۹ پیش بینی خواندنی از سال های ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۹
جهان از دیرباز در حال تغییر بوده است و بسیاری از فناوریهایی که در فیلمها و داستانها روایت شدهاند، امروزه شکل حقیقت به خود گرفتهاند. آنچه که امروزه آن را به عنوان دنیایی میشناسیم که در آن زندگی میکنیم، به سرعت تغییر خواهد کرد. پیشبینی کردن آینده از جمله کارهایی بوده است که در دنیا از گذشته تا به حال همواره انجام میشده و برای بسیاری از افراد، از جذابیت خاصی برخوردار است. این پیشبینیها امروزه شکلی دادهمحورتر و آماریتر به خود گرفتهاند و خروجیهای آنها از صحت بهتر و بیشتری برخوردار است. «بن لوگستاف» (Ben Longstaff) که در حوزه فناوری اطلاعات و به طور خاص «حریم خصوصی» (Privacy) فعالیت میکند، به گفته خودش علاقه زیادی هم به فکر کردن پیرامون آینده دارد و بنابراین تصمیم گرفته است تا پیشبینیهایی را پیرامون آینده انجام دهد. او در مطلبی، ۹ پیشبینی سال های ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۹ را از نظر خودش، منتشر کرده است. در ادامه این مطلب، این ۹ پیش بینی سال های ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۹ ارائه شدهاند.
۹ پیش بینی سال های ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۹
- «یادگیری همیارانه» (Federated Learning | Collaborative Learning) موجب میشود تا امکان استخراج ارزش (دانش و بینش) از دادههای حساس غیر قابل دسترسی پیشین فراهم شود.
- «جعل عمیق» (Deepfake) دموکراسی را در جهان تحت تاثیر خود قرار میدهد و نیاز به محتوای مورد تایید توسط ناشر را خلق و مطرح میکند.
- ملیگرایی (ناسیونالیزم | Nationalism) در سراسر جهان افزایش پیدا میکند و اینترنت دچار شکاف خواهد شد.
- «ورزش الکترونیکی» (eSports) توجهات و پول زیادی را به خود جلب میکند.
- «بلاک چین» (Blockchain) به طور گسترده در کسب و کارها مورد پذیرش قرار میگیرد. جریان اصلی پذیرش این فناوری تا هنگامی که یک راهکار مناسب که همگان بتوانند از آن استفاده کنند ارائه نشده باشد، مورد مناقشه خواهد بود.
- سیستمهای رفاهی تضعیف میشوند.
- «ارزهای دیجیتال» (Digital Currencies) و «نرخ بهره منفی» (Negative Interest Rates) موجب گشایش جعبه پاندورا (جعبهای افسانهای که گفته میشود همه بدبختیها در آن است) خواهند شد.
- بشر در سال ۲۰۲۹
یادگیری همیارانه
با اجرای الگوریتمها روی مجموعه دادههای متمرکز (دادههایی که در محل پردازش گردآوری شدهاند)، امکان استخراج ارزش (اطلاعات و بینش) از دادهها فراهم میشود. این در حالی است که با رشد همه روزه حجم دادهها، متمرکز کردن دادهها در یک محل مرکزی برای پردازش کردن آنها، کاری دشوار خواهد بود. در سال ۲۰۱۸، تخمین زده شده بود که ۲٫۴ «اگزابایت» (Exabytes) (برابر با 2,500,000,000 گیگابایت) از دادههای جدید به صورت روزانه تولید میشدند. جالبتر آنکه ٪۹۰ از همه دادههای برخط طی دو سال گذشته تولید شدهاند.
راهکار موجود برای حل این مسئله، مبحثی جدید در «یادگیری ماشین» (Machine Learning) است که به آن «یادگیری همیارانه» (Federated Learning | Collaborative Learning) گفته میشود. در این روش یادگیری، به جای ارسال دادهها به الگوریتم، الگوریتم برای کار و انجام پردازش روی دادهها ارسال میشود. شاید برخی از مخاطبانی که این مطلب را مطالعه میکنند، تاکنون از مزایای یادگیری همیارانه بدون آگاهی از نام و مفهوم آن، بهرهمند شده باشند. هنگامی که کاربر پیامی را در گوشی تلفن همراه خود تایپ میکند، به او سه گزینه برای آنکه کلمه احتمالی بعدی که تایپ میکند چه کلمهای است، دریافت میکند. این پیشنهادها به وسیله یک مدل یادگیری ماشین تولید شدهاند.
قوانین حریم خصوصی مانع از آن شد که گوگل و اپل دادههای خصوصی کاربران را به الگوریتمهای یادگیری خود ارسال کنند. از همین رو، آنها از یادگیری همیارانه برای آموزش دادن مدل روی گوشی خود استفاده کردند. مزیت حفظ حریم خصوصی که الگوریتمهای یادگیری همیارانه از آن بهره میبرند، موجب شده است که تمایل زیادی برای اجرای این الگوریتمها در دستگاههای شخصی باشد (تا نیازی به ارسال دادهها به یک محل ذخیرهسازی و پردازش مرکزی نباشد). یادگیری همیارانه در جایی که نگرانیهایی پیرامون حریم خصوصی وجود داشته باشد، نقشآفرین میشوند و با قرارگیری در دستگاه کاربر، بدون مشکل در آنجا اجرا میشوند.
پزشکی
در اغلب کشورها، قوانین و مقرراتی پیرامون چگونگی ذخیرهسازی دادههای پزشکی و استفاده از آنها، با هدف امن نگه داشتن دادههای پزشکی، تصویب شده و میشود. این مقررات امکان به دست آوردن دادهها از بیمارستانها و دیگر مراکز درمانی را غیرممکن میکنند. به نظر میرسد در حدود سال ۲۰۲۳، از سختافزارهای سفارشی روی دستگاههای پزشکی استفاده شود.
ارسال الگوریتمها به سختافزارها به عنوان میانبری محسوب میشود که این امکان را فراهم میآورد که مقررات مصوب را به نوعی دور بزند و بدون مشکل به کار بپردازد. این کار موجب میشود تا ارزش زیاد نهفته در این دادهها که در حال حاضر به خاطر خطر قرمزهای قوانین محصور شدهاند و بیاستفاده باقی ماندهاند، قابل استخراج (با کسب دانش و بینش از آن دادهها) شود.
جعل عمیق
«فتوشاپ» (Photoshop) موجب شد تا افراد همواره هنگام مشاهده تصاویر دیگران این پرسش را مطرح کنند که آیا این تصویر واقعی است یا دستکاری شده و یا حتی در بسیاری موارد، این پرسش مطرح میشود که آیا این تصویر حقیقتا به خود فرد تعلق دارد یا خیر.
«جعل عمیق» (Deep Fake) نیز کار مشابهی را انجام میدهند، با این تفاوت که وسعت و شدت کار و نوع آن متفاوت است و این کار را روی ویدئوها انجام میدهد. ویدئوی جعل عمیق زیر از «بیل هادر» (Bill Hader) و «تام کروز» (Tom Cruise) بسیار معروف است.
سناتورهای ایالات متحده آمریکا نگرانیهایی را پیرامون تاثیر جعل عمیق روی انتخابات ۲۰۲۰ به مدیران فیسبوک اعلام کردهاند. بن لوگستاف پیشبینی میکند که تاثیرات جعل عمیق را میتوان در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ آمریکا مشاهده کرد. این موضوع، مسئله ناشر و پلتفرم را برای شرکتهای ارائهدهنده خدمات «شبکههای اجتماعی» (Social Networks) مجددا ایجاد کرده است و به نظر میرسد که رستاخیزی برای این مجادله باشد. ثبت داراییهای معتبر دیجیتال برای ناشران، به منظور جنگیدن و مبارزه با اخبار جعلی مورد استفاده قرار خواهد گرفت. در سال ۲۰۲۴، پلتفرمهای شبکههای اجتماعی نیاز به اعتبارسنجی محتوا و تایید اعتبار آنها به عنوان معتبر دارد.
در بسیاری از بخشهای جهان، فیلمهای غیراخلاقی انتقامی و در واقع انتشار فیلمها و تصاویر دیگران بدون رضایت آنها، غیر قانونی است. مورد پیگرد قانونی قرار دادن فیلمهای غیر اخلاقی انتقامی ساخته شده با جعل عمیق سختتر از تصاویر واقعی منتشر شده توسط افراد با نیات پلید است؛ زیرا تشخیص دادن منشا ویدئوهای جعل عمیق دشوارتر از ویدئوهای واقعی است. در صورتی که ویدئوهای جعل عمیق با محتوای غیراخلاقی انتقامی از خانوادههای افراد پرقدرت و با نفوذ و به طور ویژه سیاستمداران منتشر شود، پلتفرمهای شبکههای اجتماعی با تهدید جدی مواجه خواهند شد. در مجموع، به نظر میرسد موضوع جعل عمیق، ضرورت اعتبارسنجی محتوا از ناشران را برجسته میکند.
ملیگرایی
جهانیسازی گزینه بسیار خوبی برای مصرفکنندگان و کسب و کارهای بزرگ است. اما برای کارمندان و کسب و کارهای کوچک گزینه خوبی محسوب نمیشود. اقتصادهایی با مقیاس محلی منجر به خلق ارزش میشوند؛ این در حالی است که اقتصادهایی با مقیاس جهانی منجر به استخراج ارزش میشوند.
توافقهای تجارت آزاد صورت گرفته میان کشورها و تقاضای مشتریان برای محصولات ارزان قیمت، رقابتی را در میان کسب و کارها ایجاد میکند که در آن، اقتصادهایی با مقیاس محلی نمیتوانند با شرکتهای بزرگ رقابت کنند. ملیگرایی در سراسر جهان به دلیل تاثیر جهانیسازی بر اقتصادهای محلی به وقوع میپیوندد.
از سوی دیگر، در حال حاضر در بسیاری از نقاط جهان اعتراضهایی به موارد گوناگون از جمله افزایش هزینههای زندگی، حمل و نقل، سوخت، مسکن، دستمزدهای پایین و دیگر موارد در جریان است. بن لوگستاف پیشبینی میکند که انگلستان اتحادیه اروپا را ترک کند و پس از آن، فرانسه و آلمان نیز این کار را انجام دهند. در این نقطه، اتحادیه اروپا نیز احتمالا از هم خواهد پاشید. شهروندان در نقاط مختلف اروپا علیه «تجارت آزاد» (Free Trade)، اعتراض خواهند کرد. این در حالی است که چین به بلعیدن جهان ادامه خواهد داد و این کار را به صورت آهسته اما پیوسته انجام میدهد.
این امر منجر به ملیگرایی در سراسر جهان خواهد شد. در این میان، به نظر میرسد که برخی از کشورها مانند روسیه و چین، در صدد جدا کردن DNSهای خود از اینترنت هستند. «بالکانسازی اینترنت یا جداسازی اینترنت» (Internet Balkanization | Splinternet) در پاسخ به این اعتراضات و حتی ملیسازی به وقوع خواهد پیوست.
ورزش الکترونیک و سرگرمی
«ورزش الکترونیک» (eSports) نسبت به دیگر ورزشهای متداول و محبوب، به صنعتی بزرگتر مبدل خواهد شد.
نتفلیکس در توصیف ورزش الکترونیک چنین میگوید:
ما بسکتبال هستیم، ما اتحادیه ملی بسکتبال (National Basketball Association | NBA) هستیم، ما شبکه برنامههای تفریحی و ورزشی هستیم (ESPN).
در ورزش الکترونیک، کل اعضای تیم به طور منظم روند بازی را استریم میکنند. این امر موجب میشود تا خط داستانی در ورزش الکترونیک برای بینندگان دسترسیپذیرتر باشد. شرکتهای بازی به طور مداوم قوانین بازیها را تغییر میدهند تا آنها را سرگرمکنندهتر کنند. میزان دقیق توسعه کسب و کارها و بلوغ آنها در این حوزه هنوز دقیقا مشخص نیست، اما تغییرات از راه رسیدهاند و تنها پول است که تعیین کننده محسوب میشود. مثالی از رقابتهای سنگین پولی بین جوایز مسابقات ورزشی سنتی و الکترونیک در ادامه آمده است.
- مسابقات تنیس ویمبلدون دارای جایزه ۳ میلیون دلاری است.
- مسابقات جام جهانی فورتنایت دارای جایزه ۳ میلیون دلاری است.
بدون شک باید گفت که ورزش الکترونیک کسب و کاری بزرگ و در حال رشد و توسعه است.
استریم کردن و تولید محتوا
چهار شرکت «تلویزیون کابلی» (Cable Television) در ایالات متحده آمریکا، ٪۸۰ بازار تلوزیونهای کابلی را به خود اختصاص دادهاند. شرکتهای کابلی قادر به آن بوده و هستند که به تولیدکنندگان محتوا دیکته کنند که چه کاری را با محتوای خود انجام دهند. برای تولیدکنندگان محتوا دشوار است که از یک قرارداد چندین ساله که برای آنها سود مالی به دنبال دارد، دست بکشند.
بسیاری از توزیعکنندگان محتوا به گونهای طراحی شدهاند که باید حق عضویت داشته باشند تا بتوانند به انتشار محتوا بپردازند. این امر منجر به تولید سریالهای اختصاصی مانند آنچه میشود که در «نتفلیکس» (Netflix)، «هولو» (Hulu)، «یوتیوب» (Youtube) و «آمازون» (Amazon) وجود دارد. یکی از سهامداران نتفلیکس در رابطه با این موضوع چنین میگوید:
ما بیش از آنکه با اچبیاو (HBO) در رقابت باشیم، با فورتنایت (Fortnite) رقابت میکنیم.
این روال همچنان ادامه دارد و منجر به تولید محتواهای دارای مشابهت کمتر میشود.
خط داستانی و مصرف محتوا به شیوه دلخواه
در سال ۲۰۱۳، نتفلیکس کل فصل سریال «خانه پوشالی» (House of Cards) را به صورت یکباره منتشر کرد (برخلاف اچبیاو و برخی از دیگر تلویزیونهای کابلی که در زمانبندیهای مشخص، قسمت جدید را منتشر میکنند). از همین رو، نیازی به بازتعریف نقاط مهم پلاتها یا کاراکترها نیز نبود (آنچه گذشت) و نویسندگان فرض را بر این گذاشته بودند که مخاطب دارای اطلاعات به روز پیرامون فیلم است. در این سریال و طی هر قسمت، درهایی به سمت خطهای داستانی پیچیدهتری گشوده میشد. با توسعه و پرداختن به کاراکترها، این مورد به خوبی انجام میشد.
در این وهله، انسانها داستانهایی را مشاهده میکنند که منحنی داستانی خود را دارد. انقلاب بعدی در این صنعت، برای تولید فیلمهایی است که فرد بتواند در آنها فیلم را از نقطه نظر نقشآفرینان گوناگون مشاهده کند. برای مثال، میتوان فرض کرد که مجموعه فیلم «بازی تاج و تخت» (Game of Thrones) را بتوان صرفا از نقطه نظر «تیریون لنیستر» (Tyrion Lannister) مشاهده کرد. جعل عمیق میتواند تخیل مخاطب را به سطح جدیدی ببرد و به آنها امکان مشارکت در دنیای مورد علاقه خود بدهد.
مشارکت مخاطبان
استریم کنندگان «توئیچ» (Twitch) کسانی هستند که با استفاده از ورزشهای الکترونیکی درآمد دارند. «توئیتر» (Twitter) راهکاری برای آن است که افراد مشهور بتوانند با مخاطبان خود تعامل کنند. برای مخاطبان، جلب توجه افراد مشهور کاری دشوار است. در شبکههای اجتماعی مانند توئیتر، توییتها فکر شده زیادی برای گرفتن یک لایک نوشته میشوند.
تعاملها در توییتر معمولا با تاخیر همراه است. توئیچ به کاربر امکان تعامل بیدرنگ را با افراد مشهور جدید میدهد. استریمکنندگان دسترسیهایی را برای آنکه افراد بتوانند به عنوان بخشی از جامعه آنها باشند میفروشند. مشاهده یک استریم مانند رفتن به کلوپ است. کاربر بعد از ظهر خود را با مردمی میگذراند که او را نادیده میگیرد و یا اگر فرد تمایلی به VIP بودن داشته باشد، سرویس دیجیتال VIP برای او فراهم میشود. ظن نویسنده این مطلب بر آن است که یک سقف شیشهای برای دنبالکنندگان در توئیچ وجود داشته باشد. وجود افراد بیشتری در استریم به معنای تعامل کمتر با افراد مشهود است.
بلاک چین و بیتکوین
«بلاک چین» (BlockChain) آینده جهان و اعتماد به آن، سودآور است. این روزها مباحث زیادی پیرامون «اقتصاد غیرمتمرکز» (Decentralized Finance | DP) وجود دارد؛ مفهومی که جریان اصلی بلاک چین را به همراه دارد. بن لوگستاف بر این باور است که پذیرش بلاک چین در زنجیره تامین کارخانجات نیز بسیار به وقوع خواهد پیوست.
تجهیز فرایندهای موجود برای آنکه توسط بلاک چین پشتیبانی شوند، کاری دشوار است؛ این کار نیازمند دریافت دادههای مورد اطمینان از بیرون از زنجیره به روی آن است. برنامههای کاربردی غیر متمرکز، به طور روز افزونی در زمینههای گوناگون از جمله قمار، بازی و تجارت در حال مورد استفاده قرار گرفتن هستند. مسائلی مانند «مدیریت کلید» (Key Management)، نگهداری و «بازیابی» (Recovery) باید حل شوند تا مورد پذیرش جدی قرار بگیرند.
کلیدهای شما اگر نباشند، رمزارزهای شما نیز وجود نخواهند داشت.
گمانهزنیها پیرامون بیتکوین
«هاوینگ» که گاهی نیز به آن «هاونینگ» (The Halvening) گفته میشود، لحظهای از پیش تعیین شده است که طی آن، سوبسید هر بلوک بیت کوین، نصف میشود. هر ۲۱۰٫۰۰۰ بلوک بیت کوین که استخراج شود، یکبار، پاداش استخراج بیتکوین کاهش پیدا میکند و در واقع، به ازای هر بلوک، پاداش کمتری به کاربر میرسد.
شایان توجه است که معنای لغوی کلمه «هاوینگ» (Halving)، دو نیم شدن است. در اواسط سال ۲۰۲۰ هاوینگ بیتکوین برای سومین بار به وقوع پیوست و بسیاری از مردم بر این باور بودند که به این دلیل، بازار بیتکوین مجددا گاوی و صعودی خواهد شد. «جان مکآفی» (John McAfee)، برنامهنویس کامپیوتری و پدیدآورنده شرکت مکآفی، اطمینان دارد که قیمت بیتکوین صعود خواهد کرد و از این رو، در هنگام رویداد هاوینگ بیتکوین، در توییتر خود به طور جدی به این موضوع پرداخت.
اتومبیلهای خودران
پذیرش اتومبیلهای خودران به دلیل قوانین و مقررات پیرامون آن، به آرامی در حال انجام است؛ ولیکن سرمایهداری به تدریج موفق خواهد شد.
هزینههای حمل و نقل به زیر صفر کاهش پیدا میکند.
«نتاسکیپ» (Netscape) پلتفرمی را برای آمازون، گوگل و فیسبوک آماده کرده است؛ این پلتفرم جدید، زیرساختی خواهد شد تا بتوان بر فراز آن به ساختن اتومبیلهای خودران پرداخت.
هنگامی که هزینههای تحویل به صفر برسد، این مورد مدل کسب و کاری جدیدی را خلق میکند که امروزه هنوز مفهومی ندارد؛ مواردی مانند گزینههای زیر از این جمله هستند.
- آمادهسازی غذای به صورت در حالت حمل و نقل، تا غذا (پیتزاها) هنگام رسیدن به خانه آماده شوند.
- باربری پیشبین، بدین شکل است که در آن، کالاها پیش از دریافت سفارشات ارسال میشوند.
- دفاتر قابل حمل و نقل برای نیروهای کار
- سالنهای نمایش خانگی قابل حمل و اختصاصی افراد
- دسترسی مبتنی بر تقاضا بر اساس موارد کم مصرف
- اصول تولید در زمان موجب افزایش مصرف در زمان میشود.
رفاه
سیستمهای رفاهی کشورهایی مانند استرالیا رو به ضعف و خستگی میروند. تعداد افرادی که نیاز به پشتیبانی دارند سریعتر از تعداد افرادی که مالیات میدهند رشد میکند.
همه اعداد و ارقام ارائه شده در زیر، از اداره امور مالیاتی و اداره آمار استرالیا ارائه شدهاند.
- ۱۳۱۲۳۴۷۸ نفر در سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۸ مالیات پرداخت کردهاند.
- ۱۳۵۰۸۱۰۱ نفر در سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۶ مالیات پرداخت کردهاند.
- بنابراین، تعداد افزوده ۳۸۴۶۲۳ نفر مالیت پرداخت کردهاند؛ ولیکن جمعیت در همان دوره زمانی ۲۷۸۳۴۳۵ نفر افزایش پیدا کرده است.
- به بیان دیگر، در حالی که جمعیت مالیاتدهندگان ٪۲٫۹ افزایش پیدا کرده است، جمعیت کلی ٪۱۳٫۲۴ افزایش پیدا کرده است.
استرالیا برنامهای را با نام «شروع جدید» (Newstart) برای کمک به افراد جویای کار دارد. دولت معمولا به دلیل اینکه پرداختی کلی در برنامه شروع جدید نسبت به سال ۱۹۹۰ تاکنون افزایش قابل توجهی پیدا نکرده است، مورد انتقاد مردم قرار میگیرد.
- در سال ۲۰۰۹، ۴۴۳۹۱۸ نفر شامل برنامه شروع جدید دولت استرالیا برای بیکاران میشدند.
- در سال ۲۰۱۴، جمعیت افراد تحت شمول برنامه شروع جدید برابر با ۶۹۵۹۰۷ بوده است.
به بیان دیگر، تعداد افراد تحت شمول برنامه شروع جدید در طی پنج سال، ٪۵۶ افزایش پیدا کرده است. دلیل این امر آن است که جمعیت افزایش پیدا میکند اما کارخانجات همگام با این میزان پیشرفت نکردهاند و این موضوع موجب میشود که حفظ توازن بودجه در هر سال، به کار دشوارتری مبدل شود.
ارزهای غیرنقدی و مستقل
«صندوق بینالمللی پول» (International Monetary Foundation) مقالهای را با عنوان «پول نقد: چطور میتوان نرخ بهره را منفی کرد؟» (Cashing in: How to Make Negative Interest Rates Work) منتشر کرده است.
بخشهایی از این مقاله در ادامه آمدهاند.
در دنیای فاقد پول نقد، محدودیتی روی نرخ بهره وجود نخواهد داشت. بانک مرکزی میتواند نرخ بهره را بنا بر سیاستهای خود برای مثال از ۲ درصد به ۴ درصد کاهش دهد تا با رکود شدید مبارزه کند. کاهش نرخ بهره بانک را به محلی برای سپردهها، وام و اوراق قرضالحسنه مبدل میکند. بدون پول نقد، سپردهگذاران باید نرخ بهره منفی را برای نگهداری پولهای خود در بانک پرداخت کنند و این امر، مصرف و سرمایهگذاری را به موضوع جذابتری تبدیل میکند. این کار موجب افزایش وام، تقاضا و تحریک اقتصادی میشود.
هنگامی که پول نقد وجود داشته باشد، کاهش نرخ بهره به قلمرو منفی کاری غیر ممکن است. پول نقد دارای همان قدرت خریدی است که سرمایههای بانکی دارند، اما بهره اسمی آن صفر است. علاوه بر آن، این مورد را میتوان در کمیتهای نامحدودی در تبادل برای پول بانکی مشاهده کرد. بنابراین، به جای پرداخت نرخ بهره منفی، فرد میتواند پول خود را به صورت نقد و بدون هرگونه بهره نگهداری کند. پول نقد به دلیل بهره صفر، یک گزینه محسوب میشود و به عنوان حداقل نرخ بهره عمل می کند.
ژاپن، سوئیس، دانمارک، سوئد و بانک مرکزی اروپا، همه در حال حاضر دارای نرخ بهره منفی هستند.
نئوبانک
«نئوبانک» (Neobanks) که به آن «بانک آنلاین» (Online Bank)، «بانک کاملا اینترنتی» (Internet Only Bank) و «دیجیتال بانک» (Digital Bank) نیز گفته میشود، بانکهای سنتی را در رقابت برای مشتریان جوانتر، خواهند بلعید. مشتریان مسنتر همچنان خواهان جنسی از امنیت و راحتی هستند که ضمن مراجعه به شعبه و گفتگوی چهره به چهره با یک فرد فراهم میشود.
ارزهای مستقل و شرکتی
بانکهای مرکزی زیر، به طور فعالانه روی ارزهای دیجیتال مستقل کار میکنند.
- بانک تایلند
- بانک جزایر مارشال
- بانک مرکزی کوراکائو و سینت مارتن
- بانک مرکزی باهاما
- بانک مرکزی ترکیه
- بانک مرکزی ایران
- ابنک مرکزی تونس
- بانک مرکزی اروگوئه
- بانک مرکزی ونزوئلا
- بانک مرکزی کشورهای آفریقایی غربی-سنگال
- بانک مرکزی کشورهای آفریقای غربی-سنگال
- بانک مرکزی کارائیب شرقی
- بانک مرکزی اروپا
- مرجع پولی سنگال
- بانک ملی کامبوج
- بانک ملی مردم چین
- موسسه پولی عربستان سعودی
- بانک ملی سوئد
- بانک مرکزی امارات متحده عربی
به طور سنتی، قانونگذاران در نقاط مختلف جهان، این موضوع که بانکها در کدام صنایع امکان گسترش فعالیت خود را دارند را محدود کردهاند. بانکها مزایای غیرمنصفانهای دارند و میتوانند از اینکه بهترین مشتریان هر کسب و کار چه افرادی هستند آگاه باشند. ارزهای مشارکتی نیز پتانسیل مشابهی را دارند. ارائهدهندگان ارزهای متمرکز (معمولا دولتها و بانکهای مرکزی)، کارهای عجیبی را در حریم خصوصی افراد با گردآوری فرادادهها پیرامون مالکان این ارزها، انجام میدهند.
«لیبره» (Libra) اولین ارز مشارکتی است که به دلیل کانالهای توزیع کاربرانش، دولتها را نگران کرده است. لیبره اساسا باید توسط ارزهای فیات حمایت مالی شود، هرچند که حاکمیت آن توسط گروهی از شرکتها کنترل میشود. چه چیزی مانع جدا شدن لیبره از فیات به همان شکلی میشود که دلار ایالات متحده آمریکا از طلا جدا شد؟
چالشهای موجود
چالشهای موجود برای حاکمیت ارزهای مستقل و مشارکتی متناسب با کاربرد و نرخ پذیرش خواهد بود. در این لحظه، بیشتر کشورهای دنیا و ایالات ملی دارای بانکهای مرکزی هستند که تحت نظر دولتهای آن کشورها فعالیت و سیاستهای پولی را تعیین میکند. اگر لیبره در مقیاس بالاتر عمل کند، میتواند توانایی یک ایالت ملی را برای قانونگذاری اقتصادش تحت تاثیر قرار دهد. تصمیمسازان ممکن است تحت نظر ایالت ملی نباشند.
بیتکوین مانند طلا است؛ در واقع، ارزش را ذخیره میکند، زیرا زنجیره تامین آن محدود است و همه با اینکه بیتکوین ارزی ارزشمند است موافق هستند. اتریوم مانند نفت است؛ ارزش آن از انسانهایی که آن را با استفاده از «قراردادهای هوشمند» (Smart Contracts) استفاده میکنند، مشتق شده است. دیگر توکنها مانند حق تاکسی هستند که به افراد حق کار میدهند.
هیچ یک از این پروژهها توانایی ایالتی برای کنترل اقتصاد خود را تحت تاثیر قرار نمیدند. «کریپتو» (Crypto) به عنوان یک کل ممکن است تا این لحظه به ۵۰ میلیون نفر رسیده باشد. فیسبوک دارای کانالهای مستقیمی برای دو میلیارد نفر است. به همین دلیل به نظر میرسد که دولت ایالات متحده آمریکا، رشد لیبره را کندتر کند.
انسان تمایل دارد در سال ۲۰۲۹ کجا باشد؟
نتایج بهتر از دادههای بهتر و حجم بیشتر دادهها فراهم میشود. اما آیا واقعا افراد تمایل به این دارند که با قرار دادن دادههای خود در اختیار شرکتها به آنها سود برسانند؟ بسیاری از افراد با در نظر داشتن مسائل امنیتی، حریم خصوصی و مدیریت افکار، با این مورد مخالف هستند.
یادگیری همیارانه ابزاری برای کسب ارزش از دادههای محلی کاربران است. به جای به دست آوردن ده نتیجه جستجو از گوگل، دادههای محلی با ۱۰,۰۰۰ نتیجه برتر بیدرنگ تجمیع میشوند. نتایج تجمیع شده سپس بر اساس دادههای شخصی مجددا مرتب میشوند. تاریخچه جستجو و دادههای تراکنشها برای آموزش دادن الگوریتمهای رتبهدهی مورد استفاده قرار میگیرند.
بشر بدون داشتن استقلال پولی و مالی، در حالت اضطراب زندگی میکند. مسیرهای موجود برای ساخت ارزش که از قرن گذشته به جای ماندهاند؛ دیگر پاسخگو نیستند. مسیر برای تجسم مجدد با کمک به افراد برای درک پول آنها ممکن میشود. اولین گام کسب بینش از میان دادههای موجود است.
عالی بود.