جملات کاربردی انگلیسی در زندگی روزمره – ۲۵۰ جمله با ترجمه فارسی و تلفظ صوتی
ما هر روز با موقعیتهای متفاوتی روبهرو میشویم که برای انگلیسی صحبت کردن در هر کدام از این موقعیتها لازم است با جملات انگلیسی برای مکالمه در آن موقعیت خاص آشنایی داشته باشیم و اصطلاحات رایج انگلیسی در مکالمه را بشناسیم. در این مطلب از «مجله فرادرس» با ۲۵۰ جمله کاربردی انگلیسی در زندگی روزمره همراه با ترجمه فارسی و تلفظ صوتی آشنا میشویم که در دستهبندیهای موضوعی کاربردی مثل صحبت درمورد کارهای روزانه، معرفی خود، آدرس پرسیدن و غیره در اختیار شما قرار گرفته است. همچنین، در انتهای مطلب چند نمونه مکالمه روزمره انگلیسی را بررسی خواهیم کرد.
جملات کاربردی انگلیسی در زندگی روزمره
در ادامه با ۲۵۰ جمله کاربردی انگلیسی در زندگی روزمره در دستهبندی موضوعی زیر آشنا خواهیم شد.
- جملات انگلیسی درمورد کارهای روزانه
- جملات انگلیسی برای ابراز نظر
- جملات انگلیسی برای معرفی خود
- جملات انگلیسی برای احوال پرسیدن
- جملات انگلیسی برای پرسیدن آدرس
- جملات انگلیسی در محل کار
- جملات انگلیسی در فروشگاه
- جملات انگلیسی در بانک
- جملات انگلیسی در تاکسی
- جملات انگلیسی در رستوران
جملات انگلیسی در مورد کارهای روزانه
یکی از رایجترین موضوعات در مکالمات انگلیسی درمورد کارهایی است که به صورت روزانه به انجام آنها میپردازیم. با اینکه این فعالیتها ساده به نظر میرسند، ضروری است تا با عبارات انگلیسی رایج و «کلمات همایند انگلیسی» (Collocations) مربوط به آنها آشنا باشیم.
در ادامه، جملات کاربردی انگلیسی در زندگی روزمره برای توصیف یک روتین روزانه کامل از بیدار شدن و آماده شدن تا سر کار رفتن و برگشتن به خانه و در نهایت خوابیدن را خواهیم آموخت. در صورتی هم که به یادگیری زبان انگلیسی از طریق فیلمهای آموزشی علاقهمند هستید، تماشای فیلم آموزش اصطلاحات عامیانه و کلمات رایج و روزمره از فرادرس را به شما پیشنهاد میکنیم که لینک آن را در ادامه آوردهایم.
بیدار شدن
به هدف آشنایی با جملات کاربردی انگلیسی در زندگی روزمره، در این بخش با جملات ساده اما کاربردی برای توصیف شروع یک روز عادی آشنا میشویم.
به جدول زیر توجه کنید تا با نحوه بیان بیدار شدن به انگلیسی و انجام فعالیتهای بعد از آن آشنا شوید.
بیدار شدن به انگلیسی | |
من ساعت ۶ بیدار میشوم. |
I wake up at 6 o'clock. |
ساعت ۶:۳۰ از جایم بلند میشوم. |
I get out of bed at 6:30. |
I get up at 6:30. | |
I roll out of bed at 6:30. | |
فعالیتهای بعد از بیدار شدن به انگلیسی | |
زنگ هشدارم را خاموش میکنم. |
I turn off my alarm. |
حرکت کششی انجام میدهم. |
I stretch. / I do some stretching. |
پردهها را باز میکنم تا نور خورشید به داخل بیاید. | I open the curtains to let the sun in. |
تختم را مرتب میکنم. | I make my bed. |
گوشیام / ایمیلم / پیامهایم را چک میکنم. | I check my phone / email / messages. |
به سرویس بهداشتی میروم. | I go to the bathroom. |
آماده شدن در صبح
یکی از کارهای روزمره، آماده شدن برای رفتن به سرکار، مدرسه، دانشگاه و... است. در این بخش با چند جمله کاربردی در این باره آشنا میشویم.
در جدول زیر فهرستی از جملات کاربردی انگلیسی در زندگی روزمره با موضوع آماده شدن را همراه با ترجمه فارسی میبینیم.
آماده شدن در صبح به انگلیسی | |
دست و صورتم را میشورم. | I wash up. |
صورتم را میشورم. | I wash my face. |
کمی آب به صورتم میزنم. | I splash some water on my face. |
دوش میگیرم. | I take / have a shower. |
بدنم را خشک میکنم. | I dye myself off. |
موهایم را خشک میکنم. | I dye my hair. |
پوستم را مرطوب میکنم. | I moisturize my skin. |
آرایش میکنم. | I put on some makeup. |
دندانهایم را مسواک میزنم. | I brush my teeth. |
نخ دندان میکشم. | I floss (my teeth). |
موهایم را شانه میزنم. | I brush my hair. / I comb my hair. |
کتری را روشن میکنم. | I turn the kettle on. |
برای خودم چای / قهوه درست میکنم. | I make (myself) some tea / coffee. |
برای خودم چای / قهوه میریزم. | I pour myself a cup of tea / coffee. |
صبحانه آماده میکنم. | I prepare breakfast. |
صبحانه میخورم. | I have / eat my breakfast. |
وسایلم / کیفم / کیف کولهام / کیف اداریام را جمع میکنم. |
I pack my stuff / bag / backpack / briefcase. |
لباسهایم / کفشهایم را میپوشم. | I put on my clothes / shoes. |
رفت و برگشت به خانه
رفت و برگشت به خانه از جمله رایجترین فعالیتهایی است که روزانه انجام میدهیم. در این بخش از مطلب با جملات کاربردی انگلیسی در زندگی روزمره برای توصیف آن آشنا خواهیم شد.
در جدول زیر رایجترین جملات انگلیسی برای اشاره به فعالیتهایی که حین رفت و برگشت به خانه انجام میدهیم را همراه با ترجمه فارسی آنها فهرست کردهایم.
رفت و برگشت به خانه | |
به سر کار میروم. | I go to work. |
ساعت ۷:۳۰ خانه را ترک میکنم. | I leave the house at 7:30. |
بچههایم را / پسرم را / دخترم را مدرسه میگذارم. | I drop off my kids / son/ daughter at school. |
با ماشین به سر کار میروم. | I drive to work. / I take my car to work. |
پیاده سر کار میروم. | I walk to work. / I go to work on foot. |
با ماشین / اتوبوس / قطار / مترو به سر کار میروم. | I go to work by car / bus / train / subway. |
حدود ساعت ۷:۵۰ سوار اتوبوس میشوم. |
I catch the bus around 7:50. |
ساعت ۸:۳۰ به سر کار میرسم. |
I get to work / arrive at work at 8:30. |
حدود ۸:۴۵ کار را شروع میکنم. |
I start work around 8:45. |
از ۸:۴۵ تا ظهر کار میکنم. |
I work from 8:45 until noon. |
ظهر ناهار میخورم. | I go on my lunch break at noon. |
به سر کار بر میگردم. | I go back to work. |
ساعت ۴ کار تمام میشود. | I finish work at 4 o'clock. |
حدود ساعت ۴ اداره را ترک میکنم. | I leave the office around 4 o'clock. |
ساعت ۵ به خانه میرسم. | I get home at 5 o'clock. |
انجام سایر فعالیتهای روزمره
ما در طول روز به انجام کارهای متفاوت اما تکرارشوندهای میپردازیم که بخشی از روتین زندگی ما را تشکیل میدهند. در این بخش یاد میگیریم از چه جملاتی برای اشاره به فعالیتهای روزمره خود مثل شام خوردن، تمیز کردن خانه، آب دادن به باغچه و غیره استفاده کنیم.
با خواندن جدول زیر با جملات کاربردی انگلیسی در زندگی روزمره برای توصیف فعالیتهای مختلف را به همراه ترجمه فارسی آنها آشنا میشویم.
انجام سایر فعالیتهای روزمره به انگلیسی | |
به دنبال بچههایم / پسرم / دخترم در مدرسه میروم. | I pick up my kids / son / daughter from school. |
شام میپزم. | I make / cook / prepare dinner. |
شام میخورم. | I have / eat dinner. |
ظرف میشورم. | I do / wash the dishes. |
رخت میشورم. / رختها را تا میزنم. / رختها را سر جایشان میگذارم. |
I do the laundry. / I fold the laundry. / I put the laundry away. |
آشپزخانه را تمیز میکنم. |
I clean up the kitchen. |
باغچه را آب میدهم. |
I water the garden. |
خانه را تمیز میکنم. |
I do some housecleaning. |
زبالهها را بیرون میبرم. |
I take out the garbage. |
هفتهای یک بار خواربار میخرم. |
I go grocery shopping once a week. |
پیادهروی میکنم. |
I go for a walk. / I take a walk. |
با بچههایم بازی میکنم. |
I play with my kids. |
به حیوانخانگیام غذا میدهم. |
I feed my pet. |
با خانوادهام وقت میگذرانم. |
I spend time with my family. |
تکالیفم را انجام میدهم. |
I do my homework. |
با دوستانم تماس میگیرم. |
I call my friends. |
روی مبل استراحت میکنم. |
I relax on the couch. |
با گوشیام کار میکنم. |
I play around on my phone. |
به باشگاه میروم. |
I go to the gym. |
مقداری کار با کامپیوتر انجام میدهم. |
I do some work on my computer. |
آماده شدن برای خواب
آماده شدن برای خواب و خوابیدن آخرین فعالیت روزمرهای است که آن را انجام میدهیم. با اینکه توصیف این قبیل فعالیتها ساده است اما دانستن عبارات جایگزین برای بیان آنها به از بین بردن یکنواختی در مکالمات انگلیسی ما کمک میکند.
با خواندن جدول زیر جملات کاربردی انگلیسی در زندگی روزمره با موضوع آماده شدن برای خواب را همراه با ترجمه فارسی آن خواهید آموخت.
آماده شدن برای خواب به انگلیسی | |
کمی موسیقی پخش میکنم. |
I turn on some music. |
حمام میکنم. |
I take a bath. |
مسواک میزنم. |
I brush my teeth. |
لباسخواب میپوشم. |
I put on my pajamas. |
برای خوابیدن آماده میشوم. |
I get ready for bed. |
پردهها را میبندم. | I close the curtains. |
در را قفل میکنم. | I lock the door. |
ساعت ۱۰ به رختخواب میروم. | I go / get to bed at 10. |
تا خوابم ببرد مطالعه میکنم. | I read until I fell asleep. |
ساعت ۱۰:۳۰ خوابم میبرد. | I go to sleep / fall sleep at 10:30. |
تقویت مکالمه با فرادرس
یکی از چالشبرانگیزترین بخشها در مسیر یادگیری زبان انگلیسی تسلط به مهارت «صحبت کردن» (Speaking) است. برای صحبت کردن به زبان انگلیسی لازم است به ترس خود غلبه کنیم، از اشتباه کردن نترسیم و از اعتمادبهنفس کافی برخوردار باشیم. همچنین، اصول تلفظ صحیح کلمات انگلیسی را بشناسیم و مهمتر از همه از تمرین و تکرار غافل نشویم.
یکی از بهترین روشها برای مهارت Speaking گوش کردن و خواندن نمونه مکالمات انگلیسی است. این کار به ما کمک میکند با اصطلاحات رایج انگلیسی در موقعیتهای مختلف آشنا شویم و در نتیجه آمادگی بیشتری برای صحبت کردن به زبان انگلیسی پیدا کنیم.
فرادرس دورههای متنوعی برای تقویت مکالمه انگلیسی را در قالب فیلمهای آموزشی منتشر کرده است که با بهکارگیری نمونه مکالمات متعدد شما را با اصطلاحات، عبارات و جملات کاربردی انگلیسی در زندگی روزمره در موقعیتهای مختلف رسمی و غیررسمی مثل مکالمه در محل کار، فروشگاه، سفر و غیره آشنا میکند. در ادامه گزیدهای از فیلمهای آموزشی فرادرس برای تقویت مکالمه انگلیسی را معرفی کردهایم:
- فیلم آموزش مکالمه انگلیسی سطح مقدماتی از فرادرس
- فیلم آموزش مکالمه انگلیسی سطح متوسط از فرادرس
- فیلم آموزش مکالمه انگلیسی سطح پیشرفته از فرادرس
- فیلم آموزش اصطلاحات رایج انگلیسی در مکالمه و احوالپرسی رسمی و غیررسمی از فرادرس
- فیلم آموزش اصطلاحات عامیانه و کلمات رایج و روزمره انگلیسی از فرادرس
جملات کاربردی انگلیسی در زندگی روزمره در موقعیتهای مختلف
تا اینجای مطلب با چندین جمله رایج انگلیسی برای توصیف فعالیتهای روزانه آشنا شدیم. در ادامه جملات کاربردی انگلیسی در زندگی روزمره در موقعیتهای دیگری را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
جملات انگلیسی برای سلام و احوالپرسی
در آموزشهای قبلتر از مجله فرادرس نحوه سلام کردن و احوال پرسیدن به انگلیسی را به طور کاملتری بررسی کردهایم که برای مطالعه بیشتر میتوانید به لینک مطلب مربوطه مراجعه کنید. بدیهی است که سلام و احوالپرسی یکی اصلیترین آداب اجتماعی است و نقش پررنگی در مکالمات روزمره دارد. بنابراین، ضروری است که با روشهای بیان آن به زبان انگلیسی در موقعیتهای رسمی و غیررسمی آشنایی کافی داشته باشیم.
در جدول زیر میتوانید با جملات کاربردی انگلیسی در زندگی روزمره برای سلام و احوالپرسی آشنا شوید. اگر هم به تماشای فیلمهای آموزشی علاقهمند هستید، پیشنهاد میکنیم فیلم اصطلاحات رایج در مکالمه و احوالپرسی رسمی و غیررسمی از فرادرس را از دست ندهید.
جملات کاربردی انگلیسی در زندگی روزمره برای سلام و احوالپرسی | |
موقعیت رسمی | |
سلام! | Hello! |
صبح بهخیر / ظهر بهخیر / عصر بهخیر | Good morning / afternoon / evening |
حال شما چطور است؟ | How are you? |
How are you doing? | |
How do you do? | |
از دیدنتان خوشحال شدم. | It’s always a pleasure to see you. |
خیلی وقت بود شما را ندیده بودم. | It has been a long time. |
موقعیت غیررسمی | |
سلام! | Hi! |
چه خبر؟ | What's up? |
How are things? | |
How's it going? | |
خوشحال شدم دیدمت. | Good to see you. |
کمپیدا شدهای. | Long time no see. |
برای پاسخ دادن به سوالات جدول زیر نیز میتوانید از نمونه پاسخهای زیر استفاده کنید.
پاسخ به احوالپرسی به انگلیسی | |
خوبم. شما چطور؟ | I'm doing fine. How about you? (رسمی) |
خوبم، ممنونم. | Very well, thank you. (رسمی) |
خوبم. تو چطوری؟ | Good. You? |
خوبم، مرسی. | Great, thanks. |
بد نیستم. | Not bad. |
شکایتی نیست. | Can't complain. You? |
خبر خاصی نیست، تو چه خبر؟ | Not much, what's up with you? |
جملات انگلیسی برای ابراز نظر
همه ما درمورد مسائل مختلف نظرات متفاوتی داریم که برگرفته از افکار، احساسات و تجربههای شخصی ما هستند. در زندگی روزمره با مسائل مختلفی روبهرو میشویم که نیاز است نظر خود را درمورد آنها بیان کنیم. بنابراین، یادگیری عبارات رایج ابراز نظر به زبان انگلیسی برای برقراری مکالمه به این زبان ضروری است.
در این بخش از مطلب ابتدا با عبارات رایج برای بیان نظر به زبان انگلیسی همراه با ترجمه فارسی آشنا میشویم و سپس کاربردشان در جملات را در متنی کوتاه خواهیم خواند.
برای ابراز نظر به زبان انگلیسی لازم است تا نظرات خود را با جملات یا عبارات خاصی شروع کنیم. در جدول زیر میتوانید جملات رایج برای ابراز نظر به زبان انگلیسی را همراه با ترجمه فارسی آنها در سطح مبتدی تا متوسط بیاموزید.
نظر دادن به انگلیسی | |
سطح مبتدی تا متوسط | |
من فکر میکنم که... | I think that... |
من باور دارم که... | I believe that... |
من مطمئنم که... | I'm sure that... |
به نظر من... | In my opinion... |
من حس میکنم که... | I feel that... |
من حدس میزنم که... | I guess that... |
من شکی ندارم که... | I have no doubt that... |
تابهحال درمورد آن زیاد فکر نکردهام اما.... | I’ve never really thought about this before, but… |
در جدول زیر میتوانید چند جمله دیگر برای بیان کردن نظر به زبان انگلیسی را ببینید که در سطح متوسط تا پیشرفته دستهبندی شدهاند.
نظر دادن به انگلیسی | |
سطح متوسط تا پیشرفته | |
تا جایی که من میدانم... | As far as I know,… |
ممکن است اشتباه کنم اما... | I could be wrong, but… |
قطعا اینطور است که... | I’d definitely say that… |
مطمئنم که... | I’m positive that… |
کاملا مطمئنم که... | I’m pretty sure that… |
به نظر اینطور میآید که... | It seems to me that… |
این فقط نظر من است اما... | This is just my opinion, but… |
اینطور که من به قضیه نگاه میکنم... | As I see it,... |
اگر اشتباه میکنم بگویید اما... | Correct me if I’m wrong, but… |
من زیاد با این موضوع آشنایی ندارم اما... | I am not very familiar with this topic, but… |
به این نتیجه رسیدهام که... | I have come to the conclusion that… |
ممکن است بعدا نظرم را عوض کنم اما... | I might change my mind later, but… |
اگر از من بپرسید... | If you ask me,… |
آن طور که من قضیه را میبینیم... | The way I see it (is)… |
همچنین، با خواندن جدول زیر با جملات پیشرفتهتری برای ابراز نظر به زبان انگلیسی آشنا میشویم.
نظر دادن به انگلیسی | |
سطح پیشرفته | |
بعد از کمی فکر کردن... | After giving this matter some thought,… |
تا جایی که من میدانم... | As far as I'm concerned,… |
همانطور که از قدیم میگویند... | As the old saying goes,… |
نظر من این است که.... | I am of the opinion that… |
نمیتوانم به این فکر نکنم که... | I can’t help thinking that… |
فکر میکنم منصفانه باشد که بگوییم... | I think it’s fair / reasonable to say… |
صادقانه بگویم... | Quite frankly,… |
چیزی که همیشه میگویم این است که... | What I always say is… |
در ادامه متنی کوتاه آوردهایم تا با کاربرد عبارات فوق در جملات انگلیسی نیز آشنا شوید.
Text:
In my opinion, social media has its advantages. It allows us to stay connected with friends and family, no matter where they are. It seems to me that it’s also an excellent tool for learning about other cultures and perspectives.
However, I think it’s reasonable to say that social media has its downsides, too. It often pushes people to compare their lives with others, which can lead to stress and insecurity. All in all, If you ask me, it’s a beneficial tool if we use it with balance.
ترجمه:
به نظر من شبکههای اجتماعی مزیتهای خودشان را دارند. آنها به ما اجازه میدهند با خانواده و دوستان خود، در هر جایی هم که باشند، در ارتباط بمانیم. اینطور به نظرم میرسد که علاوه بر این، ابزاری عالی برای یادگیری درمورد دیگر فرهنگها و دیدگاهها نیز به شمار میآیند.
اما فکر میکنم منطقی باشد که بگوییم شبکههای اجتماعی معایب خودشان را نیز دارند. آنها اغلب مردم را به مقایسه کردن زندگی خود با دیگران وا میدارد که این میتواند به استرس و حس ناامنی منجر شود. در مجموع، اگر نظر من را بخواهید، ابرازهای مفیدی هستند اما به شرطی که در استفاده از آنها تعادل را رعایت کنیم.
جملات انگلیسی برای معرفی خود
در این بخش برخی از پرکاربردترین ساختارها برای بیان اسم، محل تولد، سن و غیره اشاره را برمیشماریم و با نحوه معرفی خود به انگلیسی آشنا میشویم.
برای اینکه بتوانیم تأثیر اولیه مثبتی در ذهن مخاطب بگذاریم، لازم است تا بتوانیم خود را بهدرستی معرفی کنیم. بهتر است از قبل این جملات را آماده کرده باشیم تا با اعتماد بهنفس بیشتری آنها را بیان کنیم. معمولا معرفی با سلام کردن و بیان اسم شروع میشود و به اطلاعات جزئیتری مثل محل تولد، تحصیلات، بیان سن یا شغل خود به انگلیسی میرسد.
در جدول زیر میتوانید فهرستی از ساختارهای رایج برای معرفی خود به زبان انگلیسی را همراه با ترجمه فارسی و تلفظ صوتی آنها ببینید.
جملات کاربردی انگلیسی در زندگی روزمره برای معرفی خود | |
معرفی اسم | |
سلام، من [جاناتان] هستم. از آشنایی با شما خوشوقتم. | Hi, I’m [Jonathan]. It’s nice to meet you. |
من را [جان] هم صدا میزنند. | I also go by [John]. |
من [جاناتان] هستم. اما شما میتوانید [جان] صدایم بزنید. | My name's [Jonathan], but you can call me [John]. |
من [جاناتان] هستم و از آشنایی با شما خوشوقتم. | My name is [Jonathan], and I am pleased to meet you. (رسمی) |
I am [Jonathan], and it’s a pleasure to meet you. (رسمی) | |
محل تولد و سکونت | |
من اهل [ایتالیا] هستم. | I'm from [Italy]. |
من متولد و بزرگشده [ایتالیا] هستم. | I was born and raised in [Italy]. |
من در [ایتالیا] بزرگ شدم اما خانوادهام اهل [انگلستان] هستند. | I grew up in [Italy], but my family is from [England]. |
من اصالتا اهل [ایتالیا] هستم اما در [دو] سال اخیر در [انگلستان] زندگی کردهام. |
I’m originally from [Italy], but I’ve lived in [England] for the past [two] years. |
سن | |
من [۳۰] ساله هستم. | I'm [30]. |
I'm [30] years old. | |
ماه پیش [۳۰] ساله شدم. | I turned [30] last month. |
ماه آینده [۳۰] ساله میشوم. | I'll be [30] next month. |
تحصیلات | |
من دانشجوی [حقوق] هستم. | I'm a [law] student. |
من مشغول به خواندن [حقوق] در دانشگاه [استنفورد] در مقطع کارشناسی / ارشد / دکتری هستم. | I'm studying BA / MA / PhD in [law] at [Stanford] University. |
من در رشته [حقوق] از دانشگاه [استنفورد] در مقطع کارشناسی /ارشد / دکتری فارغالتحصیل شدهام. | I graduated from the University of [Stanford] with a BA / MA / PhD in [law]. |
شغل | |
من [بازاریاب] هستم. | I'm a [salesman]. |
من در بخش [فروش] کار میکنم. | I work in [sales]. |
من برای شرکتی بزرگ / کوچک کار میکنم. | I work for a big / small company. |
شغل من آزاد است. | I'm self-employed. |
جملات انگلیسی برای پرسیدن آدرس
آدرس دادن و آدرس پرسیدن به انگلیسی از دیگر موضوعات مهم در یادگیری جملات کاربردی انگلیسی در زندگی روزمره است. با یادگیری ساختارهای رایج برای پرسیدن میتوانیم آدرس هر مقصدی را بپرسیم اما قبل از آن معمولا برای جلب نظر مخاطب و درخواست کمک از او از یکی از عبارات زیر استفاده میکنیم.
- Hello. Can you help me, please?
- Good morning. May I ask for some help?
- Excuse me, could you help?
در جدول زیر فهرستی از پرکاربردترین جملات پرسشی برای پرسیدن آدرس را همراه با ترجمه فارسی و تلفظ صوتی آنها آوردهایم.
آدرس پرسیدن به انگلیسی | |
امکان دارد به من بگویید چطور به [بانک] بروم؟ | Could you tell me how to get to [the bank]? |
میدانید [موزه] کجاست؟ | Do you know where [the muesuem] is? |
نمیتوانم [ایستگاه مترو] را پیدا کنم. آیا همین اطراف است؟ | We can’t find the [subway station]. Is it near here? |
نزدیک اینجا کجا میتوانم [یک پارک] پیدا کنم؟ | Where can we find [a park] near here? |
این راه به [بازار] میرسد؟ | Is this the right way to [the mall]? |
بهترین مسیر برای رفتن به [فرودگاه] کدام است؟ | What’s the best way to get to [the airport]? |
اگر هم کسی از ما آدرس بپرسد، میتوانیم با استفاده از جملات جدول زیر او را در پیدا کردن مسیر راهنمایی کنیم.
آدرس دادن به انگلیسی | |
دارید مسیر را اشتباه میروید. | You’re going the wrong way. |
در آن طرف جاده است. | It’s on the other side of the road. |
سمت راست / چپ شما است. | It’s on your left / right. |
مستقیم بروید تا به [چراغ ترافیک] برسید. | Go straight on until you reach [the traffic lights]. |
[سینما] را رد کنید. | Go past [the cinema]. |
در راستای [این جاده] بروید. | Go along [this road]. |
جملات انگلیسی در محل کار
بدون شک کار بخشی جداییناپذیر از زندگی روزمره اکثر افراد است و ساعات زیادی از شبانهروز ما را در به خود اختصاص میدهد. از این، در این بخش با جملات کاربردی انگلیسی در زندگی روزمره برای صحبت کردن در محل کار آشنا میشویم.
با خواندن جدول زیر برخی از جملات پرتکرار در محل کار همراه با ترجمه فارسی و تلفظ صوتی آنها را میآموزیم.
جملات کاربردی انگلیسی در محل کار | |
صحبت با همکاران | |
چند وقت است اینجا کار میکنید؟ | How long have you worked here? |
چقدر طول میکشد سر کار برسید؟ | How long does it take you to get to work? |
امروز ترافیک افتضاح بود. | The traffic was terrible today. |
من بیرون ناهار میخورم. | I'm going out for lunch. |
بعد از ناهار وقتم آزاد است. | I'll be free after lunch. |
ساعت ۱:۳۰ برمیگردم. | I'll be back at 1:30. |
او ارتقا گرفته است. | He's been promoted. |
پوشه را روی میزت گذاشتم. | I've left the file on your desk. |
مرخصی | |
او (مادر) در مرخصی زایمان است. | She's on maternity leave. |
او (پدر) در مرخصی زایمان است. | He's on paternity leave. |
او امروز بابت مریضی مرخصی گرفته است. | He's off sick today. |
او امروز نیامده است. | He's not in today. |
مشکلات فنی | |
کامپیوترم مشکلی دارد. | There's a problem with my computer. |
سیستم قطع است. | The system's down at the moment. |
اینترنت قطع است. | The internet's down at the moment. |
نمیتوانم به ایمیلهایم دسترسی داشته باشم. | I can't access my emails. |
دستگاه چاپگر کار نمیکند. | The printer isn't working. |
جلسه کاری | |
چه زمان جلسه شروع میشود؟ | What time does the meeting start? |
میتوانم گزارش را ببینم؟ | Can I see the report? |
میخواستم درمورد... نکتهای بگویم. | I'd like to raise a point about... |
میشود بیشتر توضیح دهید که منظورتان درمورد... چیست؟ | Could you clarify what you mean by... |
بیایید استراحت کوتاهی داشته باشیم. | Let's take a short break. |
تمایل دارم این بحث را به بعد موکول کنم. | I would like to table this discussion. |
جملات انگلیسی در فروشگاه
یکی از رایجترین فعالیتهای روزمره رفتن به فروشگاه برای تهیه اقلام موردنیاز است. در این بخش یاد میگیریم با چند اصطلاح انگلیسی درمورد خرید آشنا میشویم.
حین حضور در فروشگاه میتوانید از ساختارهای موجود در جدول زیر را برای برقراری مکالمه با فروشنده استفاده کنید. ترجمه فارسی و تلفظ صوتی این جملات نیز در اختیار شما قرار گرفته است.
جملات انگلیسی در فروشگاه | |
دنبال چیزی گشتن | |
من دنبال [یک کارت تولد] میگردم. | I'm looking for [a birthday card]. |
میشود بگویید [مایع ظرفشویی] کجا است؟ | Could you tell me where the [washing up liquid] is? |
کجا میتوانم [خمیردندان] پیدا کنم؟ | Where can I find a [toothpaste]? |
شما [تمبر] میفروشید؟ | Do you sell [stamps]? |
[کارتپستال] دارید؟ | Do you have any [postcards]? |
پرسیدن قیمت | |
قیمت این چقدر است؟ | How much is this? |
قیمت اینها چقدر است؟ | How much are these? |
این چقدر قیمت دارد؟ | How much does this cost? |
پرداخت کردن | |
این را برمیدارم. | I'll take this. |
کارت اعتباری قبول میکنید؟ | Do you take credit cards? |
میتوانم نقدی پرداخت کنم؟ | Can I pay in cash? |
نقدی پرداخت میکنم. | I'll pay in cash. |
کارت میکشم. | I'll pay by card. |
چیز ارزانتری هم دارید؟ | Have you got anything cheaper? |
شما داخل صف هستید؟ | Are you in the queue? |
میتوانم رسید داشته باشم؟ | Could I have a receipt, please? |
ساعات کاری | |
چه ساعتی میبندید؟ | What time do you close? |
چه ساعتی باز میکنید؟ | What times are you open? |
صحبتهای رایج فروشنده | |
میتوانم کمکتان کنم؟ | Can I help you? |
چیز دیگری لازم دارید؟ | Anything else? / Would you like anything else? |
کیسه میخواهید؟ | Would you like a bag? |
نفر بعدی، لطفا! | Next, please! |
رسید دارید؟ | Have you got the receipt? |
بیان شکایت | |
این اندازهام نمیشود. | It doesn't fit. |
این کار نمیکند. | It doesn't work. |
میخواستم این را مرجوع کنم. | I'd like to return this. |
میخواستم این را با سایز دیگری عوض کنم. | I'd like to change this to a different size. |
میتوانم با مدیریت صحبت کنم؟ | Could I speak to the manager? |
جملات انگلیسی در بانک
همه افراد در مقطعی برای باز کردن حساب جدید، گذاشتن سپرده یا برداشت آن، گرفتن وام و غیره نیاز به مراجعه حضوری به بانک داریم. از این رو، میتوان آن را جزو فعالیتهای روزمره در نظر گرفت. در این بخش با جملات کاربردی انگلیسی در زندگی روزمره برای صحبت کردن در بانک آشنا میشویم.
در جدول زیر میتوانید عبارات رایج در بانک برای باز کردن و بستن حساب، سپردهگذاری و برداشت پول را همراه با ترجمه فارسی و تلفظ انگلیسی آن بیاموزید.
جملات کاربردی انگلیسی در بانک | |
باز کردن و بستن حساب (Openining & Closing an Account) | |
میخواستم حساب جدیدی باز کنم. | I’d like to open a new bank account. |
نرخ سود این حساب چقدر است؟ | What's the interest rate on this account? |
میشود درمورد حسابهای مختلفی که ارائه میکنید توضیح دهید؟ | Can you explain the different types of accounts you offer? |
میخواستم حساب بانکیام را ببندم. | I’d like to close my bank account, please. |
سپردهگذاری (Depositing Money) | |
میخواستم سپرده بگذارم. | I would like to make a deposit. |
میخواستم کمی پول نقد به حسابم واریز کنم. | I need to deposit some cash. |
میتوانم این چک را به حسابم منتقل کنم؟ | Can I deposit this check? |
برداشت پول (Withdraw Money) | |
میخواستم پول برداشت کنم. | I would like to make a withdrawal. |
میتوانم از حسابم پول برداشت کنم؟ | Can I take out cash from my account? |
میخواستم [۵۰۰ دلار] از حساب پساندازم برداشت کنم. | I’d like to take out [$500] from my savings account. |
میخواستم کمی پول از حساب جاریام برداشت کنم. | I need to withdraw some money from my checking account. |
چقدر طول میکشد این چک نقد شود؟ | How many days will it take for the cheque to clear? |
با خواندن جدول زیر نیز با جملات انگلیسی رایج در بانک برای انتقال وجه، استعلام موجودی حساب و درخواست وام آشنا میشوید.
جملات کاربردی انگلیسی در بانک | |
انتقال وجه (Transferring Money) | |
میخواستم مقداری پول به این حساب انتقال دهم. | I'd like to transfer some money to this account. |
میتوانید [۱۰۰۰ دلار] از حساب جاریام به حسابسپردهام انتقال دهید؟ | Could you transfer [£1000] from my current account to my deposit account? |
استعلام موجودی حساب (Inquiring about Account Balance) | |
میشود موجودی حسابم را بررسی کنید؟ | Can you please check my account balance for me? |
میخواستم موجودی حسابم را بررسی کنم. | I need to check my account balance. |
امکان دارد به من نشان دهید چگونه میتوانم به صورت آنلاین موجودی حسابم را بررسی کنم؟ | Can you show me how to check my account balance online? |
درخواست وام (Requesting a loan) | |
میخواستم وام بگیرم. | I would like to take out a loan. |
میتوانم برای وام درخواست بدهم؟ | Can I apply for a loan? |
میشود برای درخواست وام مسکن راهنماییام کنید؟ | Can you help me apply for a mortgage? |
سایر | |
میتوانم یک کپی از گردش حسابم داشته باشم؟ | Can I get a copy of my account statement? |
کارت بانکیام را گم کردهام. | I've lost my bank card. |
رمز اینترنتیام را فراموش کردهام. | I've forgotten my Internet banking password. |
رمز کارتم را فراموش کردهام. | I've forgotten the PIN number for my card. |
نزدیکترین دستگاه خودپرداز کجاست؟ | Where's the nearest cash machine? |
جملات انگلیسی در تاکسی
از آنجا که آشنایی با جملات کاربردی انگلیسی در زندگی روزمره برای تاکسی گرفتن در سفر یا مهاجرت به کشورهای انگلیسیزبان ضروری است، در این بخش برخی از پرتکرارترین جملات انگلیسی در تاکسی را میآموزیم.
با خواندن جدول زیر برخی از رایجترین جملات در تاکسی مثل بیان مقصد به راننده و پرسیدن کرایه به همراه ترجمه فارسی و تلفظ انگلیسی آشنا میشویم.
جملات انگلیسی در تاکسی | |
مسافر | |
باید به [فرودگاه] بروم. | I need to get to [the airport]. |
میتوانید من را به [فرودگاه] ببرید؟ | Can you take me to [the airport]? |
میتوانید من را در [فرودگاه] پیاده کنید؟ | Can you drop me off at [the airport]? |
فکر میکنید چقدر طول بکشد به [فرودگاه] برسیم؟ | How long do you think it will take to get to [the airport]? |
کرایه چقدر است؟ | How much is the fare? |
چقدر میشود؟ | How much is it? |
میشود کمی آرامتر رانندگی کنید؟ | Could you please drive a bit slower? |
میشود کولر را روشن / خاموش کنید؟ | Could you turn on / off the AC? |
میشود اینجا منتظر من بمانید؟ | Could you wait for me here? |
میشود موسیقی / رادیو را روشن / خاموش کنید؟ | Could you turn on / off the music / radio? |
میشود در [یک سوپرمارکت] توقف کوتاهی داشته باشیم؟ | Can we make a quick stop at [a supermarket]? |
این [۵] دلار خدمت شما. | Here's [5] dollars. |
باقی پول پیشتان بماند. | Keep the change. |
میتوانم رسید داشته باشم؟ | May I have a receipt, please? |
راننده | |
مقصد شما کجاست؟ | Where are you heading? |
کجا میروید؟ | Where to? |
کیفهایتان را در صندوق عقب بگذارم؟ | Should I put your bags in the trunk? |
از اینجا تا [فرودگاه] [۵] دلار میشود. | From here to [the airport], it'll cost about [5] dollars. |
بیشتر از ده دقیقه طول نمیکشد. | It shouldn't take longer than [ten] minutes. |
اگر ترافیک شدید نباشد، تا ده دقیقه شما را به آنجا میرسانم. | If traffic isn't bad, then I can get you there in [ten] minutes. |
میتوانم بیرون منتظر شما بایستم اما تاکسیمتر در حال شمارش است. | I can wait around outside for you, but the meter's running. |
لطفا کمربند ایمنی خود را ببندید. | Fasten your seatbelt, please. |
رسید لازم دارید؟ | Do you need a receipt? |
وسایلتان را فراموش نکنید. | Don't forget your belongings. |
جملات انگلیسی در رستوران
پیشتر در مجله فرادرس به طور مفصل به اصطلاحات رایج انگلیسی در رستوران پرداختیم که برای مطالعه کاملتر میتوانید به لینک مطلب مربوطه مراجعه کنید. در این بخش برخی از پرتکرارترین و کاربردیترین این اصطلاحات را همراه با ترجمه فارسی گردآوری کردهایم.
در جدول زیر با جملات کاربردی انگلیسی در زندگی روزمره برای رزرو میز، پرسیدن درمورد منو، سفارش غذا و پرداخت صورتحساب آشنا میشویم.
جملات انگلیسی در رستوران | |
رزرو میز | |
میز خالی دارید؟ | Do you have any free tables? |
یک میز برای [دو نفر] لطفا. | A table for [two], please. |
میخواستم برای [سه نفر] میز رزرو کنم. | I'd like to book a table for [three]. |
پرسیدن درمورد منو | |
میتوانم لطفا منو را ببینم؟ | Could I see the menu, please? |
پیشنهاد شما چیست؟ | What do you recommend? |
آیا با سالاد سرو میشود؟ | Is this served with salad? |
این [سوپ] از چه درست شده است؟ | What is in this [soup]? |
آیا این غذا تند است؟ | Is this dish spicy? |
سفارش غذا | |
[پاستا] میخواستم لطفا. | I'd like to order [the pasta], please. |
I'll have [the pasta], please. | |
میتوانیم [نان] بیشتری داشته باشیم؟ | Could we have some [more bread]? |
امکانش است دوباره از همین نوشیدنی برایم بیاورید؟ | Could I get a refill on my drink? |
پرداخت کردن | |
میتوانم صورتحساب را داشته باشم؟ | Could we have the bill, please? |
آیا صورتحساب شامل حق سرویس هم میشود؟ | Is the service charge included in the bill? |
میتوانم با کارت پرداخت کنم؟ | Can I pay by card? |
میتوانم نقدی پرداخت کنم؟ | Can I pay in cash? |
کارت اعتباری قبول میکنید؟ | Do you take credit cards? |
چگونه با فرادرس اصطلاحات رایج در مکالمه را بیاموزیم؟
برای تسلط به مهارت اسپیکینگ، علاوه بر تمرین مکالمه، لازم است با اصلاحات رایج انگلیسی در مکالمه آشنا باشیم. همچنین، بهتر است این اصطلاحات را در دستهبندیهای موضوعی مثل اصطلاحات رایج انگلیسی در سفر، فروشگاه، سینما و غیره بیاموزیم.
فرادرس در مجموعه فیلمهای آموزش زبان انگلیسی خود دورههای متنوعی را در قالب فیلمهای آموزشی برای آموزش این قبیل اصطلاحات منتشر کرده است که در ادامه به معرفی برخی از آنها پرداختهایم.
- فیلم آموزش اصطلاحات عامیانه و کلمات رایج و روزمره
- فیلم آموزش اصطلاحات عامیانه پرکاربرد از فرادرس
- فیلم آموزش اصطلاحات رایج در مکالمه و احوالپرسی رسمی و غیررسمی
- فیلم آموزش مکالمه تلفنی به زبان انگلیسی از فرادرس
- فیلم آموزش مکالمه در سفر از فرادرس
نمونه مکالمه انگلیسی
خواندن نمونه مکالمههای انگلیسی در موقعیتهای مختلف ما را برای صحبت کردن در آن موقعیتها آماده میکند. همچنین، گوش کردن به فایل صوتی آنها به تقویت Listening و بهبود تلفظ ما کمک میکند. از این رو در این بخش از مطلب با استفاده از جملات کاربردی انگلیسی در زندگی روزمره چند نمونه مکالمه همراه با ترجمه فارسی و فایل صوتی در اختیار شما قرار دادهایم.
نمونه مکالمه اول
به مکالمه انگلیسی زیر بین مشتری و پیشخدمت برای سفارش غذا و پرداخت صورتحساب در رستوران صورت گرفته است. ترجمه فارسی این مکالمه را نیز میتوانید در ادامه بخوانید.
Waiter: Hello. Are you ready to order?
Customer: Yes, I’ll have the chicken salad, please.
Waiter: Would you like anything to drink?
Customer: I’ll have a glass of water, please.
(After the meal is served)
Waiter: Would you like the bill now?
Customer: Yes, please.
Waiter: Here you go. The total is $15.
Customer: Can I pay by card?
Waiter: Yes, of course.
Customer: Here’s my card.
Waiter: Thank you for dining with us, and have a great evening.
Customer: Thanks very much. It was a great meal. I'll definitely be back.
ترجمه مکالمه
پیشخدمت: سلام. آماده سفارش هستید؟
مشتری: بله، سالاد مرغ میخواستم لطفا.
پیشخدمت: نوشیدنی چیزی میل دارید؟
مشتری: یک لیوان آب میخواستم لطفا.
(بعد از سرو شدن غذا)
پیشخدمت: صورتحساب رو الان بیاورم براتون؟
مشتری: بله، لطفا.
پیشخدمت: بفرمایید. مجموعا میشه ۱۵ دلار.
مشتری: میتونم با کارت پرداخت کنم؟
پیشخدمت: بله، البته.
مشتری: بفرمایید این هم کارتم.
پیشخدمت: ممنون که با ما همراه بودید و عصر خوبی داشته باشید.
مشتری: خیلی ممنونم. غذای فوقالعادهای بود. قطعا باز برمیگردم.
نمونه مکالمه دوم
در ادامه نمونه مکالمهای بین یک راننده و مسافر را همراه با ترجمه فارسی و تلفظ صوتی آن میخوانیم.
Passenger: Good afternoon. Can you take me to Central Park, please?
Taxi Driver: Good afternoon. Yes, I can. Please take a seat
Passenger: Thank you. How long will it take to get there?
Taxi Driver: It will take about 15 minutes.
Passenger: How much will the fare be?
Taxi Driver: The fare will be $12.
Passenger: That’s fine. Thank you.
Taxi Driver: You’re welcome. Let’s go.
ترجمه مکالمه
مسافر: ظهر بهخیر. میتونید من رو به «پارک مرکزی» ببرید؟
راننده تاکسی: ظهر بهخیر. بله، میتونم. لطفا بنشینید.
مسافر: ممنونم. چقدر طول میکشه به اونجا برسیم؟
راننده تاکسی: حدودا ۱۵ دقیقه طول میکشه؟
مسافر: کرایه چقدر میشه؟
راننده تاکسی: کرایه ۱۲ دلار میشه.
مسافر: خوبه. ممنونم.
راننده تاکسی: خواهش میکنم. بیایید حرکت کنیم.
نمونه مکالمه سوم
در نمونه مکالمه زیر «لیلی» و «تام» درمورد جشن تولد دوست مشترکشان «سارا» صحبت میکنند که آخر هفته برگزار میشود. ترجمه فارسی این مکالمه را نیز میتوانید در ادامه بخوانید.
Lily: Hi, Tom! Are you coming to Sarah's birthday party this weekend?
Tom: Oh, I didn’t know about it! When is it?
Lily: It's on Saturday at 3 PM. She's invited us all to her house.
Tom: That sounds fun! What are we planning to do at the party?
Lily: We’ll have cake, play some games, and maybe even dance a little!
Tom: Awesome! Should I bring a gift?
Lily: Yeah, I think you should! Something small would be nice. She loves books and chocolates.
Tom: Thanks, Lily! I’ll definitely come. Can’t wait!
Lily: Great! See you there!
ترجمه متن
لیلی: سلام، «تام»! این آخر هفته تو جشن تولد «سارا» شرکت میکنی؟
تام: اوه، نمیدونستم. کی هست؟
لیلی: شنبه ساعت ۳ ظهر. همه ما رو به خونش دعوت کرده.
تام: جالب به نظر میرسه! قراره در جشن چی کار کنیم؟
لیلی: کیک میخوریم، یهکم بازی میکنیم و شاید یهکمی رقصیدیم!
تام: عالیه! باید کادو هم بیارم؟
لیلی:آره، فکر میکنم باید بیاری! یه چیز کوچیک خوبه. اون عاشق کتاب و شکلاته.
تام: مرسی «لیلی»! حتما میام. نمیتونم صبر کنم!
لیلی: عالیه! اونجا میبینمت.
نمونه مکالمه چهارم
در نمونه مکالمه زیر «اشلی» و «جک» از شغل یکدیگر سوال میپرسند. ترجمه فارسی این مکالمه را نیز در ادامه آوردهایم.
Ashley: What do you do?
Jack: I’m a teacher. I work at a high school. How about you?
Ashley: I’m a graphic designer. I design websites. Do you like being a teacher?
Jack: Yes, I really enjoy it. It’s challenging but rewarding. What about you? Do you like your job?
Ashley: Yes, I do! It’s creative work, and I enjoy that. Do you work full-time?
Jack: Yes, I work full-time at the school. Do you work from home?
Ashley: I work in the office, but sometimes I work from home, too.
Jack: That’s nice! Being a teacher is a lot of work, but it’s also very satisfying.
Ashley: I can imagine! I bet you learn a lot from your students.
Jack: Yes, I do!
ترجمه متن
اشلی: شغل شما چیه؟
جک: من معلم هستم. در یک مدرسه کار میکنم. شما چطور؟
اشلی: من طراح گرافیک هستم. وبسایت طراحی میکنم. معلم بودن رو دوست دارید؟
جک: بله، واقعا ازش لذت میبرم. چالشبرانگیز اما ثمربخشه. شما چطور؟ از شغلتون راضی هستید؟
اشلی: بله، راضی هستم! کار خلاقانهایه و ازش لذت میبرم. تماموقت کار میکنید؟
جک: بله، تو مدرسه به صورت تماموقت کار میکنم. شما از خونه کار میکنید؟
اشلی: من تو اداره کار میکنم اما بعضی وقتها هم از خونه کار میکنم.
جک: خوبه! معلم بودن زحمت زیادی داره اما خیلی هم لذتبخشه.
اشلی: میشه تصور کرد! حدس میزنم چیزهای زیادی از دانشآموزهاتون یاد میگیرید.
جک: بله، همینطوره!
نمونه مکالمه پنجم
در مکالمه زیر یک مشتری برای باز کردن حسابی جدید به بانک مراجعه میکند و متصدی بانک به راهنمایی او میپردازد. ترجمه فارسی این مکالمه را نیز میتوانید در ادامه ببینید.
Customer: Hello. I want to open a bank account.
Bank Teller: Hello! I can help with that. Do you have your ID?
Customer: Yes, here’s my ID.
Bank Teller: Thank you. Do you want a checking account or a savings account?
Customer: A checking account, please.
Bank Teller: Okay. Please fill out this form.
Customer: Of course.
Bank Teller: Your card will come in a few minutes. Is there anything else you need?
Customer: No, that’s all. Thank you.
Bank Teller: You’re welcome! Have a good day.
ترجمه مکالمه
مشتری: سلام. میخواستم حساب جدیدی باز کنم.
متصدی بانک: سلام! در خدمتم. مدرک شناساییتون همراهتونه؟
مشتری: بله، بفرمایید مدرک شناساییم.
متصدی بانک: حساب جاری میخواین یا حساب پسانداز؟
مشتری: حساب جاری لطفا.
متصدی بانک: باشه. لطفا این فرم رو پر کنید.
مشتری: حتما.
متصدی بانک: کارت شما چند دقیقه دیگه آماده میشه. چیز دیگهای هم نیاز دارید؟
مشتری: نه، همین بود. ممنون
متصدی بانک: خواهش میکنم. روز خوش.
جمعبندی
در این مطلب با ۲۵۰ نمونه از جملات کاربردی انگلیسی در زندگی روزمره آشنا شدیم و آنها را در دستهبندی موضوعی زیر آموختیم:
- بیان کارهای روزانه
- ابراز نظر
- معرفی خود
- احوالپرسی
- آدرس پرسیدن و آدرس دادن
- مکالمه در محل کار
- مکالمه در فروشگاه
- مکالمه در بانک
- مکالمه در تاکسی
- مکالمه در رستوران
تمام این جملات با ترجمه فارسی و تلفظ انگلیسی ارائه شد. همچنین، در انتهای مطلب ۵ نمونه مکالمه انگلیسی را در اختیار شما قرار دادیم.
مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «مباحث متفرقه زبان انگلیسی» است. در ادامه، میتوانید فهرست این مطالب را ببینید:
- آموزش خواندن ساعت به انگلیسی – رایگان و به زبان ساده
- جواب دادن تلفن به انگلیسی + عبارت های مهم و کاربردی
- طرز صحیح نوشتن اعداد انگلیسی — با مثال و ساده
- آموزش اعداد به انگلیسی – با مثال و تمرین
- داستان کوتاه انگلیسی با افعال گذشته استمراری + ترجمه و نکات گرامری
- قواعد جمله سازی در انگلیسی – به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- سیلاب در زبان انگلیسی چیست ؟ – توضیح به زبان ساده + مثال و تمرین
- اعضای خانواده به انگلیسی — به زبان ساده + مثال
- سلام و احوالپرسی به انگلیسی – به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ
- متن انگلیسی درباره تعطیلات تابستان + نمونه متن، ترجمه و بررسی اصطلاحات
- اصطلاحات رایج انگلیسی در رستوران – با معنی و مکالمه
- برای یادگیری زبان انگلیسی از کجا شروع کنیم ؟ — بهترین راهنمای رایگان
- ۳۰ روش تقویت مکالمه انگلیسی – راهنمای کامل و ساده
- نمونه ایمیل رسمی انگلیسی – قالب های متنوع، با ترجمه
- طریقه نوشتن ایمیل رسمی به انگلیسی – از صفر تا صد
- آموزش کمک خواستن به انگلیسی + نمونه مکالمه، مثال و تلفظ صوتی
- اصطلاحات رایج انگلیسی در بازرگانی – ۱۰۰ عبارت مهم با معنی
- کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی + 600 کلمه کاربردی و ضروری
- اعداد ترتیبی در انگلیسی — مثال و تمرین
- کاربرد ویرگول در زبان انگلیسی — کامل و با مثال
- کاربرد علامت سوال در زبان انگلیسی — به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ
- بهترین کتاب گرامر زبان انگلیسی – معرفی 43 عنوان ضروری
- توصیف ظاهر افراد به انگلیسی – صفات ظاهری پرکاربرد + مثال و تمرین
- کشورها و ملیت ها به انگلیسی – توضیح گرامر ملیت + تمرین و تلفظ
- اعضای صورت به انگلیسی + مثال، مکالمه، تمرین، تلفظ و ترجمه فارسی
- مسافرت به انگلیسی — 7 روش استفاده در مکالمه + تلفظ و ترجمه فارسی
- آدرس دادن به انگلیسی — آموزش اصطلاحات رایج + مثال و تلفظ
- اجزای کلام در انگلیسی یا Parts of Speech چیست؟ — به زبان ساده + مثال
- اصول نامه نگاری انگلیسی – هر آنچه باید بدانید + مثال
- 150 ضرب المثل انگلیسی رایج و کاربردی که باید بدانید + ترجمه و تلفظ