ادبیات سفر و زندگی چیست و چه ویژگی هایی دارد؟ – هر آنچه باید بدانید
در این مطلب از مجله فرادرس یاد میگیریم ادبیات سفر و زندگی چیست و ویژگی های آن را توضیح میدهیم و گونه شناسی ادبیات سفر و زندگی را نیز انجام میدهیم. همچنین به توضیح انواع ادبی دیگری مانند ادبیات حماسی و ادبیات داستانی میپردازیم تا تفاوت آنها با ادبیات سفر و زندگی را یاد بگیریم. در انتهای مطلب نیز پرسشهایی چهارگزینهای قرار دادهایم تا با استفاده از آنها میزان یادگیری خود را محک بزنید و آن را افزایش دهید.
- یاد میگیریم کدام آثار ادبی در دسته ادبیات سفر و زندگی قرار میگیرند.
- با ویژگی های ادبیات سفر و زندگی آشنا میشویم.
- گونه های ادبیات سفر و زندگی مانند سفرنامه و بیوگرافی را میشناسیم.
- نمونههای انواع ادبیات سفر و زندگی مانند خاطره نویسی و سفرنامه نویسی را مشاهده میکنید.
- تفاوت ادبیات داستانی و ادبیات سفر و زندگی را یاد میگیرید.
- با فرق ادبیات حماسی و ادبیات سفر و زندگی آشنا میشوید.


ادبیات سفر و زندگی چیست؟
سفرنامه یا خاطره نگاشت ها در حقیقت بخشی از زندگی نامه هستند. به آثاری که ادیب در آنها به ثبت خاطرات و احوال خود یا شرح رخدادهای روزگار و افکار دیگران میپردازد، حسب حال یا زندگی نامه میگوییم. برای مثال، اثر «پیرمرد چشم ما بود» از جلال آل احمد، شرح حالی احساسی درباره نیما یوشیج است. از نظر انواع ادبی غنایی، حماسی، تعلیمی و نمایشی، آثار ادبیات سفر و زندگی را باید در دسته ادبیات «غنایی» قرار بدهیم زیرا با بیان عواطف و احساسات همراه هستند.
پیشنهاد میکنیم برای یادگیری ادبیات سفر و زندگی و مشاهد نمونههای آن، فیلم آموزش ادبیات فارسی دهم در فرادرس را تماش کنید. لینک این آموزش را در کادر زیر آوردهایم.
مثال ادبیات سفر و زندگی
در کادر زیر نمونه ای از ادبیات سفر و زندگی را آوردهایم تا با این آثار ادبی بهتر آشنا شوید.
بیست و ششم محرم از شمیران برفتم، چهاردهم صفر را به شهر سراب رسیدم و شانزدهم صفر از شهر سراب برفتم و از سعیدآباد بگذشتم. بیستم صفر سنة ثمان ثلثین و اربعمائه به شهر تبریز رسیدم و آن پنجم شهریور ماه قدیم بود و آن شهر قصبه آذربایجان است، شهری آبادان.
طول و عرضش به گام پیمودم هریک هزار و چهارصد بود و پادشاه ولایت آذربایجان را در خطبه چنین ذکر میکردند: «الامیر الاجل سیف الدوله و شرف المله ابومنصور وهسودان بن محمد مولی امیر المؤمنین.» مرا حکایت کردند که بدین شهر زلزله افتاد، شب پنجشنبه هفدهم ربیع الاول سنه اربع و ثلثین و اربعمائه و در ایام مسترقه بود پس از نماز خفتن بعضی از شهر خراب شده بود و بعضی دیگر را آسیبی نرسیده بود و گفتند چهل هزار آدمی هلاک شده بودند.
(ناصرخسرو)

مثال آثار ادبی ادبیات سفر و زندگی
در فهرست زیر، برخی از مهمترین آثار ادبی ادبیات سفر و زندگی در ادبیات فارسی را آوردهایم.
- «سفرنامه» ناصرخسرو
- «سفرنامه» ابن بطوطه
- «گلگشت در وطن» ایرج افشار
- «از پاریز تا پاریس» باستانی پاریزی
تا اینجا با ادبیات سفر و زندگی آشنا شدیم و آن را با مثال شناختیم. در ادامه گونه های ادبیات سفر و زندگی را با مثالهای بیشتری معرفی و بررسی میکنیم.
برای مطالعه بیشتر چنین مطالبی و همچنین مباحث دیگر ادبیات مانند دستور و آرایهها و... و حتی دروس دیگر، پیشنهاد میکنیم اپلیکیشن رایگان مجله فرادرس را نصب کنید تا همیشه به آسانی در موبایل خود به این آموزشها دسترسی داشته باشید.
برای نصب اپلیکیشن رایگان مجله فرادرس، کلیک کنید.
گونه شناسی ادبیات سفر و زندگی
به طور کلی ادبیات سفر و زندگی به انواع زیر تقسیم میشود.
- بیوگرافی: بیان زندگی خود یا دیگران
- اتوبیوگرافی: شرح حال زندگی خود
- سفرنامه نویسی: ذکر جزئیات سفر (مکانها، افراد و...)
- خاطره نویسی: بیان خاطره یک اتفاق، یک حادثه و هر چیز دیگری
- تذکره نویسی: شرح حال شاعران یا عارفان
البته در کتابهای ادبیات فارسی مدارس، زندگی نامه نویسی را به دو گونه مهم سفرنامه نویسی و خاطره نویسی تقسیم کردهاند که در فهرس زیر آنها را بیشتر توضیح دادهایم اما فهرست بالا، کاملتر است.
- سفرنامه: بیان کل یا بخشی از سفر خود با ذکر زمان و مکان و شرح جزئیات و توصیف حالات اشخاص
- خاطره نگاری: بیان خاطرهای از یک روز، یک حادثه و...

در ادامه همین بخش برای همه این موارد، مثال آوردهایم. پیش از آن میتوانید با تماشای مجموعه فیلمهای آموزش ادبیات فارسی در فراردس، با گونههای ادبیات سفر و زندگی و نمونههای آنها آشنا شوید. لینک این آموزش را در کادر زیر آوردهایم.
مثال بیوگرافی
در کادر زیر نمونهای از بیوگرافی را آوردهایم. این متن، بخشی از کتاب «زندگی نامه عطار نیشابوری» است.
چیزی که مسلم است این است که لقب عطار، فریدالدین بوده. گذشته از آن که در همه مآخذ این لقب را آوردهاند، خود نیز در اشعار خود کلمه «فرید» را به عنوان تخلص شعری، کراراً به کار برده است و چنان مینماید که در غزلیات در جوانی و آغاز زندگی پیش از آنکه عطار تخلص کرده باشد، فرید تخلص میکرده است. چنانکه از ۷۵۴ غزلی که تا کنون از او به دست آمده است، در ۸۲ غزل، فرید تخلص کرده است و چون بیشتر آنها در نسخههای جدید نیست و اشعار آنها نسبت به غزلیاتی که در آنها عطار تخلص کرده، سستتر است و نیز چون عده آنها از غزلیاتی که در آنها عطار تخلص کرده، کمتر است معلوم میشود که آنها را در آغاز عمر و در جوانی خود گفته است.
(سعید نفیسی)
مثال اتوبیوگرافی
در کادر زیر نمونهای از اتوبیوگرافی را آوردهایم. این متن، بخشی از کتاب «زندگینامه باغچهبان» است که خود «جبار باغچهبان» آن را نگاشته است.
در آخرین سال جنگ در نتیجه گیرودارها به ترکیه رفتم. پس از چندی تحویلدار شهرداری شهر «ایگدیر» و چندی پس از آن هم فرماندار آن شهر شدم. پس از شکست دولت عثمانی چون اسلحه و قدرت جنگی نداشتم، تسلیم «داشناق»ها شده و به «ایروان» بازگشتم. در قحطی و مرز و جنگهای محلی که همه جا را فراگرفته بود، پس از از دست دادن پدر و مادرم در سال ۱۲۹۸ راه سرزمین پدری خود را در پیش گرفتم و بالاخره پس از گریز از چنگال چند بیماری مهلک و حصبهای که در نتیجه آن انگشتان پایم به وسیله تنها طبیبی که در آنجا بود بریده شد، خود را به مرند رساندم و در مدرسه «احمدیه» آن شهر با سمت آموزگاری مشغول کار شدم.این آغاز زندگی و خدمات اجتماعی من در ایران بود که نزدیک به پنجاه سال از آن میگذرد.
(جبار باغچهبان)
مثال سفرنامه نویسی
در کادر زیر نیز نمونهاز از سفرنامه را از یکی از مهمترین سفرنامههای فارسی که نوشته «ناصرخسرو» است، آوردهایم.
بیست و هشتم صفر بیرون آمدیم به دهی رسیدیم که آن را هیثم آباد گویند و از آنجا به راه صحرا و کوه و مسکیان به قصبه نایین آمدیم و از سپاهان تا آنجا سی فرسنگ بود و از نایین چهل و سه فرسنگ برفتیم به دیه گرمه از ناحیه بیابان که این ناحیه ده دوازده پاره دیه باشد و آن موضعی گرم است و درختهای خرما بود و این ناحیه کوفجان داشته بودند در قدیم و در این تاریخ که ما رسیدیم، امیر گیلکی این ناحیه از ایشان بستده بود... و در این راه بیابان به هر دو فرسنگ گنبدکها به سبب آن است تا مردم راه گم نکنند و نیز به گرما و سرما لحظهای در آنجا آسایشی کنند.
(ناصرخسرو)
مثال خاطره نویسی
در کار زیر نمونهای از خاطره نگاری را آوردهایم.
داستان خریدن این لباس را خوب یادم است. کلاس پنجم دبستان بودم و میانه آذر ماه بود. روز برفی عجیبی بود اما شبیه این روزگار نبود که مدارس را تعطیل یا غیرحضوری کنند. صبح همان روز و در اولین زنگ، امتحان ریاضی داشتیم. تا به خانه برگشتم رفتم کنار بخاری و دستهای سردم را گرفتم روی آن تا درد استخوانسوز گرما کمتر شود. هنوز لباسها و روپوش مدرسه را در نیاورده بودم که مادرم گفت خاله امروز با او تماس گرفته تا ما را به جشن تولد دخترخالهام دعوت کند و باید همین حالا برویم و برایم لباس بخریم. با همان لباسهای مدرسه و زیر همان برف، با مادر رفتم برای خرید لباس مهمانی. نمیدانم چندتا مغازه و پاساژ را گشتیم تا بالاخره مادر بالاخره راضی شد این پیراهن صورتی دانتلدار با آستین را برایم بخرد. من هم آن لباس را خیلی دوستش داشتم اما وقتی به خاطر سرما، مریض شدم و یک هفته خانه ماندم، دیگر هر وقت نگاهم به این پیراهن میافتاد یاد برف و سرما و مریضی میافتادم.
مثال تذکره نویسی
در کادر زیر نمونهای از تذکره نویسی که در واقع نوعی بیوگرافی است را آوردهایم. این متن بخشی از «تذکرة ریاض العارفین» و شرح حال یکی از عرفای معاصر نویسنده است.
اسم شریفش میرزا محمد یوسف. از سلسله میرزا حسین خان است که در آن ولایت آن سلسله حکومت و شهریاری و پیشکاری کردهاند. همیشه اوقات خاندان ایشان معزز و محترم زیستهاند و جناب میرزا، اخلاص و ارادت به خدمت حضرت عارف حقانی مولانا محمد کهیستانی قدس سره العزیز بوده. جناب مولانای مذکور جناب مولانا احمد و جناب سید محمد صالح و آقا سید محمدعلی را از کرمان اخراج نمودند. بعد از خروج ایشان در عرض راه جمعی بلوچ به ایشان رسیده به قتل و غارت پرداختند. جناب مولانا محمد را شهید کردند و... میرزای مزبور هم در خدمت ایشان بود و بعد از آن واقعه به کرمان مراجعت نمود. هم در کرمان فقیر به خدمتش فیضیاب شدم. الحق جوانیست متصف به صفات پسندیده و متخلق به اخلاق حمیده. اوقاتش به عبادت مصروف و خاطرش به صحبت فقرا مشعوف. طبع خوشی دارد. قصیده را پخته میگوید.
(رضاقلی خان هدایت)
یادگیری انواع ادبیات فارسی دهم در فرادرس
تا اینجا یاد گرفتیم ادبیات سفر و زندگی چیست و نمونههایی از آن را با هم بررسی کردیم. در کتابهای ادبیات فارسی مدرسه و به طور کلی در ادبیات با انواع ادبی دیگری چون نوع ادبی تعلیمی، ادبیات حماسی، ادبیات داستانی و... نیز سروکار داریم که هرکدام از آنها مشخضات خاص خود را دارند. برای شناسایی نوع ادبی یک نثر یا نظم، لازم است با ویژگیهای همه این انواع ادبی آشنا باشیم. همچنین با تشخیص نوع ادبی هر شعر یا متن نیز میتوانیم ویژگیهای آن را حدس بزنیم. به همین دلیل در این بخش برخی از فیلمهای آموزشی فرادرس را آوردهایم که برای یادگیری انواع ادبی مفید هستند.
- فیلم آموزش ادبیات فارسی پایه دهم در فرادرس
- فیلم آموزش ادبیات فارسی پایه یازدهم در فرادرس
- فیلم آموزش ادبیات فارسی پایه دوازدهم در فرادرس

برای یادگیری همه مباحث ادبیات فارسی در دوره متوسطه و دسترسی به آموزشهای جامعتر در این زمینه نیز میتوانید از مجموعه آموزش زیر استفاده کنید.
تفاوت ادبیات سفر و زندگی با سایر انواع ادبی
در همه کتابهای ادبیات فارسی در پایههای مختلف، فصلهای مختلفی وجود دارد که ادبیات سفر و زندگی یکی از آنها است. فصلهای دیگری مانند ادبیات حماسی، انقلاب اسلامی و... نیز وجود دارند که در این بخش به معرفی آنها نیز میپردازیم.
پیشنهاد میکنیم برای آشنایی با همه گونهها و انواع ادبی، فیلم آموزش ادبیات فارسی پایه دوازدهم در فرادرس را تماشا کنید. لینک این آموزش را در کادر زیر آوردهایم.
ادبیات حماسی چیست؟
ادبیات «حماسی» یکی از انواع ادبی است که موضوع آن رشادتهای یک ملت و جنگها و نبردهای آنها برای حفظ سرزمین، باورها و... خود است. برای مثال شاهنامه فردوسی مهمترین اثر ادبی حماسی فارسی و از مهمترین آثار ادبی حماسی در دنیا است. حماسهها با دستهبندیهای مختلفی به انواعی مانند حماسه سنتی، متأخر، اساطیری، دینی، پهلوانی، طبیعی، مصنوعی و... تقسیم میشوند.

مثال
در کادر زیر بخشی از شاهنامه فردوسی را آوردهایم که مهمترین اثر ادبیات حماسی فارسی است.
تهمتن به نیروی جان آفرین
بکوشید بسیار با درد و کین
بزد دست و برداشتش نره شیر
به گردن برآورد و افگند زیر
فروبرد خنجر، دلش بردرید
جگرش از تن تیره بیرون کشید
همه غار یکسر پر از کشته بود
جهان همچو دریای خون گشته بود
(فردوسی)
ادبیات انقلاب اسلامی چیست؟
آثار ادبی که بعد از انقلاب ۵۷ تا کنون تولید شدهاند و محتوای آنها مضامینی چون مبارزه با حکومت پهلوی، جنگ تحمیلی هشتساله با عراق، ادبیات پایداری ایران و کشورهای دیگر است، در دسته ادبیات انقلاب اسلامی قرار میگیرند. ادبیات انقلاب اسلامی در واقع شاخه معاصرتر ادبیات «معاصر» است.
مثال
در کادر زیر نمونهای از ادبیات انقلاب اسلامی را آوردهایم.
گل شد برآمد پیکرم آهسته آهسته
انگار دارم میپرم آهسته آهسته
انگشترم، مهرم، پلاکم، چفیهام، عطرم
پیدا شد از دور و برم آهسته آهسته
آهسته آهسته سرم از خاک میروید
از خاک میروید سرم آهسته آهسته
جز نیمهای از من نمییابید، روزی سوخت
در شعله، نیم دیگرم آهسته آهسته
(مهدی فرجی)
ادبیات داستانی چیست؟
ادبیات داستانی نوع ادبی آثاری است که آنها را با استفاده از عناصر روایت، شخصیت، لحن، زمان، مکان، زاویه دید و... میآفرینند و داستانهای کوتاه، داستان بلند، رمان، قصه و... از گونههای نوع ادبی داستانی هستند.

مثال
در کادر زیر بخشی از «یکی بود یکی نبود» را آوردهایم که یکی از آثار ادبی داستانی مهم فارسی است.
رمضان همین که دید خیر راستی راستی فارسی سرم میشود و فارسی راست و حسینی حرف میزنم، دست مرا گرفت و حالا نبوس کی ببوس و چنان ذوقش گرفت که انگار دنیا را بهش دادهاند و مدام میگفت: «هی قربان آن دهنت بروم. والله تو ملائکهای. خدا خودش تو را فرستاد که جان مرا بخری.» گفتم: «پسر جان آرام باش! من ملائکه که نیستم هیچ به آدم بودن خودم هم شک دارم. مرد باید دل داشته باشد. گریه برای چه؟ اگر همقطارهایت بدانند که دستت خواهند انداخت و دیگر خر بیار و خجالت بار کن.» گفت: «ای درد و بلات به جان این دیوانهها بیفتد! به خدا هیچ نمانده بود زهرهام بترکد. دیدی چهطور این دیوانهها یک کلمه حرف سرشان نمیشود و همهاش زبان جنی حرف میزنند؟»
(محمدعلی جمالزاده)
در مطلب زیر از مجله فرادرس، ادبیات داستانی و عناصر و انواع آن را با مثالهای متنوعی معرفی کردهایم.
سؤالات متداول ادبیات سفر و زندگی
حال که یاد گرفتیم ادبیات سفر و زندگی چیست و گونه شناسی آن را توضیح دادیم، در این بخش به سؤالات متداول در این زمینه پاسخ میگوییم تا ابهامی درباره ادبیات سفر و زندگی برای شما باقی نماند.
ادبیات سفر و زندگی فارسی دهم شامل چه درس هایی است؟
در فهرست زیر، درس های فصل ادبیات سفر و زندگی فارسی دهم را آوردهایم.
- درس «سفر به بصره» از «سفرنامه» ناصرخسرو
- درس «شبی در کاروان» از «گلستان» سعدی
- درس «کلاس نقاشی» از «اتاق آبی» سهراب سپهری
- درس «پیرمرد چشم ما بود» از «ارزیابی شتابزده» جلال آل احمد
ویژگی های ادبیات سفر و زندگی چیست؟
ویژگی های ادبیات سفر و زندگی این است که نویسنده یا شاعر باید موضوع اصلی اثر خود را بیان خاطرات زندگی خود یا دیگران، سفرهای خود یا دیگران، آثار خود یا دیگران و هر چیزی که مربوط به شرح و ثبت وقایع و رویدادها است، قرار دهد.
تعریف ادبیات سفر و زندگی چیست؟
ادبیات سفر و زندگی یعنی اثری ادبی که مؤلف آن، زندگی و احوال خود یا دیگری را در آن شرح دهد. سفرنامه، بیوگرافی، اتوبیوگرافی و... از گونههای ادبیات سفر و زندگی هستند.
انواع ادبی در ادبیات جهان چیست؟
انواع ادبی ادبیات جهان زیاد هستند اما آنچه ما در کتابهای ادبیات با آنها سر و کار داریم، مربوط به ادبیات غنایی، ادبیات حماسی، ادبیات «تعلیمی»، ادبیات داستانی و ادبیات «نمایشی» است که هرکدام از آنها مشخصات خاص خود را دارند یعنی از نظر ویژگیهای فکری، زبانی، ادبی و همچنین از نظر فرم و محتوا دارای مختصات متفاوت با نوع دیگر هستند.
نمونه سؤال ادبیات سفر و زندگی
حال که یاد گرفتیم ادبیات سفر و زندگی چیست و نمونههای آن را بررسی کردیم، میتوانید در تمرین زیر شرکت کنید. برای استفاده از این تمرین که در واقع آزمونی متشکل از ده پرسش چهارگزینهای است، کافی است گزینه درست مورد نظر خود در هر سؤال را انتخاب و روی آن کلیک کنید. سپس روی گزینه «مشاهده گزینه صحیح» بزنید تا گزینه درست را مشاهده کنید. برای دسترسی به پاسخهای تشریحی سؤالات نیز، انجام همین مراحل کافی است. با ثبت هر پاسخ درست، یک امتیاز دریافت میکنید و امتیاز نهایی خود را در پایان آزمون یعنی بعد از انتخاب پاسخ همه سؤالات و با کلیک بر «دریافت جواب آزمون» مشاهده خواهید کرد.
تمرین و آزمون
۱. کدام گزینه درست است؟
ادبیات سفر و زندگی آثاری ادبی هستند که موضوع اصلی آنها سفر و ذکر جزئیات شهرها یا کشورهای مقصد سفر است.
اگر نویسندهای اثر ادبی خود را درباره خاطرهای از روزگار جوانی خود بنویسد، میتوانیم اثر او را در زمره ادبیات سفر و زندگی قرار بدهیم.
بیوگرافی جزء ادبیات سفر و زندگی است اما اتوبیوگرافی را نمیتوانیم در دسته ادبیات سفر و زندگی قرار بدهیم.
ذکر خاطرهای کوتاه نمیتواند در دسته ادبیات سفر و زندگی قرار بگیرد.
۲. کدامیک از گزینه های زیر در دسته ادبیات سفر و زندگی قرار میگیرد؟
ملاحتهای هر چهره، از آن دریاست یک قطره
به قطره سیر کی گردد کسی کش هست استسقا
دلا زین تنگ زندانها رهی داری به میدانها
مگر خفته است پای تو، تو پنداری نداری پا
(مولانا)
چو بشنید زو گفته موبدان
همان گفته قارن و بخردان
بیامد به نزدیک ایران سپاه
به سر بر نهاده کیانی کلاه
به شاهی بر او آفرین خواند زال
نشست از بر تخت زو پنج سال
(فردوسی)
از آنجا برفتیم به شهری رسیدیم که آن را عرقه میگفتند. چو از عرقه دو فرسنگ بگذشتیم به لب دریا رسیدیم و بر ساحل دریا روی از سوی جنوب چون پنج فرسنگ برفتیم به شهر طرابلس رسیدیم و از حلب تا طرابلس چهل فرسنگ بود بدین راه که ما رفتیم.
(ناصرخسرو)
آن دل که تو دیدهای ز غم خون شد و رفت
وز دیده خون گرفته بیرون شد و رفت
روزی به هوای عشق سیری میکرد
لیلی صفتی بدید و مجنون شد و رفت
(ابوسعید ابوالخیر)
۳. کدام گزینه نمیتواند بخشی از ادبیات سفر و زندگی باشد؟
دیروز به خانه خاله پری رفتیم. خاله برای ما دلمه درست کرده بود چون میداند که من عاشق دلمههای او هستم. بعد از خوردن ناهار همراه با دخترخالهها و پسرخالههایم به حیاط خانه خاله رفتیم و بازیهای مختلفی کردیم. بعد از بازی و وقتی کاملاً هلاک شده بودیم، به داخل خانه برگشتیم و دیدم که خاله مثل همیشه سفره عصرانه را روی میز انداخته و آن را با خوراکیهای مورد علاقه همه ما پر کرده است.
آن جدایی قلب مرا آنچنان آزرده بود که گاهی در شبانهروز موقعیتهایی پیش میآمد که میتوانستم در میانه کار، وسط جلسات کاری، در خیابان، هنگام تماشای نمایش کمدی و... بنشینم روی زمین و زار زار بگریم.
او تحصیلات ابتدایی خود را در یکی از مدارس دولتی غرب تهران آغاز کرد. پس از گذراندن دوران ابتدایی و برای شروع دوره متوسطه، به دلیل مأموریت پدر خود مجبور بود با خانواده به یکی از شهرهای جنوب کشور بروند. اینطور شد که او تا زمان قبول شدن در کنکور و شروع دوره کارشناسی، دیگر به تهران بازنگشت. او دوران کارشناسی خود را در دانشگاه تهران و با بهترین نمرات سپری کرد و به همین دلیل نیز توانست بدون کنکور در مقطع کارشناسی ارشد همان دانشگاه پذیرفته شود.
من یادگیری هنر را از ده سالگی شروع کردم. درست زمانی که برای اولین بار به کلاس نقاشی و طراحی رفتم. البته آن زمان خودم کوچکترین علاقهای به آن کلاس نداشتم و حتی یادم است که مادرم تقریباً مرا مجبور کرد که در جلسه اول کلاس شرکت کنم. اما همه اینها برای پیش از قدم گذاشتن به آن کلاس بود. نمیدانم چهطور بیان کنم تنها میتوانم بگویم که منی که از آن کلاس خارج شدم هیچ شباهتی به منی که وارد کلاس شده بود، نداشتم.
گزینه اول این سؤال، خاطرهنویسی، گزینه سوم بیوگرافی و گزینه چهارم نیز اتوبیوگرافی است و به همین دلیل هر سه این گزینهها، در دسته ادبیات سفر و زندگی قرار میگیرند.
۴. کدام گزینه درباره دستهبندی ادبیات سفر و زندگی درست است؟
آثار ادبیات سفر و زندگی را در دسته ادبیات غنایی قرار میدهیم زیرا عنصر قالب در این آثار ادبی، عاطفه و احساس است.
آثار ادبیات سفر و زندگی را باید در دسته ادبیات حماسی قرار بدهیم زیرا هر دو اینها، داستانی هستند.
آثار مربوط به ادبیات سفر و زندگی را باید در دسته ادبیات تعلیمی قرار بدهیم زیرا هرکدام از سفرنامهها، زندگینامهها و خاطرهنویسیها دربردارنده موضوعاتی آموزنده برای دیگران هستند.
تنها قالب یا فرم آثار ادبی سفر و زندگی، نثر است یعنی هرگز ممکن نیست که یک ادیب برای نوشتن بیوگرافی، خاطره، سفرنامه نویسی و... از قالب شعر برای بیان سخنهای خود استفاده کند.
۵. کدام گزینه درباره ارتباط ادبیات داستانی با ادبیات سفر و زندگی درست است؟
ادبیات سفر و زندگی نوعی از ادبیات داستانی است زیرا گونههای ادبیات سفر و زندگی مانند بیوگرافی، خاطرهنویسی، سفرنویسی و... همگی از زیرمجموعههای ادبیات داستانی هستند.
نوع ادبی آثاری که آنها را در دسته ادبیات سفر و زندگی قرار میدهیم، ادبیات داستانی است.
آثاری که در دسته ادبیات داستانی قرار میگیرند مانند رمان یا داستان کوتاه، هیچ ارتباط و شباهتی با آثار ادبیات سفر و زندگی مانند سفرنامه و زندگینامه ندارند.
ادبیات سفر و زندگی و ادبیات داستانی مشابه هستند اما یکی نیستند و هیچکدام از آنها در دسته آن دیگری قرار نمیگیرند زیرا در هر دو آنها ممکن است حالتی از قصهگویی وجود داشته باشد اما برای آنکه اثری ادبی را در دسته ادبیات داستانی قرار بدهیم باید دارای عناصر خاص این نوع ادبی مانند زاویه دید، شخصیت، لحن و... باشد اما برای ادبیات سفر و زندگی، وجود چنین عناصری الزامی نیست.
۶. کدام گزینه درباره ادبیات حماسی و ادبیات سفر و زندگی درست است؟
همه آثار ادبی که در دسته ادبیات حماسی قرار میگیرند، در واقع در دسته ادبیات سفر و زندگی نیز قرار میگیرند.
تنها دستهای از آثار ادبی حماسی را میتوانیم در دسته ادبیات سفر و زندگی نیز قرار بدهیم که خود نویسنده یا شاعر، از نزدیک درگیر ماجراهای حماسی بوده باشد و زندگی خود را در میان حوادث حماسی، روایت کند.
آثار ادبی حماسی را نمیتوانیم در دسته ادبیات سفر و زندگی قرار بدهیم زیرا اصل آثار ادبی حماسی، شرح رشادتها، جنگها، پهلوانیها و مفاهیمی اینچنینی است و حتی اگر در خلال آن به زندگی خود یا دیگران پرداخته شود، اصل و بنیان نوشته، خاطرهنگاری یا بیوگرافی نیست بلکه حماسه است.
اگر اثر ادبی حماسی، بیان داستان زندگی پهلوانان یا پاشاهان یا یک ملت باشد، میتوانیم آن را در دسته ادبیات سفر و زندگی نیز قرار بدهیم.
۷. کدام گزینه در دسته ادبیات سفر و زندگی جای نمیگیرد؟
آن جوانمرد راه، آن پاکباز درگاه، آن متصرف طریقت، آن متوکل به حقیقت، آن صاحب فتوت شیخی احمد خضرویه بلخی -رحمة الله علیه- از معتبرات مشایخ خراسان بود و از کاملان طریقت بود و از مشهوران فتوت بود و از سلطانان ولایت و از مقبولان جمله فرقت بود و در ریاصت مشهور بود و در کلمات عالی مذکور بود و صاحب تصنیف بود و هزار مرید داشت که هر هزار بر آب میرفتند و بر هوا میپریدند و در ابتدا مرید حاتم اصم بود و با ابوتراب صحبت داشته بود و برحفض را دیده بود.
(عطار)
پس از بیت المقدس عزم کردم که در دریا نشینم و به مصر روم و باز از آنجا به مکه روم. باد معکوس بود به دریا متعذر بود رفتن. به ره خشک برفتم و به رمله بگذشتم. به شهری رسیدیم که آن را عسقلان میگفتند و بازار و جامع نیکو و طاقی دیدم که آنجا بود کهنه، گفتند مسجدی بوده است. طاقی سنگین عظیم بزرگ چنان که اگر کسی خواستی خراب کند، فراوان مالی خرج باید کرد تا آن خراب شود.
(ناصرخسرو)
روز اردو همه دانشآموزان در حیاط مدرسه صف بسته بودند تا یکی یکی سوار اتوبوسها شوند. در هر اتوبوس یکی از ما معلمها باید همراه بچهها میبود. مدیر من را مسئول بچههای سال سوم کرده بود و به همین خاطر رفتم توی اتوبوس آنها. خیلیهایشان را میشناختم چون شاگرد خودم بودند و با خیلیهای دیگر نیز در همان سفر آشنا شدم. در آن سفر با بچههای سال سوم به شیراز رفتیم و سعی میکردم اطلاعات تاریخی هر مکان را به آنها یادآوری کنم. در انتهای سفر هم از بچهها خواستم تا بعد از برگشت به تهران، از جذابیتهای شیراز انشایی بنویسند.
مادر بدون مکث گفت: «نه، نمیشود.» مهسا گفت: «آخر مادر، تو اصلاً نمیدانی با چه مخالفت میکنی. اگر فقط یک بار با من بیایی سر کلاس، میفهمی آن بچهها چهقدر معصوم و بیآزارند. آزار آنها به مورچه هم نمیرسد چه برسد به...» مادر پرید وسط حرف مریم: «بیآزار باشند یا نباشند من و پدرت دلمان نمیخواهد دختری که در بهترین دانشگاههای این مملکت درس خوانده، برود معلمی کند، آن هم معلمی بچههای مریض.» مریم با عصبانیت گفت: «مادر! اختیار زندگی من دیگر دست خودم است نه شما و بابا. من به آن بچهها درس میدهم چه شما بخواهید و چه نخواهید.» بعد رویش را برگرداند، به اتاق رفت و بعد از چند دقیقه از اتاق خارج شد.
۸. آیا متن زیر نوعی از ادبیات سفر و زندگی است؟ اگر پاسخ شما مثبت است، نوع آن چیست؟
در هر صورت نتیجهای که این کتیبه دارد این است که در زمان ساختمان این بنا که سال ۸۹۱ باشد بعضی از داستانهای راجه به عطار از جمله این داستان که در زمان هلاکوخان در ۵۶۸ کشته شد و چون مغولی که او را برای کشتن میبرده است نخست میخواسته است او را به بهای هنگفتی که میدادهاند، بدهد و عطار گفته است، مفروش که از این بیشتر میارزم و چون کسی توبره کاهی داده است و عطار گفته است بفروش که بیش از این نمیارزم، در خشم شده و او را کشته است، رواج داشته و همین نکتهای است که دولتشاه در ۸۹۲ ضبط کرده و نیز آنکه در کتیبه آمده است که ۸۲ سال در نیشابور و ۳۲ سال در شادیاخ زیسته است.
(سعید نفیسی)
خیر این نوشته، در دسته ادبیات داستانی قرار میگیرد و ارتباطی با ادبیات سفر و زندگی و گونههای آن ندارد.
آری این نوشته در دسته ادبیات سفر و زندگی قرار میگیرد و گونه آن نیز بیوگرافی است زیرا نویسنده در آن به شرح زندگی عطار پرداخته است.
آری این نوشته را در دسته ادبی ادبیات سفر و زندگی قرار میدهیم و چون نویسنده در آن به بیان شرح حال دیگری پرداخته است، نوع این نوشته اتوبیوگرافی است.
خیر این نوشته را باید در دسته نوشتههای علمی و غیرادبی قرار بدهیم بنابراین در هیچکدام از دستهبندیهای آثار ادبی جای ندارد.
۹. کدامیک از گزینههای زیر از نظر گونه ادبیات سفر و زندگی با سایر گزینهها تفاوت دارد؟
جد من، رضا، از اهالی تبریز بود. پدرم عسکر نام داشت و در شهر ایروان با شغل معماری و قنادی زندگی میکرد. من در سال ۱۲۶۴ شمسی در شهر ایروان متولد شدم. تحصیلات من با اصول قدیمی و در مساحد بوده است و در پانزده سالگی با مختصر سواد بیارزشی که داشتم مجبور به ترک تحصیل شدم. گذران زندگیم از طریق اشتغال با حرفههای پدرم بود. در دوران جوانی به طور قاچاق در منازل به دختران درس میدادم و از خبرنگاران روزنامههای «قفقاز» و شاعران روزنامه فکاهی «ملانصرالدین» بودم.
(جبار باغچهبان)
حسین علی میرزا ملقب به فرمانفرما پسر پنجم فتحعلی شاه در تاریخ ۱۲۰۳ ه.ق. متولد و در سال ۱۲۵۱ ه.ق. در تهران در عمارت برج نوش به ناخوشوبا درگذشت. در سال ۱۲۱۴ در سن دوازده سالگی به پیشکاری چراغ علی خان نورایی قوریساول باشی (رئیس تفنگداران خاصه) فتحعلی شاه به حکومت فارس منصوب شد. نامبرده از پسران بیعرضه و بیکفایت فتحعلی شاه بوده و مدت ۳۷ سال از ۱۲۱۴ تا ۱۲۵۰ یعنی تا زمان فوت پدرش والی فارس بود.
(مهدی بامداد)
شریعتی ضمن رد پیروی از دستگاه مذهبی، از تلاش برای یافتن و رسیدن به «وحدت وجود» به عنوان محور و رکن اصلی کلیه مذاهب حقیقی یاد میکرد و این کار را پیش از هر چیز، یک وظیفه شخصی و مستقل میدانست... شریعتی از تصوف رسمی و دارای تشکیلات و مراسم خاص نفرت داشت، استدلال میکرد که در تصوف، چیزهایی مثل خانقاه و فرقه و قطب محلی از اعراب ندارد.
(علی رهنما)
دکتر مصدق با آنکه دکتر حقوق است، بیماری جامعه را بیش از یک پزشک تشخیص میدهد به همین جهت است که هرکس از هرجا مأیوس میشود به خانه او پناه میبرد. روزی که او به مجلس میرفت، روزنامهها نوشتند: «پدر ملت به خانه ملت رفت.»... گاهی اوقات که پای عشق وطن و مصالح میهن توی کار باشد، دکتر جسارت عجیبی پیدا میکند، یک تنه به جنگ اشقیا میرود.
(نصرالله شیفته)
۱۰. کدامیک از گزینههای زیر درست است؟
اگر نویسندهای در خلال سخن گفتن از خاطرات جوانی خود به اوضاع اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی زمانه و کشور خود نیز بپردازد، اثر او را نمیتوانیم در دسته ادبیات سفر و زندگی قرار بدهیم.
اگر یک نویسنده یا شاعر اثر ادبی خود را درباره سفر شخص دیگری جز خودش به مکانی دیگر بنویسد یعنی سفر خود را روایت نکند بلکه به شرح سفر شخص دیگری بپردازد، دیگر آن اثر در دسته ادبیات سفر و زندگی قرار نمیگیرد.
اگر نویسندهای در شرح داستان زندگی خود، به شرح و توضیح داستان زندگی دیگران نیز بپردازد، دیگر نباید آن را در دسته ادبیات سفر و زندگی قرار بدهیم.
اگر نویسندهای اثر ادبی خود را درباره حوادث از سر گذرانده یک ملت و شرح جنگها، دلاوریها و رشادتهای یک ملت بنویسد، نباید آن را در دسته ادبیات سفر و زندگی قرار بدهیم.
جمع بندی ادبیات سفر و زندگی
در این مطلب از مجله فرادرس یاد گرفتیم ادبیات سفر و زندگی چیست و گونه شناسی ادبیات سفر و زندگی را با مثال انجام دادیم. همچنین با دیگر انواع ادبیات فارسی دهمپ و یازدهم و دوازدهم مانند ادبیات حماسی، ادبیات انقلاب اسلامی و ادبیات داستانی آشنا شدیم و تفاوت آنها با ادبیات سفر و زندگی را یاد گرفتیم. در پایان مطلب نیز پرسشهایی چهارگزینهای قرار دادیم که با پاسخ دادن به آنها میزان یادگیری خود را محک بزنید.












