شاخص های توسعه اقتصادی چیست؟ – به زبان ساده


شاخص های توسعه اقتصادی یکی از معیارهای مهم توسعه در کشورها است. هیچ کشوری بدون برنامهریزی نمیتواند پیشرفت کند. لازمه برنامهریزی قابل سنجش بودن اهداف برنامهریزی است. بنابراین جهت توسعه اقتصادی لازم است اهداف قابل سنجش تعریف کرد. مدلهای مختلفی جهت توسعه اقتصادی توسط اندیشمندان ابداع میشود. هر مدل برای خود شاخص های اختصاصی تعریف میکند. در این مطلب برخی از این شاخصها و نحوه استفاده از آنها بیان میشود.
شاخص توسعه اقتصادی چیست؟
یکی از راههای اندازهگیری توسعه پیشرفت کشورها، توجه به شاخص های توسعه اقتصادی آنها است. تعداد خیلی زیادی شاخص موجود است که هر کدام معنی خاصی ارائه میدهد. برخی از رایجترین این شاخص های توسعه شامل تولید ناخالص داخلی یا تولید ناخالص ملی، بدهیهای ملی، تراز تجاری، رتبه اعتباری و توزیع ثروت هستند. این شاخصها وضعیت اقتصادی یک کشور را نمایان میکنند. هر کشور میتواند متناسب با وضعیت اقتصادی خود و چالشهای موجود در کشور خود، خود را روی برخی یا تعداد معدودی از این شاخصها متمرکز کند. با بهبود وضعیت شاخصهای انتخاب شده در یک دورهی زمانی خاص، وضعیت اقتصادی در آن کشور بهبود مییابد.
توسعه اقتصادی چیست؟
توسعه اقتصادی به زبان ساده، افزایش در جمعیت ملی به همراه رشد پایدار از یک وضعیت ساده با درآمد پایین به یک اقتصاد مدرن و با درآمد بالا هست. حیطههای توسعه اقتصادی شامل فرآیندها و سیاستهایی است که توسط یک ملت جهت بهبود اقتصاد، سیاست و بهبود وضعیت اجتماعی به کار میرود.
شاخص های توسعه اقتصادی تعدادی از شاخصها هستند که وضعیت این بهبود را نشان میدهند.
معرفی برخی شاخص های توسعه اقتصادی
در ادامه این مطلب به معرفی برخی از شاخصهای توسعه در اقتصاد میپردازیم.
تولید ناخالص داخلی
«تولید ناخالص داخلی» (Gross Domestic Product | GDP) میزان فعالیتهای اقتصادی در یک کشور را نشان میدهد. این شاخص از میزان ارزش افزودهی سالیانه حاصل از کالاها و خدمات محاسبه میشود. این شاخص از حاصل جمع ارزش مصرف خصوصی، سرمایهگذاریها، مصارف عمومی، تغییر در موجودیها، صادرات منهای واردات محاسبه میشود. ارزش قابل محاسبه بر اساس قیمتهای بازار آزاد با کسر مالیات غیرمستقیم و احتساب هر گونه یارانه دولتی محاسبه میشود. این شاخص با دقت بیشتری درآمد پرداخت شده به ازای عوامل تولید را نشان میدهد.
افزایش درآمد کسب شده توسط شهروندان از طریق سرمایهگذاری خارجی و کسر درآمد پرداخت شده از کشور به سرمایهگذاران خارجی، میزان «تولید ناخالص ملی» (Gross National Product | GNP) را نشان میدهد.
این شاخص به عقیده برخی از سیاستگذاران شاخص کاملی برای نشان دادن رفاه به حساب نمیآید. این شاخص فعالیتهای غیر انتفاعی و هر فعالیت اقتصادی مثبتی که برای آن پولی پرداخت نمیشود مانند آموزش خواندن به فرزندان توسط والدین را شامل نمیشود. اما برخی چیزهایی که کیفیت زندگی را کاهش میدهد، مانند فعالیتهای تخریب محیط زیست، در نظر میگیرد.
تولید ناخالص ملی
«تولید ناخالص ملی» یکی دیگر از شاخص های توسعه اقتصادی است که با افزودن درآمد کسب شده توسط افراد مقیم یا شهروندان از سرمایهگذاری خارجی بر اساس شاخص تولید ناخالص داخلی محاسبه میشود. همچنین این شاخص درآمدهایی که شهروندان یک کشور در خارج از مرزهای خود کسب میکنند را نیز شامل میشود.
بدهیهای ملی یا استقراض ملی
همه شاخص های توسعه اقتصادی جهت مثبت مطلوب ندارند. برخی از شاخصها هر چه کمتر باشند، بهتر است. «بدهیهای ملی» (National Debts) یکی از این شاخصها است. بدهی ملی جمع استقراض خارجی دولت یک کشور شامل دولت ملی یا محلی هست. اگرچه بدهی عمومی ممکن است فواید اقتصادی نیز داشته باشد، اما این شاخص به عنوان باری برای دولت محسوب میشود. به خصوص بدهی که یک نسل خاص ایجاد کرده است، به خصوص اگر سرمایهگذاری نشده باشد، ممکن است باری بر دوش نسلهای آتی باشد. این شاخص به میزان پولی که توسط دولت کسب شده است و هنوز پرداخت نشده است، اشاره دارد. بنابراین با کسری بودجه عمومی سالیانه متفاوت است.

تراز تجاری
یکی از شاخص های توسعه اقتصادی، میزان تبادلات تجاری با سایر کشورها است. شاخص «تراز تجاری» (Trade Balance) از حاصل میزان صادرات منهای میزان واردات در یک دورهی خاص به دست میآید. میزان مثبت این شاخص، به عنوان مطلوب به معنی مازاد صادرات یک کشور نسبت به واردات آن کشور است. تراز منفی تجاری مطلوب نیست. به معنی این است که کشور وابسته به سایر کشورها است و به تنهایی نمیتواند نیازهای خود را تامین کند.
تراز تجاری برخی اوقات به دو تراز کالاها و خدمات تقسیم میشود.
محاسبه تراز تجاری میتواند مشکل باشد. چون جمعآوری و ذخیرهی این دادهها دشوار است. برای مثال وقتی تراز تجاری کل جهان را محاسبه کنیم، میزان تراز مثبت میشود. این درست نیست به دلیل اینکه همهی تراکنشهای تجاری بین کشورها از یک تعادلی پیروی میکند. دلیل این موضوع مخفیسازی اطلاعات به دلیل پولشویی، قاچاق، فرار مالیاتی و غیره است. با این حال، این رقم در کشورهای توسعه یافته دقت بالاتری دارد.
رتبه اعتباری
«رتبه اعتباری» (Credit Rating) یکی دیگر از شاخص های توسعه اقتصادی است که شایستگی اعتبار فرد، شرکت، یا حتی یک کشور را تخمین میزند. این تخمینی است که توسط دفاتر اعتباری یک وامگیرنده بر اساس سوابق اعتباری وی در گذشته صادر میشود. رتبه اعتباری همچنین به عنوان توانایی پرداخت بدهی یک وامگیرنده برآورد میشود. رتبه اعتباری از طریق تاریخچهی مالی، داراییهای جاری و بدهیها محاسبه میشود. در سالهای اخیر رتبه اعتباری برای صدور بیمهنامهها، تعیین اعتماد پذیری کارکنان و واگذاری انشعابات یا قراردادهای فروش اقساطی نیز از رتبه اعتباری استفاده میشود.
توزیع ثروت چیست؟
در شاخص های توسعه اقتصادی، توزیع ثروت بین قشرهای مختلف جامعه نیز مهم است. توزیع ثروت مقایسهای بین گروهها یا اعضای جامعه است. این شاخص از توزیع درآمد در جامعه متفاوت است. این شاخص نگاهی به توزیع داراییها و مالکیتها در جامعه دارد. ثروت خالص از اختلاف داراییها و بدهیها به دست میآید. کلمه ثروت اغلب با درآمد اشتباه گرفته میشود. ثروت شامل مواردی از ارزش اقتصادی است که در اختیار یک فرد قرار میگیرد.
نرخ رشد درآمد ملی
یکی دیگر از شاخص های توسعه اقتصادی، «نرخ رشد درآمد ملی» (Growth Rate of National Income) است. این نرخ بر اساس قیمتهای ثابت محاسبه میشود. اگر در درآمدهای ملی افزایش وجود داشته باشد، به منزله توسعه اقتصادی است. اگر نرخ بالایی در این شاخص وجود داشته باشد، توسعه اقتصادی بالا است.
درآمد سرانه
میانگین درآمد افراد در کشور شاخص «درآمد سرانه» (Per Capita Income | PCI) را تشکیل میدهد. افزایش در این شاخص نشان مهمی از توسعه اقتصادی است. افزایش در این شاخص بهبود رفاه اقتصادی جامعه را نشان میدهد.
مصرف سرانه چیست؟
«مصرف سرانه» (Per Capita Consumption | PCC) یکی دیگر از شاخص های توسعه اقتصادی است. افزایش در مصرف کالاها و خدمات توسط مردم در این شاخص اندازهگیری میشود. افزایش در این شاخص کیفیت بهتر زندگی و توسعه اقتصادی را نشان میدهد.
شاخص کیفیت زندگی فیزیکی و شاخص توسعه انسانی
«شاخص کیفیت زندگی فیزیکی» (Physical Quality Life Index | PQLI) یک شاخص رفاه مردم در انتظارات زندگی است. نرخ مرگ و میر کودکان، استاندارد زندگی از عوامل این شاخص است. «شاخص توسعه انسانی» (Human Development Index | HDI) امید به زندگی، آموزش و استاندارد زندگی را اندازهگیری میکند. افزایش در این دو شاخص بهبود کیفیت زندگی و در نتیجه توسعه اقتصادی را نشان میدهد.

دیگر شاخص های توسعه اقتصادی
شاخص های توسعه اقتصادی بسیار زیاد هستند. بنابراین نمیتوان به همه آنها اشاره کرد. در زیر چند شاخص توسعه اقتصادی دیگر نیز که اهمیتی و رواج خوبی دارند، معرفی میشوند.
- امنیت و پایداری سیاسی
- تنوع زیستی
- میزان مشارکت زنان در اقتصاد
- میزان تسهیل یافتگی در راهاندازی کسب و کار
- پیشرفت صنعتی: پیشرفت صنعتی یک شاخص مهم توسعه اقتصادی کشورها است. این به افزایش درآمد سرانه و بازده ملی یک کشور کمک میکند.
- تشکیل سرمایه: «تشکیل سرمایه« (Capital Formation) به معنی سرمایهگذاری در حمل و نقل، سیستمهای آبیاری، جادهسازی، زیرساختهای الکتریسیته، فناوری و غیره است. هر چه این شاخص بالاتر باشد، توسعه اقتصادی بیشتر است.
- شاخص برابری توان مالی خرید: «شاخص برابری توان مالی خرید» (Purchasing Power Parity | PPP) نسبت توانایی خرید مردم کشورها نسبت به یکدیگر است.
- سطح فقر مطلق: یکی دیگر از شاخص های توسعه اقتصادی «سطح فقر مطلق» (Levels of Absolute Poverty) است. این شاخص بیانگر درصد افرادی است که درآمدشان کمتر از حداقلی است که بتوانند نیازهای ضروری زندگی خود را تامین کنند.
- سطح سو تغذی: «سطح سو تغذیه» (Malnutrition Levels) درصد افرادی که غذای کافی ندارند را نشان میدهد.
- دسترسی به آب سالم: «دسترسی به آب سالم» (Access to Safe Water) درصد افرادی که به آب سالم دسترسی دارند نیز یکی از شاخص های توسعه اقتصادی است.
- نرخ سواد: «نرخ سواد» (Literacy Rate) درصد افرادی که توانایی خواندن و نوشتن دارند.
- متوسط سالهای آموزش: «متوسط سالهای آموزش» (Mean Years of Education) طول زمان آموزش در یک کشور است.
- تعداد پزشک به ازای 1000 نفر
- میانگین امید به زندگی: «میانگین امید به زندگی» (Average Life Expectancy) میانگین طول عمر افراد است. هر چه این شاخص بالاتر باشد، بهتر است.
- سطح باز بودن اقتصاد نسبت به تجارت بینالملل: «سطح باز بودن اقتصاد نسبت به تجارت بینالملل»(Openness of Economy to International Trade) سطح سرمایهگذاری مستقیم خارجی را نشان میدهد.
- کیفیت زیرساختهای ملی: «کیفیت زیرساختهای ملی» (Quality of Nation's Infrastructure) کیفیت و کمیت جادهها، راهآهن و فرودگاهها است.
- سهم کشاورزی در اقتصاد: «سهم کشاورزی در اقتصاد» (Share of Agriculture in Economy) یکی دیگر از شاخص های توسعه اقتصادی است. میزان بالاتر 90 درصد در این شاخص، یک اقتصاد در حال توسعه را نشان میدهد. سطح کمتر از 10 درصد اقتصاد توسعه یافته تری را نشان میدهد.
نقش شاخص های توسعه اقتصادی در برنامهریزی چیست؟
همانطور که مشاهده شد، تعداد شاخص های توسعه اقتصادی بسیار زیاد است و همین موضوع باعث ایجاد دشواری در انتخاب و کاربست این شاخصها در توسعه اقتصادی واقعی میشود. کاربرد اصلی این شاخصها در شناسایی مشکلات اصلی و موانع توسعه اقتصادی است. هر کشور میتواند مشکلات اصلی را با توجه به خرد جمعی و منافع عمومی شناسایی کند. بر همین اساس تعدادی از این شاخصها را شناسایی و با اقداماتی سعی در بهبود شاخصها و توسعه اقتصادی میکند.
سیر توسعه اقتصادی
توسعه اقتصادی از اهداف و رویاهای اصلی همه جوامع دنیا است. به نوعی تمام تلاشهایی که جامعه و دستگاههای حکمرانی دنیا انجام میدهند با هدف بهبود وضعیت معیشت مردم آن جامعه و ایجاد تناسب در رفاه صورت میگیرد. جوامع از زمانی که دولت سیاسی شکل میدهند و از حالت بدوی خارج میشوند، مسیر مشابهای را میپیمایند. اولین اقدامات بشر به سمت تمدن از طریق تغییر روش تامین معاش خود از شکار به سمت کشاورزی است. به مرور کشاورزی در جوامع توسعه مییابد.
اما کمبود منابع زمین، آب و غیره به عنوان عوامل محدودکننده مطرح هستند. از طرفی هم افزایش رفاه باعث افزایش امید به زندگی در این جوامع میشود. افزایش امید به زندگی باعث افزایش جمعیت میشود. با رشد جمعیت، کشاورزی به روش سنتی در تامین غذای مورد نیاز دچار کمبود میشود. این کمبود کشاورزان را برای توسعه ابزارهایی برای بهبود کشاورزی و بهرهوری حاصل از آن تشویق میکند.
به مرور این ابزار توسعه مییابند. بنابراین نیازمند صنعت برای ساخت این ابزار خواهیم شد. صنعت به مرور توسعه مییابد و با رشد صنعت، مصرف مواد اولیه افزایش مییابد. بنابراین کشورها نیازمند تجارت با یکدیگر میشوند. کار با ابزار صنعتی نیازمند آموزشهای پیچیده است. آموزشهای پیچیده نیازمند شکلدهی نظام آموزشی است. نظام آموزشی و صنعت روی یکدیگر تاثیر میگذارند و باعث توسعه همدیگر میشوند. طی روند توسعه، رقابت شکل میگیرد.
جمعبندی
به مرور رقابت تضاد منافع به وجود میآورد و همین تضاد منافع لزوم ایجاد قوانین را به وجود میآورد. به همین شکل اقتصاد تکامل یافته و به شکل نوین خود نزدیک میشود. سیستمها پیچیده میشوند. با افزایش پیچیدگی شناسایی عوامل تاثیر گذار روی توسعه دشوار میشود . به مرور رشد توسعه به دلیل مشکلاتی که در سیستم به وجود میآید، کاهش مییابد. به دلیل وجود رقابت، کشوری که بتواند این مشکلات را در زمان مناسبتری مرتفع سازد، استفاده بهینهای از منابع داشته باشد، رشد میکند. جهت شناسایی موانع رشد، وجود شاخصی که وضعیت را نشان دهد، ضروری است. شاخص های توسعه اقتصادی در این زمینه به ما کمک میکنند. شاخصهای زیادی در این زمینه طراحی شدهاند. برنامهریزان و سیاستگذاران جامعه باید نسبت به شناسایی و انتخاب ابزار مناسب با توجه به مشکلات خود، اقدام کنند. سپس آنها را پایش کنند. مهمترین معضلات خود را شناسایی کنند.نسبت به رفع آنها اقدام کنند. در اثر اقدامات آنها جامعه از نظر اقتصادی توسعه مییابد. بنابراین شاخص های توسعه اقتصادی بهبود مییابند.