقعا به همین شکل است. ایشان در آموزش رمزارزها تبدیلات، صرافیها و چگونگی کار با صرافیها را توضیح دادند. از ایشان تشکر میکنم. اما نگفتهاند وقتی میخواهیم تومان یا ریال که واحد پول کشورمان است، را به رمزارز تبدیل کنیم چه راههایی را برای در پیش بگیرم؟
چه اتفاقاتی سر راه من است؟ ایشان فقط در مورد یک صرافی توضیح دادهاند. آن هم صرافی که ایران را تحریم کرده. چقدر خوب بود صرافیهای مختلف را معرفی میکردند. بعد از توضیحات ایشان، من خودم دنبال این قضیه رفتم. و چقدر خوب بود که میگفتند صرافیهای مختلف به ازای هر تبادل و معامله چقدر کارمزد میگیرند.
اصلا دستهبندی کارمزدها به چه شکل است؟ اینها مسایل مهمی در بحث رمزارز هستند. یا اینکه کدامیک از صرافیهای ایرانی خوب هستند؟ اصلا درباره صرافیهای ایرانی صحبت نشده. درحالیکه صرافیهای خوبی در حال کار کردن داریم. همه آنها نه، ولی صرافیهای خوب نماد الکترونیک دارند. به نظر من باید در مورد آنها صحبت شود.
در مورد کیف پولهایی که ایشان انتخاب کردهاند، کیف پولهای خارج از ایران است. از کجا معلوم فردا ما را تحریم نکنند؟ اگر شخصی سرمایه کلان در کیف پول خود گذاشته باشد، از کجا معلوم فردا که تحریم شد سرمایه و پول او را پس بدهند؟ چنانچه دیدهایم. چرا کیف پولهای ایرانی معرفی نشدهاند؟ میشود به آنها اعتماد کرد؟ الان ما کیف پول ایرانی داریم. اما کسی به آنها اعتماد نمیکند. اینها باید توضیح داده شود.
مسئله دیگر این است که آموزش ایشان نیاز به آپدیت دارد. وقتی ایشان در مورد صرافی صحبت کردند -البته من اسامی را نمیگویم چون نمیخواهم زیاد فنی صحبت کنم که دوستان بگویند مطالب خیلی فنی گفته شده- صرافی که ایشان معرفی کرده صرافی است که ثبتنام آن در تاریخی که ایشان تدریس کرده با امروز متفاوت است.
آن روز میشد آن ثبتنام را در آن سایت انجام داد. اما امروز دیگر نمیشود. هنوز هم راهی برای آن پیدا نشده. اگر این آموزش آپدیت میشد، شاید اصلا آن قسمتی که مربوط به آن صرافی میشد، حذف میکردند و از صرافی دیگری استفاده میکردند. اینکه ما وقتی در صرافی قرار میگیریم، آیا میشود به کیف پول آن صرافی اعتماد کرد یا نه؟
چطور باید طی چند مرحله احراز هویت انجام بدهیم؟ اصلا نیازی است که احراز هویت را از مراحلی به بعد انجام بدهیم یا خیر؟ اینها مطالبی بود که گفته نشد. مطالب ایشان خوب بود، اما اینکه من از ابتدای راه چطور تومان را وارد رمزارز کنم چه کار باید انجام بدهم، گفته نشده. به این مسایل پرداخته نشده. و من به کسی که در کامنت چنین چیزی را نوشته، کاملا حق میدهم.
آقای میرحسینی از شما تشکر میکنم به خاطر ریزبینی و دقت شما و مطرح کردن چنین سوالاتی. امیدوارم مدرس محترم فرمایشات شما را بشنوند و دورههای بعدی به این سوالات و مشابه آنها پاسخ داده شود.
من اگر انتقادی درباره مسئله قبلی کردم، این انتقاد مغرضانه نیست. چون خودم کسی هستم که در جامعه مدرسان نقش خیلی کوچکی دارم، از دید کسی که تجربهای در این زمینه دارد عرض کردم نه اینکه مغرضانه.
من در مورد دورههای حقیقی سوالم این است آقای میرحسینی! و هیچوقت خودم پیگیر این نشدم که بازار رمزارز را چطور میشود وارد شد ولی شنیدههای من این سوال را ایجاد کرد. برخی افراد هستند که ادعا میکنند ورود به بازار رمرزارز مباحث روانی دارد که ما باید به شما آموزش بدهیم. این آموزشها طی دورههایی ارائه میشود که باید برای آن مبلغی پرداخت شود. سوال من از خدمت شما این است که آیا چنین چیزی حقیقت دارد؟
بله. اولا بحث روانی رمزارز چیزی است که آقای حائری به آن خوب پرداخته و فکر میکنم فصل سوم یا دوم آموزش باشد. البته در فصل آخر هم اشاراتی به آن کردهاند. نیازی نیست پول بیهوده خرج شود و آدم بنشیند مباحث روانی رمزارز را بداند. ایشان خیلی کامل و قشنگ توضیح دادهاند. همان آموزش را هر کس بخواند خیلی خوب متوجه میشود و مسایل روانی بازار رمزارز را متوجه میشود.
پس مباحث روانی وجود دارد آقای میرحسینی؟ درست است؟
بله. وجود دارد. وقتی شما میخواهید معامله کنید، گاهی اوقات میترسید و این مسئله روانی است. گاهی شما پولی دارید و ارزش پولتان در بازار پایین میآید. بعد شما باید تصمیم بگیرید تا ارزش پولتان کمتر نشده آن را بدهید برود. بعد ممکن است کسی با خودش بگوید منتظر میمانم تا درست شود.
یک مسئله را برای کسانی میگویم که میخواهند وارد کاری شوند و بحث روانی برای آنها اهمیت دارد. در مورد هر چیزی که میخواهند شروع کنند. الان عصر ارتباطات است. عصر کشاورزی و صنعت گذشت و عصر ارتباطات است. یعنی هرچیزی را ندانیم کافی است در «گوگل» سرچ کنیم.
من از دوستان خواهش میکنم قبل از آنکه وارد چنین مباحثی شوند اول جستجویی در موتورهای جستجو بکنند. اطلاعات لازم را کسب کنند. بدانند که امروز هم کسانی هستند که قصد دارند حرف بفروشند. کما اینکه ما خیلیها را میبینیم که با حرف فروختن و امیدوار کردن انسانها پولهای هنگفت از آنها میگیرند و به جیب میزنند. در خدمت هستم.
در فرمایشات قبلی شما یک کلمه شنیدم که به نظرم رسید دربارهاش سوال کنم. اینکه گفتید مدرس هستید. چه چیزی تدریس میکنید آقای میرحسینی؟
درست است که من فیزیک خواندم و فیزیک یک پایه هم نیاز دارد. به خودم اجازه نمیدهم وارد این حوزه شوم و در کنار اساتیدی قرار بگیرم که سالها در این زمینه تلاش کردند. بیشتر بحث کامپیوتر مدنظر من است. سعی میکنم در تدریسم این دو را با همدیگر ترکیب کنم. چون ترکیب آن خوب از آب درمیآید. کما اینکه در دوره تحصیل خودم هم این ترکیب خوب از آب درآمد.
وقتی میخواستم پایاننامهام را بدهم، استاد راهنمای من نمیدانست به من چه نمرهای بدهد. چون اطلاعات پایهای درباره فیزیک که نداشتم بلکه Base کامیپوتر داشتم. شانس من زد و از یک کشور دیگر یک تلسکوپ آوردند که کار نمیکرد. من باید برای کار کردن آن تلسکوپ برنامهریزی میکردم.
اینجا نیازمند دانش فیزیک نبودند. نیازمند کسی بودند که دانش فیزیک را به همراه برنامهنویسی داشته باشد و بتواند این تلسکوپ را راه بیندازد. اکثر کسانی که دانش فیزیک دارند، برنامهنویسی آنها تعریفی ندارد. ولی من سالها برنامهنویسی کار کردم و درک میکنم که الان با چه چیزی طرف هستم.
من این تلسکوپ را برنامهریزی کردم. یعنی برنامهنویسی را انجام دادم و روشناش کردم و کار کرد. الان هم دانشجویان دانشگاه زنجان با آن کار میکنند و هم کسانی که با این تلسکوپ در کشورهای مختلف مانند آمریکا، دانمارک و سوئد با آن کار میکنند.و چیزهای جدید از آن کشف میکنند. همین الان هم هر کسی که بخواهد این کار را انجام بدهد باید پایاننامه من را سپری کند. چون آن اصلا پایاننامه نبود که من دادم. بلکه Help آن تلسکوپ است.
بنابراین من چسبیدم به تدریس برنامهنویسی. چون الان مهندس کامپیوتر به حد کافی و شاید در حد اشباع داریم، سعی میکنم روی موضوعاتی دور بزنم که در اینترنت آنها را کم پیدا میکنید و تخصصی است. مثل نرمافزار «لبیو» که بسیار تخصصی است. شما درباره آن چیزی در اینترنت پیدا نمیکنید و اگر پیدا کنید به زبان فارسی نیست.
البته در «فرادرس» هم ندیدم. مثلا «پایتون» الان در «فرادرس» و سایتهای دیگر است. دستاش درد نکند. الان بیرون هم دارند درس میدهند. آن زمانی که «پایتون» وارد کشور شد، کسی نمیدانست ما داشتیم شروع میکردیم و کار میکردیم. الان هم اگر تدریس کنم چیزی است که خیلی کم است. مگر اینکه دوستان و آشنایان کسی را در دبیرستان داشته باشند که بخواهد امتحان بدهد و من کمکش کنم. ولی برنامهنویسی مبحث «لبیو» و البته پردازش تصویر خیلی کار میکنم.
شما هرقدر صحبت میکنید یک سوال از گفتههای قبلی شما پیدا میشود. اگر کسی مایل باشد برنامهنویسی یاد بگیرد از کجا شروع کند؟ راهنمایی میکنید؟
خواهش میکنم. برنامهنویسی یک تفاوت با درسهای دیگر دارد. یعنی شما یا یاد میگیرید یا اصلا یاد نمیگیرید. حد وسط ندارد. یا یاد میگیری یا اصلا یاد نمیگیری.
کی یاد میگیرد؟ کی یاد نمیگیرد؟
قوه تحلیل باید خیلی بالا باشد. مثل یک وکیل که قوانین را میخواند. بعد که قوانین را خواند، در نهایت باید از آنها استفاده کند و در جایی باید آنها را تحلیل کند. یک درس مانند زبان خارجه نیاز به تحلیل ندارد. شما آن زبان را یاد گرفتید و وارد درس مترجمی و ادبیات میشوید. یا در فیزیک یکسری مسایل را یاد میگیرید و از آنها استفاده میکنید.
و در هرجا باید از آنها استفاده کنید. ولی در برنامهنویسی شما یکسری اصول یاد میگیرید. وقتی اصول را یاد گرفتید، دیگر تحلیل شماست که چطور بنویسید. دو نفر درباره یک مسئله برنامه مینویسند. یک نفر برنامهاش سنگینتر از دیگری میشود. شخصی که برنامه را سبکتر نوشته مهندستر است. به همین دلیل در این مبحث کسانی میتوانند وارد شوند که بتوانند قوه تحلیل و تخیل خوبی داشته باشند.
آقای میرحسینی چند سال است با «فرادرس» همراه هستید و برای اینکه این همراهی را ادامه بدهید، درخواست چه تغییراتی دارید در موسسهای که آموزش مجازی ارائه میدهد.
فکر کنم از 26 سالگی. حدود 10 سال.
همراه قدیمی «فرادرس» که خودشان هم مدرس هستند، ولی در معرفی خودشان این را عنوان نمیکنند که مدرس هستند. آیا میپذیرید به مدرسان «فرادرس» بپیوندید؟
با کمال میل.
امیدوارم حضور شما را به عنوان مدرس داشته باشیم. سوالات من تمام شده آقای میرحسینی. از شما تشکر میکنم. خیلی لطف کردید. از نظر من راهنماییهای شما برای مخاطبان ما بسیار ارزشمند بود و من سوال دیگری ندارم. ولی اگر موضوعی هست که فکر میکنید بهتر بود مخاطبان بدانند و ما فراموش کردیم درباره آن صحبت کنیم میتوانیم درباره آن از زبان شما بشنویم.
اول اینکه یک سوال فکر کنم اینجا فراموش شد و آن اینکه من چطور با «فرادرس» آشنا شدم. اینکه من چطور با «فرادرس» آشنا شدم برمیگردد به تبلیغات سینه به سینه یا کلامی. من هم به این شکل با «فرادرس» آشنا شدم. پسرخاله من پیشنهاد داد که هم به «فرادرس» و هم سایتهای مشابه سر بزنم و از آنها استفاده کنم به جای آنکه بروم جایی و ثبتنام کنم.
بحث دوم اینکه تمام دوستانی که قرار است چیزی را یاد بگیرند بیایند این سمتی که از این سیستم استفاده کنند. چون هزینه آن پایین است و هزینه راه هم پرداخت نمیکنند. نیاز نیست بروند سر کلاس بنشینند و بیایند. با توجه به حرفهایی که قبلا گفتم اصلا آموزشهای فیزیکی را توصیه نمیکنم چون دلایل آن را عرض کردم خدمت شما.
ایرادی که از «فرادرس» میگیرم این است: وقتی کسی آموزشی را در «فرادرس» تمام میکند به صورت تجربی یاد گرفته. این دیدگاه کسانی است که قرار است کارفرمای کسی باشند که آموزشها را از «فرادرس» یاد گرفته. آن کسی تجربی یاد نگرفته که مدرک داشته باشد. کسی که گواهینامه یا مدرک داشته باشد، میگویند گواهینامهاش را دارد و میتواند سر کار برود. البته این روزها این مسایل ملاک نیست.
ولی چون در جاهای مختلف برای استخدام با من صحبت میکنند، میدانم. مثلا میگویند: چیزی را بلدید؟ من بلد هستم و از «فرادرس» یاد گرفتهام. جواب میدهم: بلد هستم. و ایشان میگویند: گواهینامهاش را داری؟ جواب من منفی است. میگویند: باشد با شما تماس میگیریم. بعد میروند و از آنها خبری نمیشود.
بنابراین توصیه من به «فرادرس» این است که برای برخی از دروس به انتخاب خودشان گواهینامه بگذارند. اینطور تعریف شود که اگر کسی دورهای را تمام کند، تستی از او گرفته میشود و گواهینامه به او داده میشود. این کار بسیار مفید است. سایت بزرگی مثل «فرادرس» به افراد گواهینامه بدهد که با آن بتوان با آن کار کرد. افراد میتوانند بگویند این گواهینامه را از سایت «فرادرس» گرفتم و میتوانم اینجا فعالیت کنم. این خیلی مثمر ثمر است.
هم تشکر میکنم از اینکه بخشی را یادآوری کردید که من فراموش کردم و هم از پیشنهاد شما. اگر فرمایشی ندارید هم از شما و هم از عزیزانی که صدای ما را میشنوند خداحافظی کنم. همچنان تشکر میکنم بابت فرصتی که در اختیار ما گذاشتید.
خیلی ممنون و متشکر. من آدمی هستم که خیلی حرف میزنم.
من استفاده کردم.
خواهش میکنم. از شما و تمام دوستانی که قرار است این بحث را گوش کنند صمیمانه عذرخواهی میکنم اگر به یکسری مسایل بیش از آنچه باید پرداخته شد.
خواهش میکنم. خیلی لطف کردید آقای میرحسینی. روز شما خوش و خدا نگهدار.
خدا نگهدار.