بنچمارک کامپیوتر چیست و چه کاربردی دارد؟ | به زبان ساده


زمانی که قصد دارید یک رایانه جدید بخرید، کارت گرافیک خود را ارتقا بدهید، یا فضای ذخیرهسازی را عوض کنید، یک کلمه است که به طور مکرر میشنوید و آن «بنچمارک» (Benchmark) است. در این مقاله در مورد طرز کار و کاربرد بنچمارک کامپیوتر صحبت میکنیم و خواهیم دید که بنچمارکها چگونه عملکرد واقعی رایانهها را نمایش میدهند.
بنچمارک چیست؟
بنچمارک یک تست یا یک سری از تستها است که برای بررسی عملکرد سیستم یا یک جزء آن طراحی شدهاند تا ظرفیتهای آن را مشخص سازند. در مورد کارتهای گرافیک این تست معمولاً به معنی یک صحنه سنگین از یک بازی ویدئویی یا صحنهای است که میتواند در یک برای ویدئویی باشد. روش دوم تست به نام بنچمارک سنتتیک شناخته میشود و گزینههای زیادی مانند Unigine Heaven، 3DMark و PassMark برای این روش تست ارائه شدهاند.
در مورد پردازندههای رایانه، بنچمارکها به بررسی بار کاری و میزان سرعت اجرای دستورالعملها میپردازند. از آنجا که یک رایانه میتواند عملیات مختلفی را اجرا کند، متوجه خواهید شد که CPU-های مختلف یکی از کارها را نسبت به بقیه بهتر انجام میدهند. برخی CPU-ها در اجرای نرمافزارها بهره بالاتری نشان میدهند در حالی که برخی دیگر در رندرینگ سه بعدی و یا موارد دیگر عملکرد بهتری دارند.
برخی مجموعه بنچمارکهای استاندارد برای تست CPU-ها مانند PCMark 10 وجود دارند که روی رایانه اجرا شده و از طریق یک سری تستها عملکرد آن را بررسی میکنند. برای نمونه این بنچمارک شیوه مدیریت کار با اسپردشیتها را تست میکند و همچنین وظایفی مانند ویرایش عکس، تماس ویدئویی، محاسبات فیزیکی برای بازی و مرور وب را مورد بررسی قرار میدهد. ابزار محبوب دیگر برای مشاهده شیوه مدیریت رندرینگ ویدئو از سوی پردازنده رایانه CineBench نام دارد.
بنچمارکهای CPU میتوانند شامل وظایف دنیای واقعی از قبیل فشردهسازی یک پوشه بزرگ در یک فایل ZIP یا بارگذاری یک اپلیکیشن با فایلهای بزرگ نیز باشند.
در نهایت برای تست کردن SSD-ها و هارد درایوها به بررسی میزان سرعت خواندن و نوشتن دادهها روی درایو میپردازیم. این کار معمولاً از طریق یک برنامه بنچمارک صورت میگیرد که یک سری تستهای خواندن و نوشتن ترتیبی و تصادفی را اجرا میکند.
منظور از عملیات ترتیبی این است که بلوک بزرگی از دادهها در مکانهای پیوستهای از دیسک خوانده و نوشته میشود و حالت تصادفی نیز مخالف این وضعیت است. همچنین تستهای فایل بزرگ (حدود 50 گیگابایت) وجود دارند که در طی آن کش درونی درایو تحت فشار قرار میگیرد تا با کاهش میزان کش یک درایو تا حد توقف عملیات کند شود.
چارچوب همه چیز است
زمانی که بنچمارکها را بررسی میکنید، در نظر داشته باشید که چارچوب همه چیز است. منظور از چارچوب، مقایسه عملکرد یک CPU یا کارت گرافیک با دیگری، نوع تستها اجرا شده و دیگر شرایط زمینهای است.
مشکلات رایج مانند میزان RAM که سیستم دارد، نوع خنککننده که برای CPU و GPU استفاده شده است و میزان ورود هوای خنک و خروج هوای گرم از کیس همگی میتوانند روی عملکرد تأثیر داشته باشند. گرما مشکل بزرگی برای رایانهها محسوب میشود، چون قطعات مختلف زمانی که دمای سیستم بالا برود، میزان عملکرد خود را کاهش میدهند تا از آسیب در امان بمانند.
این نکته خوبی است، ما نمیخواهیم که قطعات مختلف رایانه تا حدی که ذوب شوند یا به اجزای حساسشان آسیب برسد، کار کنند. وقتی از گرما صحبت میکنیم، حتی دمای خود اتاق میتواند روی عملکرد تأثیر داشته باشد. یک رایانه گیمینگ در دمای اتاق که حدود 22 درجه است، عملکرد بهتری از خود نشان میدهد. در اتاق گرم، خنک نگه داشتن رایانه کار بسیار دشوارتری است. اینها موارد ابتدایی هستند که باید در مورد سخت افزار در نظر داشته باشیم. با این حال هر فریمورک باید یک چارچوب مقایسهای داشته باشد تا بتوان نتایج را درک کرد.
بنچمارکهای کارت گرافیک
به طور کلی، گیمرها به دنبال آن دسته از کارتهای گرافیکی هستند که بتوانند به نرخ 60 فریم بر ثانیه برسند و این یک «عدد طلایی» است که در آن بازی به روانی اجرا میشود و گرافیک بسیار عالی به نظر میرسد. هر چیزی کمتر از نرخ 60 فریم بر ثانیه موجب میشود که بازی شروع به مکث و پرش کرده و رندرینگ با وضوح کم انجام یابد.
دو ملاحظه کلی در مورد عملکرد کارت گرافیک وجود دارد که یکی وضوح تصویر و دیگری تنظیمات است. یک کارت گرافیک ممکن است در وضوح تصویر 4K به خوبی عمل نکند، اما در وضوح 1080p عملکرد بینقصی ارائه کند. از این رو زمانی که عملکرد را بررسی میکنیم، باید وضوح تصویر را در نظر داشته باشیم.
یک کارت گرافیک ایدهآل میتواند تصویری با نرخ 70 فریم بر ثانیه یا بیشتر روی وضوح 4K با تنظیمات اولترا روی بازیهای با گرافیک سنگین AAA ارائه کند. اما کارتهایی با این عملکرد به طور کلی گرانقیمت هستند. هر کسی که به دنبال کارتهای گرافیکی با هزینه پایین باشد، میخواهد که عملکرد را با قیمت مقایسه کند. این موضوع تا حدود زیادی به عملکرد و بودجه شخصی بستگی دارد.
زمانی که یک بررسی را مطالعه میکنید، باید به این نکته نیز توجه داشته باشید که کدام بازیها یا بنچمارکهای سنتتیک مورد استفاده قرار گرفتهاند. بنچمارکهای سنتتیک میتوانند برای مقایسه یک کارت گرافیک با کارت دیگر مفید باشند، زیرا تست روی هر سیستمی یکسان است. مشکل بنچمارک سنتتیک این است که لزوماً دیدگاه واقعی از بازی ویدئوی کنونی یا چیزی که انتظار دارید از شرایط واقعی بازی مشاهده کنید ارائه نمیکند. بنچمارکهای داخل بازی ویدئویی نیز جایگزین خوبی محسوب نمیشوند. بسیاری (اگر نه همه) بازیها از بنچمارکهای خاص خود پشتیبانی میکنند. با این حال برخی از اینها قابل اعتماد نیستند، زیرا چندان فعال نیستند و یا گیمپلی واقعی را بازتاب نمیدهند.
بنچمارکهای دیگر بهتر هستند، زیرا از صحنههایی استفاده میکنند که معمولاً در بازیها مشاهده میکنیم. جدا از آزمون و خطا، هیچ راه واقعی برای این که بدانیم کدام بنچمارک درون بازی خوب است و کدام نیست وجود ندارد. به علاوه یک بنچمارک منفرد بازی برای درک خوب بودن کارت گرافیک کافی نیست. شما باید چند بنچمارک داشته باشید تا تصویر روشنی از نوع عملکردی که میتوانید انتظار داشته باشید، کسب کنید.
در این بخش یک مثال از دنیای واقعی را بررسی میکنیم. بر اساس بررسیهای اخیر، کارت گرافیک Nvidia 2080Ti دارای نرخ فریم 150 تا 160 فریم بر ثانیه در بازی Middle-earth: Shadow of War در وضوح تصویر 1080p و در تنظیمات اولترا است. این اعداد به ما نشان میدهد که کارت گرافیک یک کارت خوب است که برای این نوع بازی عملکردی مطلوب ارائه میکند. با این حال نمیتوان نتیجه گرفت که در هر بازی میتوان این عملکرد را انتظار داشت.
برای نمونه بر اساس برخی بررسیها کارت گرافیک 2080 Ti روی بازی سنگین Ghost Recon Wildlands در همان وضوح و تنظیمات گرافیکی به زحمت به نرخ 90 فریم بر ثانیه میرسد. بررسی بازیهای مختلف و تستها یک تصویر کلیتر از چیزی که میتوان از یک کارت گرافیک انتظار داشت به شما ارائه میکند.
بنچمارک CPU و فضای ذخیرهسازی
اعداد بنچمارکهای CPU حائز اهمیت بالایی هستند، اما این اعداد زمانی بیشترین معنی را دارند که با CPU-های دیگر مقایسه شوند. برخلاف کارتهای گرافیک هیچ عدد طلایی برای عملکرد CPU وجود ندارد. CPU-ها ابزارهای کاری هستند که باید انواع مختلفی از عملیات را اجرا کنند که شامل بازیها، ویرایش عکس، پردازش اسپردشیتهای بزرگ یا اجرای برنامههای سنگین میشود. زمانی که بنچمارکهای CPU را بررسی میکنیم، باید به کاری که CPU انجام داده است توجه کنیم.
اگر CPU–یی که قرار است استفاده کنیم، روی اپلیکیشنهای روزمره عملکرد خوبی ندارد، اعداد و ارقام تست بازی آن اهمیتی ندارد. زمانی که از تست CPU-ها صحبت میکنیم، مقایسه آنها بر اساس کاری که قرار است انجام دهند، صورت میگیرد. همین موضوع در مورد فضاهای ذخیرهسازی نیز مصداق دارد. ما باید به سرعتهای عملکرد خواندن-نوشتن توجه کنیم و سپس آنها را با درایوهای دیگر که در همان بررسی اندازهگیری شده مقایسه کنیم. همچنین باید به تست انتقال فایلهای بزرگ به خصوص اگر عکسها و ویدئوهای زیادی را بین فضای اکسترنال و رایانه انتقال میدهید، توجه داشته باشید.
در نهایت به خاطر داشته باشید که بنچمارکها در بررسیها معمولاً از تنظیمات پیشفرض استفاده میکنند و شرایط اورکلاکینگ را در نظر نمیگیرند. زمانی که شروع به اورکلاک CPU یا GPU کنید، میتوانید عملکرد بالاتری به دست بیاورد. هر چند این بهبود بر اساس پارامترهای مختلف، تفاوت دارد و ممکن است حتی بسته به کیفیت ساخت هر قطعه منفرد متفاوت باشد.
برای نمونه اگر یک CPU دارید که در زمان اورکلاک عملکرد خوبی دارد، ممکن است نتیجه طراحی و کیفیت خوب اجزای آن قطعه خاص باشد. در این حالت گفته میشود که شما «لاتاری سیلیکون» را بردهاید. دلیل این مسئله آن است که ظرفیت قفل نشده CPU دیگر از همان مدل ممکن است با این قطعه مورد استفاده شما متفاوت باشد.
سخن پایانی درباره بنچمارک کامپیوتر
بنچمارکها میتوانند راهنمای مفیدی برای توصیف عملکرد قطعات رایانهها باشند، اما باید همواره به چارچوب مقایسه دقت داشته باشید. اجزای مختلف را با هم مقایسه کنید و تستهای با طراحی خوب را با تنوع بالا مقایسه کنید. اگر همواره به خاطر داشته باشید که در مورد شیوه استفاده از رایانهتان برنامه بریزید، میتوانید از این که میبینید قطعات جدید مطابق انتظار و محاسبات شما عمل میکنند، حس خوبی پیدا کنید.