هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک

۳۹۵ بازدید
آخرین به‌روزرسانی: ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
زمان مطالعه: ۱۸ دقیقه
هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک

برای بررسی هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک ابتدا نیاز است به مطالعه و بررسی معنی هویت پرداخته ‎شود. پس از آن‌‏که معانی هویت از دیدگاه‏‌های گوناگون روشن و مؤلفه‎‏‌های آن مشخص شد، جهانی ‎شدن، به سبب اهمیت بسزای آن در تغییر چهارچوب‌های هویت مورد بررسی قرار می‎‌گیرد. سپس مختصری به تاریخ طراحی گرافیک در ایران پراخته می‌شود و در این مسیر ریشه‌‏‏‎های بحران هویت در آثار طراحی گرافیک با توجه به نظر صاحب‌نظران از جمله قباد شیوا، فرشید مثقالی، ایمان راد و سعید باباوند تا حدودی روشن خواهد شد.

هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک

پیش از آن‌که هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک را مشخص کنیم باید توضیحی در رابطه با هویت ارائه دهیم. هویت مسئله‌‏‎ای است که در طول زمان تعاریف گوناگونی از آن ارائه شده است. امروزه اغلب صاحب‌نظران گرچه بر امر ساختگی بودن مقوله هویت اتفاق نظر دارند اما در این مورد که منابع هویت چیست و چه پدیده‏‎‌هایی را شامل می‏‎ شود همچنان یک نظریه واحد مطرح نشده است. ارسطو در نوشته‏‏‎ هایش هویت را به معنی همانندی و تشابه شئ با ذاتش می‌داند.

هویت

«ابن ‎‏رشد» فیلسوف اسلامی هویت را از مشتقات کلمه «هو» می‌داند و در تعریف آن می‌گوید اسمی است که بر معنای یک موجود دلالت دارد. «من کیستم» سوال اصلی هویت است که پاسخ به آن در قالب‏‌های مختلف جغرافیایی، مذهبی، قومی و انواع خرده هویت‌های ایلی، فامیلی، جنسیتی و غیره می‎‏‌تواند متفاوت باشد. این قالب‌های مختلف ذاتاً برخوردی با یکدیگر ندارند مگر در صورت بروز برخی تحولات.

در تعاریف جدید‏تر نیز می‌‏‏‎نویسند هویت از واژه «Identitas» مشتق شده و دارای دو معنی همسانی و یکنواختی و تمایز و تداوم در طول زمان است. این دو معنا گرچه در ظاهر متفاوت به نظر می‎‌رسند اما در اصل دو جنبه مکمل هویت هستند. هویت را به معنای تمایز یک موجود از دیگران تعریف می ‏‎کنند و بنابراین با نادیده گرفتن ویژگی‎‏‌های متمایز‏کننده یک موجود در واقع خود آن را نفی کرده ‏‎ایم.

هویت، احساس تعلق به مجموعه‌ای مادی و معنوی است كه عناصر آن از قبل شكل گرفته‌اند. «یاکوبسن» می‎‌گوید: هویت عبارت است از احساس تمایز شخصی، احساس تداوم شخصی و احساس استقلال شخصی. می‎‌توان این طور نوشت که هویت در درجه نخست به معنای متمایز بودن، به جمع تعلق داشتن و ثابت و پایدار بودن است. افراد هنگامی احساس می‏‎‏‌کنند هویت دارند که تداوم و تمایز داشته و در عین متمایز بودن از سایرین به گروهی تعلق داشته ‏باشند.

هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک

با توجه به این تعاریف نتیجه می‌‏‏‎گیریم که یکی از ویژگی‏‎ های مهم هویت، تداوم در عین تغییر است. اگر این نتیجه را باز‏تر کنیم می‏‏‎‌توان این‌طور برداشت کرد که هویت که از دو وجه یکسانی و تفاوت تشکیل می‌شود به معنای یکسانی و مانند دیگران بودن در یک گروه اجتماعی است و در عین حال متفاوت بودن با افراد سایر گروه‌ها در طول زمان. این هویت در یک گستره زمانی طولانی مدت شکل می‏‎‌گیرد و کیستی فرد و تعلقات و تمایزات او را و به این ترتیب مقوله‌ای‌ است اجتماعی و ارتباطی را تعیین می‌کند.

افرادی مثل «دکارت» که به انسان عاقل معتقد بود یا «لاک» که از انسان مقتدر سخن به میان می‌‎آورد هویت را امری ثابت و تفکیک‌ناپذیر می‌دانستند؛ تعریفی که در دوران مدرن زیر سوال رفت. از این پس هویت تحت عنوان مقوله‎‌ای ساختگی، تغییر‎پذیر و دارای ابعاد گوناگون تعریف شد. مارکسیست‌ها هویت را از بعد فردی خارج و آن را صرفا منوط به حضور فرد در اجتماع تعریف کردند.

«فروید» هویت را در نا‏خودآگاه انسان می‌داند. تحت تاثیر همین تحولات و تحولات مشابهی چون نظریات «فوکو» و جنبش فمنیست‌‎ها هویت از حالت ثابت و پایدار به مقوله‎ای چندپاره، متضاد و باز تبدیل و همین امر سبب تعدد و تنوع منابع هویت‌‏‎یابی فرد شد.

گرچه اکثر روان‌شناسان بر سر دو معنای هویت یعنی دو وجه تشابه و تمایز اتفاق نظر دارند اما مسئله اصلی بر سر فردی و اجتماعی بودن هویت است. روان‌شناسان شخصیت هویت را در ابتدای امر یک مقوله فردی می‌دانند، اینان معتقدند هویت بیش از هر چیز به ویژگی‌های شخصی و احساسی فرد معطوف است. در این دیدگاه هویت فردی و اجتماعی دو مقوله کاملا جدا هستند.

هویت اجتماعی

اما روان‌شناسان اجتماعی معتقدند اگرچه هویت در احساسات و رفتارهای شخصی افراد نمود پیدا می‌کند، اما بستر شکل‏‌گیری آن زندگی اجتماعی است. آن‌ها هویت را شرط لازم زندگی اجتماعی می‏‌دانند که بدون آن انسان‌‏ها نمی‏‌توانند به صورت معنادار و پایدار با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. هویت دارای بعدی روان‌شناختی است و احساس نیاز به تعلق داشتن یک ویژگی ذاتی و بنیادی قلمداد می‌شود. بر‏آورده شدن این نیاز در یک گروه اجتماعی و در قیاس با هویت گروهی دیگر، هویت قومی یا ملی آن گروه تعریف که موجب نزدیکی افراد آن گروه به یکدیگر می‏شود و به این شکل می‌توان هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک را بهتر شناخت.

هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک

هویت اجتماعی آن بخش از شناخت انسان از خود است که منوط به عضویت در گروه‏‌های اجتماعی است. در واقع هویت از دیدگاه اجتماعی بازشناسی خود از بیگانه بر اساس نقاط مشترک و هم‌سنجی‏‌های اجتماعی است و همین امر افراد درون یک گروه اجتماعی را از سایرین جدا می‌کند. هویت اجتماعی مشخصه‎‌ای مشترک و مقید به تعامل است که به وسیله افراد متعامل و متعددی بوجود می‌آید که برای جهت‏‌گیری‏‌های اعمالشان و حیطه فرصت‏‌ها و محدودیت‏‌های محیط عملکردشان اهمیت و حساسیت خاصی قائلند.

تا قبل از دوران مدرن، هویت انسان به واسطه سنت‌ها تعریف می‌‏شد اما ورود به دنیای مدرن و تحولاتی مثل رنسانس و پیشرفت‌‏های علمی، تعریف هویت از چهارچوب فرهنگ صرف خارج و شامل ابعاد جدیدی شد. هویت ‏ملی با مفاهیمی چون مرز‏های جغرافیایی، دین و مذهب، زبان و آداب و رسوم مشترک تعریف می‌‏شود.

در بررسی هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک البته می‌توان اشاره کرد که مفهوم ملی هم خود از ریشه ملت و مفهوم جدید برای جایگزین شدن با کلمه امت است که پیش از این کاربرد اجتماعی داشته است. «آنتونی دی اسمیت» هویت ملی را این‏گونه تعریف می‌‏کند:

باز‏تولید و باز‏تفسیر دائمی الگوی ارزش‏‌ها، نمادها، خاطرات، اسطوره‏‌ها و سنت‏‌هایی که میراث متمایز ملت‏‌ها را تشکیل می‎‌دهند و تشخیص هویت افراد با آن الگو و میراث و عناصر فرهنگی‏‌اش.

هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک نیز مثل سایر هویت‏‌ها امری ثابت نیست و در طول تاریخ تداوم و نیز تغییر می‏‌یابد و ناسیونالیسم مهم‏ترین ابزار ظهور، تقویت و تداوم آن است. ناسیونالیسم در روند هویت‏‌یابی ملی نقش مهمی دارد. ناسیونالیسم ذهنیتی متضمن احساس وفاداری عالی افراد نسبت به وجود دولت و ملت و همچنین وابستگی به یک سری نمادها و باورها و تکیه بر اشتراک میان اعضای آن گروه است. همان‏طور که از توضیحات پیشین بر می‏‌آید، هویت در طول زمان و به صورت مجموعه تعاریف و قرارداد‏های ساختگی شکل می ‏گیرد بنابراین امری تغییرپذیر است.

زمان و مکان هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک

امروزه اغلب صاحب‌نظران گرچه بر این امر که هویت مقوله‌‏ای ساختگی است اتفاق نظر دارند اما در این مورد که منابع هویت چیست و چه پدیده‏‌هایی را شامل می‌شود همچنان یک نظریه واحد مطرح نشده است. مکان، نخستین مؤلفه‌ایست که در بحث هویت به آن اشاره شده است. مکان و فضا عناصر اصلی هویت را تامین می‏‌کنند.

جامعه‌‏شناسان همواره اشاره کرده‌‏اند که محل و سر‏زمین از این حیث که هویت‏‌ساز است برای مردم اهمیت ویژ‏ه‌ای دارد. مکان به دلیل خاصیت ذاتی خود یعنی مرزبندی و ثباتش امکان بر‏آوردن سه نیاز مستتر در هویت را فراهم می‌آورد و احساس تعلق داشتن به جمع را ممکن می‏‌کند. با بررسی هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک درمی‌یابیم که مرزهای جغرافیایی مهم‌ترین مشخصه در تعریف هویت ملی هستند.

هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک

به هنگام بررسی هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک باید به عنصر زمان هم اشاره کنیم. زمان نیز یکی دیگر از عناصر مهم در بحث هویت است. همان‏طور که در تعریف هویت از حس تداوم صبحت کردیم این نیاز به تداوم ممکن نمی‌‏شود مگر در بستر زمان و یک گذشته معنادار که از لحاظ جمعی آن را تاریخ می‏‌نامیم. علاوه بر این دو عنصر که نقش مهمی در تعاریف هویت دارند، فرهنگ را نیز باید از عناصر اصلی در این حیطه قلمداد کرد. جوامع گوناگون با توسل به عناصر فرهنگ هویت می‌‏یابند. در واقع مکان‌‏‏مند بودن فرهنگ در جوامع سنتی پیوند میان فرد و جامعه مرزبندی شده‌اش را تقویت می‏‌کرد.

فرهنگ و تاثیر آن بر هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک

در این‏جا این سوال مطرح می‏ شود که خود فرهنگ چیست؟ در پاسخ به این سوال می‌توان فرهنگ را مجموعه روش‌هایی تعریف کرد که انسان‌های یک گروه خاص در بستر زمان و مکان زندگی خود را بر اساس آن سازمان‌دهی می‏کنند. از دیگر عواملی که سبب هویت‌سازی می‏شود باید به نقش دولت‌ها اشاره کرد.

در فرایند جهانی شدن اما از آنجا که با پیشرفت چشمگیر فن‏اوری‏‌های ارتباطی در نفوذناپذیری مرزها خلل وارد می‏‌شود، رشته‌های پیوندزننده مکان و فرهنگ و هویت اجتماعی بیش از پیش سست می‌‏شوند و شکل این رابطه دچار دگرگونی خواهد شد و این امکان را فراهم می‌‏آورد که زندگی اجتماعی در فضایی بسیار گسترده‌‏تر شکل بگیرد چراکه این مرزها بودند که تولید تفاوت را بیشتر می‌کردند و امکان همبستگی گروهی را در یک مکان اجتماعی افزایش می‌‏دادند.

دور از ذهن نیست که در جوامع سنتی و پیش از مواجه‏ شدن جوامع با بحران جهانی‏ شدن، حفظ هویت ملی به واسطه همین مکان و مرزبندی‏‌های مشخص کار چندان دشواری به نظر نمی‌رسید. در جوامع سنتی دولت‌ها با حفظ مرزبندی‌ها به آسانی سعی در حفظ هویت ملی داشتند اما فرایند جهانی ‏شدن با گسترش فضاهای اجتماعی امکان شکل‌‏گیری هویت در یک یا چند گروه کوچک و منسجم آن‏‌طور که دولت‌‏ها می‏‌طلبند را بسیار کاهش می‌دهد.

اما فرایند جهانی شدن همان‏‌گونه که تعاریف مکان و فضا را عوض می‏‌کند مفهوم زمان را نیز دستخوش تغییر می‏‌کند. تحت تاثیر این فرایند، زمان دیگر مکان‌‏مند نیست و چنان فشرده می‌‏شود که دیگر نمی‏‌تواند در خدمت یک هویت خاص قرار گیرد. علاوه بر زمان و مکان که اشاره کردیم از عوامل شکل‌دهنده هویت در جوامع سنتی بودند و در سیر جهانی شدن دستخوش تغییراتی شدند مفهوم فرهنگ نیز از این تحولات مصون نماند به این صورت که مطلق بودن فرهنگ جای خود را به نسب شدن داد و در نتیجه از کار ویژه هویت‏‌سازی خود ناتوان شد.

هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک

از دیگر پیامد‏های جهانی شدن، در دسترس قرار گرفتن مرجع‌های اجتماعی گوناگون برای هویت‌‏یابی است؛ مرجع‌هایی که نه تنها با یکدیگر متفاوت هستند بلکه گاهی در تضادند و این امر نسبی شدن فرهنگ را به دنبال دارد. به طور کلی پس از جهانی شدن، هویت‌‏یابی با استفاده از عناصر ذکر شده دچار تحول شد و نوعی بحران هویت و معنا پدیدار گشت.

البته باید به این نکته نیز توجه داشت که فرایند جهانی شدن صرفاً بحران آفرین نیست بلکه راهکارهایی را نیز برای رهایی از بحران هویت ارائه می‌‏کند برای مثال افزایش ابزار‏های ساخت هویت، افزایش آزادی عمل فردی و عرضه انبوه منابع هویت را می‌توان در نظر گرفت. همین امر باعث می‏شود انسان با ترکیبات گوناگون، دنیایی منحصر به فرد برای خود بسازد. از ویژگی‏‌های هویت‌‏هایی که افراد در فرایند جهانی شدن برای خود می‌‏سازند می‏‌توان به پرشمار و متکثر بودن و پیوندی و ترکیبی بودن اشاره کرد.

اگر به هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک فکر می‌کنید می‌توان گفت تنها راه حل بحران هویتی، بازسازی هویت است که این بازسازی خود انواع گوناگونی دارد. یکی از راه‌‏های بازسازی هویت، خاص‌‏گرایی فرهنگی است. این دیدگاه اثرات مخرب جهانی ‏شدن را نفی می‌‏کند و با گرد‏هم ‏آوردن افراد دچار بحران هویت، سعی در بازسازی شرایط گذشته حتی در فضایی تازه و با نوعی ملی‏ گرایی و رد دیگر فرهنگ‌ها دارد. می‌توان این‌طور نوشت که فرایند جهانی شدن مهم‌ترین و اصلی‏‌ترین عامل خاص‌گرایی‌‏های فرهنگی است.

هویت ملی در طراحی گرافیک ایران

حال که به تعاریف متعدد هویت اشاره کردیم و عناصر مؤثر در آن‌را شناختیم به بررسی هویت ملی در طراحی گرافیک ایران می‌پردازیم. در یک اثر طراحی گرافیک به دلیل ویژگی سرعت و محدودیت زمانی و نیز نیاز آن به همه‏‌فهم بودن گاهی توجه به مسائل دیگر کم اهمیت تلقی شده و نا‏دیده گرفته می‏‌شود. البته توجه به این نکته خالی از لطف نیست که اثر خلق شده دارای لایه‌‏های متعددی است که ویژگی پیام‌رسانی آن در لایه‏‌های اول قرار دارد و مصرفی، مدت‏‌دار و اغلب کوتاه‌‏مدت است اما پس از آن اگر در لایه‌‏های بعد - که هویت نیز در آن قرار دارد - موفق عمل کرده باشد مانا می‏‌شود.

هویت از دو جنبه وجه تشابه و وجه تمایز قابل بررسی است. وجه تشابه به این معنی که آنچه در آثار همه‏ طراحان گرافیک ایران دیده می‌‏شود و وجه تمایز، به عنوان آنچه که یک طراح را از دیگری متمایز می‌کند. در مطالعات مربوط به هویت ذکر شد که هویت یک امر ذاتی و بنیادی به شمار می‌آید. بنابراین کاملا بدیهی است که به صورت نوعی بینش شخصی به کارها و طرح‏‌های یک طراح راه یابد و با نگاه به آثار هنری در ابتدا ردپای یک هویت شخصی را مشاهده کنیم.

هویت طراح، بسته به موقعیت زمانی و مکانی که در آن قرار دارد خود به خود و به صورت عمقی در اثرش بروز پیدا می‏‌کند و به طور طبیعی هر اثری که خلق شود معرف هویت طراح خواهد بود. بنابراین، هویت یک امر وجودی است و وقتی به همین ترتیب مسیر سالم را طی کند به سمت جهانی شدن حرکت می‌‏کند. مشکل آن‌جاست که هویت الصاقی اصالت را از بین می‌‏برد و تصنعی می‏‌شود. اما در مورد هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک باید گفت با این‏که به لحاظ زمانی ترکیباتی چون گرافیک ملی مدت‌هاست که در جامعه‏ ما کاربرد دارد اما به ریشه آن کمتر توجه شده است.

هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک

به هنگام بررسی هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک با یک بررسی اجمالی در تاریخ طراحی گرافیک به این نکته پی می‏‌بریم که طراحی گرافیک نتیجه طبیعی دوران سرمایه‌‏داری است. زیرا تبلیغات ماحصل زندگی سرمایه‌داری است و طراحی گرافیک نیز به معنای امروز آن با تبلیغات پیوند دارد. به همین ترتیب سرمایه‌داری ملی را نیز می‌توان باعث تبلیغات ملی دانست و نتیجه آن را طراحی گرافیک ملی مشاهده کرد. سه زمینه‌ای که موجب ظهور گرافیک در غرب شد عبارتند از:

  • نیاز به ارسال پیام تبلیغاتی
  • ظهور نوشته در تصاویر
  • امکان تکثیر همانند

در بررسی هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک باید گفت تا پیش از عهد قاجار به دلیل نبود این سه زمینه نیازی هم به طراحی گرافیک احساس نمی‌‏شد اما در این دوران و هم زمان با همه ‏گیر شدن چاپ سنگی، این زمینه‌‏ها نه در بعد تجاری چنان که در غرب ایجاد شده بود بلکه در ابعاد مذهبی ایجاد شد. با این حال، هنوز هم چیزی تحت عنوان سرمایه‌داری ملی که زمینه‌ساز طراحی گرافیک ملی باشد وجود نداشت.

در عصر پهلوی اول، همان اندک هویتی هم که در آثار موسیقی، نقاشی وجود داشت و چیزی که در دوران قاجار تحت عنوان گرافیک سنتی شکل گرفته بود، در پی فرایند غربی شدن به انزوا رفت و به دلیل جایگزینی واردات به جای تولید، درنتیجه، سرمایه‌داری وارداتی، تبلیغات وارداتی را منجر شد که حاصل آن یک گرافیک وارداتی است. شروع مطرح کردن طراحی گرافیک با هویت ایرانی را در آثار طراحی گرافیک دهه‏ 40 و 50 می‌بینیم. گرچه این شروع به صورت استفاده از عناصر ایرانی مثل خط و رنگ است و نه ساختار و ترکیب‌‏بندی، اما قدم بزرگی در این راستا محسوب می‌‏شود.

در این شرایط که هویت ملی در آثار وجود ندارد هر طراح به دنبال کسب هویت شخصی است و نتیجه این امر پدید آمدن ترکیب‏‌بندی‌های نامناسب، تصاویر به‌‏هم‌‏ریخته و هر چیزِ نشان‌دهنده بیان شخصی خواهد شد بدون این‏که حتی به کارکرد ارتباطی اثر توجهی بشود. گرچه نمی‏‌توان تلاش عده‌ای که شاید بتوان عنوان گرافیک مؤلف را به آن‏ها داد، نادیده گرفت اما این کوشش‏‌های جسته و گریخته نمی‌‏توانند عامل هویت‏‌یابی گرافیک یک جامعه در بررسی هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک باشند.

هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک

زمانی که از هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک برای مثال طراحی گرافیک ایرانی، صحبت به میان می‏‌آید باید با چیزی شبیه به یک جنبش هنری یا مکتب روبرو باشیم. بنابراین با بررسی آثار یک طراح نمی‌‏توان ادعا کرد که این آثار هویت ملی دارند بلکه صرفاً می‌‏توان این ادعا را داشت که آثار وی به هنر ملی گذشته ارجاع دارد. تنها در صورتی می ‏توان آثاری را واجد هویت ملی دانست که شروع کننده یک جریان و تمایز از سایر جریان‌‏های هنری، یعنی همان دوجنبه تشابه و تمایز مفهوم هویت باشند.

در شرایطی که سرمایه‌‏داری ملی وجود ندارد و سال‌‏هاست که ایده‌‏های طراحان گرافیک ایرانی به نوعی تکرار ایده‌‏ها و سبک‌‏های غربی است اغلب با سه رویکرد در طراحی‎‌ها روبرو می‌شویم:

  • بازتاب عینی اثر خارجی: این مورد اغلب در طرح‎‌های تبلیغی برای محصولات وارداتی دیده می‌شود که تبلیغ مورد نظر تنها با تغییر زبان نوشته‏‌ها عیناً چاپ می‌شود. البته در تبلیغات فرهنگی نیز متأسفانه گاهی نظیر این قبیل طرح‏‌ها دیده می‌‏شود.
  • سرهم‌بندی: این مورد اغلب در گرافیک فرهنگی دیده می ‏شود. بدین معنی که طرحی که وارد می‌شود را با کمی عناصر بومی تلفیق کنیم و اثری خلق کنیم که در ظاهر دارای هویت ملی است. در این شیوه ممکن است طراح حتی بدون این‌که آگاهی داشته باشد، ترکیب‌‏بندی، رنگ، فرم و تایپ را هرکدام از سبکی جداگانه وام بگیرد و اثری خلق کند که در واقع هیچ هویتی ندارد.
  • مثنی‌سازی: اتفاقی شبیه به شیوه دوم است با این تفاوت که اگر این شیوه درست انجام شود ترکیب‌بندی و روابط فرم و محتوا سالم می‌‏مانند.

البته لازم به یادآوری است از آنجایی که گرافیک با زندگی مدرن پیوند دارد در نتیجه، در هم‌آمیختگی که از ویژگی‏های زندگی مدرن است نیز در گرافیک امری بدیهی به شمار می‌آید. بنابراین، طراحی گرافیک هیچ‏گاه به دنبال یک هویت مستقل نیست بلکه هدف آن ارائه ‏هویتی یکپارچه است.

ژاپن و گذر از بحران هویتی

در بررسی‌‏های انجام شده اغلب از ژاپن به عنوان یک نمونه موفق کشور گذرنده از این بحران هویتی یاد می‌‏کنند. هنرمندان ژاپنی با توجه به پیشینه‏ هنری و تاریخی خود در پی ایجاد قالب‏‌های هنری تازه‌‏ای بودند که در عین مدرن بودن، غربی هم نباشد و به این ترتیب به الگویی بی‏‌بدیل در حفط ارزش‏‌های ملی در برابر غرب‌زدگی تبدیل شدند.

در نیم قرن اخیر پژوهشگران، سبک‌شناسی گرافیک ژاپن را بسیار مورد توجه قرار داده‌اند. تا پیش از جنگ جهانی، هنر گرافیک ژاپن نیز در بیشتر موارد تقلیدی از هنر غربی بود. در دهه‌های قرن بیستم و به ویژه سال‌های پس از جنگ جهانی دوم در ژاپن مطالعاتی در زمینه تمدن و تکنولوژی مبتنی بر اصالت و هویت آغاز شد. در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم، هنرمندان پیشگام ژاپنی تلاش کردند که سبک‏ های جدید تایپوگرافی غربی را با نماد‏ها و خوشنویسی ژاپنی ترکیب کنند.

هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک

حاصل کار گرچه التقاطی بود، اثری را خلق می‌کرد که در آن هم وقار آرامش شرقی به چشم می‏‌خورد و هم انرژی و تنوع غربی. در سال‏‌های دهه ۵۰ تأثیر اقتصادی و فرهنگی پیام‌های گرافیکی مورد بررسی قرار گرفت و علاوه بر آن، مجلات طراحی گرافیک بین‌المللی شکل گرفتند. منبع مهم الهام در جنبش نوگرای طراحان ژاپن، ساخت‌گرایی اروپایی بود که سازمان روش‌مند و بنیان نظری قوی ساخت‌گرایی با رویکرد سنتی ژاپنی، به حل شهودی مسئله و میراثی از فرم‏ های تمثیلی ساده تغییر کرد.

با شکل‏‌گیری طراحی ژاپنی، حرکت ساخت‌گرایی توسط متفکرین اصیلی توسعه یافت که به فرم هندسی، بیان و دید فردی دادند. در سال ۱۹۵۹ همایش بین‏ المللی طراحی با حضور اساتید و طراحان مطرح سراسر دنیا در ژاپن برگزار شد و همچنین طرح‏ های مشارکتی متعددی با غرب صورت گرفت که به مرور به تأثیر ژاپن بر طراحی گرافیک بین ‏المللی کمک کرد.

در سال ۱۹۶۰ طراحان ژاپنی به سنت طراحی دستی ژاپنی، عناصر هندسی را نیز اضافه کردند. با آغاز المپیک ۱۹۶۴، ژاپن کانون توجه جهان شد. تا این مرحله و تا سال ۱۹۶۷ همچنان طراحان ژاپنی با خلق آثاری با ترکیب‏‌بندی‏‌های خلوت اگر‏چه در مواردی سعی در تداعی حس شاعرانگی فرهنگ و هنر ژاپنی داشتند اما در واقع هنوز در حرکت به سوی جامعه‌ای مدرن آثاری ملهم از غرب طراحی می‌کردند. در سال ‏های دهه ۷۰، طراحان نو‏ظهور ژاپنی دست به کوشش‏‌هایی در راستای خلق سبک جدید با هویت ملی برای جایگزین شدن با سبک وارداتی غربی زدند و البته کسانی چون «فوکودا» به شهرت جهانی نیز دست یافتند.

عموماً آثار طراحان این دوره و به طور خاص آثار فوکودا اغلب دارای تصاویر پیچیده و معماگونه و نزدیک به سنت‌های ژاپنی هستند و از طنز و سرگرمی در آن‌‎ها استفاده شده است. در دهه 1980 طراحان ژاپنی با بهره‌‏گیری از تکنیک‏‌های جدید کامپیوتری شیوه‏‌های نوین در بازنمایی را به خوبی به کار گرفتند. ابداعات ژاپنی‏‌ها ابتدا تحت تأثیر سادگی هنری «سنت مون» بود اما بعد‏ها با به کار‏گیری تکنیک‌‏های تازه کامپیوتری وارد فضای جدیدی شد، این نوآوری‏‌ها توسط شرکت‌‏های متفاوت از جمله کانن، نیکون، هوندا و میتسوبیشی تبلیغ شد. این تنوع خود گویای آن است که در این زمان طراحی گرافیک ژاپن بر جهان تأثیرگذار بوده است.

هویتی که در آثار طراحان گرافیک ژاپن مشهود است حاصل تلاش صد ساله و مداوم است. امروزه طراحان ژاپنی مرحله یادگیری از طراحان غربی را پشت‏ سر‏گذاشته‌اند و در پی تلاش بیشتر برای حرکت در مسیر هویت فردی هستند. از عوامل ظهور سبک گرافیک ژاپن می ‏توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • بهره‏‌گیری از فنون و شیوه‏ های نوین غربی همراه با حفظ اصالت و هویت سنن شرقی
  • بومی کردن آموزش‏‌های مراکز و هنرمندان غربی
  • انتشار نشریات معتبر و آثار طراحان گرافیک پیش‌رو ژاپن
  •  تأسیس مراکز و مجامع تبلیغاتی و گرافیکی و گسترش ارتباطات بین‏‌المللی با مراکز و هنرمندان غربی
  • میزبانی رقابت‌‏های ورزشی جهانی و ارائه‏ آثاری با شاخصه‏های جهانی و حضور در نمایشگاه ‏ها و کنفرانس‏های بین‏‌المللی

هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک

در ادامه برای بررسی هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک به راه‌حل‏‌هایی اشاره خواهیم کرد که صاحب‌نظران برای بازیابی هویت ملی ارائه کرده‌‏اند. همان‌طور که پیش از این گفته شد هویت در اصل، یک مسئله‏ خودآگاه نیست، بدین معنی که هویت بر اساس رفتار انسان‌‏ها تعریف نمی‌شود بلکه این انسان‌ها هستند که بر اساس یک سری معیارهای هویتی تعریف می‌شوند. زمانی که به کارگیری هویت، صورت خودآگاه به خود بگیرد یعنی جامعه دچار بحران هویت است.

البته در این شرایط راهی هم جز ارجاع به گذشته و بازیابی هویت به همان شیوه‏ خودآگاه نمی‌ماند. به همین دلیل به جای این‌که از درون آثار هویت استخراج شود، گزاره‌هایی یافته می‏‌شوند که هویت را تعیین می‌کنند و بر همین اساس کار می‏‌شود که البته وقتی به این ترتیب پیش می‌رویم، این دریافت‌‏های هویت به یک مجموعه دریافت‌‏های شخصی بدل خواهند شد که هر طراح بر اساس برداشت شخصی خود هویت را وارد اثرش می‏کند.

با توجه به مسیری که جهانی شدن از ابتدا تا‏کنون طی کرده نه تنها فرآیندی برگشت‌ناپذیر است بلکه متوقف یا کند کردن آن هم امکان ندارد. از آن‏‌جایی که این روند یک‏دست کردن جهانی عموما با تأثیر از فرهنگ مصرفی غربی و به طور خاص فرهنگ آمریکایی شکل می ‏گیرد در نتیجه از خاص‏‌گرایی‏ های قومی و ملی نیز گریزی نیست.

در راستای بررسی هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک راه حل سومی وجود دارد و آن ساختن فرهنگ، سنت و هویت محلی در قالب الگوی جهانی شده‏ عام مانند بومی کردن موسیقی غربی است. افرادی که راه حل سوم را در پیش می‌گیرند نه تنها از ویژگی‏های خاص هویت مثل مکان، زمان و فرهنگ بهره می‌‏گیرند بلکه از امور عام و شرایط جامعه جهانی نیز بهره‏‌مندند و همین امر سبب هماهنگی آن‏ها با جامعه جهانی به عنوان فردی دارای هویت ملی است. برای حرکت به سمت جهانی شدن هنر ایرانی باید ریشه‌ها و ذات‏‌ها را شناخت و گرافیك ایران زمانی می‌‏تواند هویتی داشته باشد كه بتواند محتوای عصر خود را در همه ‏ابعاد منعكس كند.

هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک

البته گاهی خودباختگی در برابر غرب با جهانی‌شدن و همین‌‏طور تجدد اشتباه گرفته می‌شود. اگر هنرمند تحت تاثیر خودش و فرهنگش باشد و به مسائل فرهنگی اجتماعی جامعه‌اش حساسیت نشان دهد. اثرش رنگ و هویت شخصی و ملی پیدا می‌‏کند. هویت یک مسئله‏ عمقی است و نمی ‏شود به شکل روبنایی و صرفاً ظاهری به آن نگاه کرد.

در بررسی هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک اگر بخواهیم اثری هویت ملی داشته باشد باید با همان زبان سخن بگوییم. برای مثال وقتی با زبان گرافیک لهستان اثری را خلق می‏‌کنیم نباید توقع داشته باشیم که اثرمان هویت ایرانی داشته باشد. امروزه نوع اشتباه آن در ایران رواج یافته، به این صورت که برای ایرانی شدن اثر، یک موتیف ایرانی را در اثرشان کپی می‌کنند بدون این‌که ریشه‌ها و ارزش‏‌ها را شناسایی کرده باشند.

حفظ و احیای هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک

همان‏طور که گفته شد هویت تحت تأثیر دو عامل زمان و مکان شکل می‏گیرد بنابراین بهترین راه برای حفط و احیای هویت ملی در آثار توجه به این امر است که آثار گذشته با توجه به شرایط زمانی و مکانی خود چگونه شکل گرفته‏‌اند. باید با استفاده از شیوه و بیان آن‏ها به شیوه‏ بیان جدیدی متناسب با زمان و مکان حال دست یافت نه این که صرفاً آن‌‏ها را در آثار جدید کپی کنیم. صرف استفاده از یک عنصر مثل گل و بلبل به اثر هویت ایرانی نمی‌‏بخشد بلکه هویت امری ریشه‌ای‏‌تر است. استفاده از فرم اسلیمی، رنگ آبی لاجوردی و عناصری از این دست تکنیک‏‌هایی روبنایی هستند و عمق ندارند بلکه این‏‌ها باید در یک مجموعه‏ بسیار پیچیده و ظریف به کار گرفته شوند.

در بازیابی هویت ملی پیش از هر چیز مسئله توجه به ساختار و ترکیب‌بندی مطرح است به این معنی که در هنر ایرانی چه نگاهی به فضای مثبت و منفی شده یا برای مثال این‏‌که در ساختار هنر‏های ایرانی ترکیب‏‌بندی قرینه اهمیت خاصی داشته است. برای این منظور می‌توان طراحی فرش‏های ایرانی، سفالینه‌‏ها، طلسم‏‌ها و چیزهای دیگری از این دست را مورد مطالعه قرار داد.

مهم‏ترین امر پیش از عناصر به کار رفته در اثر، ترکیب‌‏بندی و ساختار پنهان آن است که به اثر هویت می‏‌بخشد. بنابراین می‌توان عنصر ترکیب‏‌بندی را یکی از عناصر قابل بررسی در هویت آثار طراحی گرافیک قلمداد کرد. یکی دیگر از عناصری که شاید بتوان آن‏‌را جدید‏ترین عامل در ایرانی بودن یک اثر دانست زبان و به ویژه خط است.

به هنگام بررسی هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک اگر بخواهیم بدانیم یک اثر واجد هویت ایرانی است می‌‏توان جای نوشتار آن را با نوشتار لاتین تغییر داد، اگر با نوشتار لاتین بهتر بود ساختار اثر ملهم از غرب است و اگر نه کار به هویت ایرانی نزدیک است. بی‌تردید به وسیله كاوش و بررسی در مورد گذشته‏ تاریخی و هنری ایران زمین می‏توان كوله‌باری از عناصر و نقوشی را یافت كه با قدمت فراوان، نشانه‌‏ای از هویت ایرانی این مرز و بوم بوده‌‏اند و به كمک ایده و تفكر خلاق تبدیل به طرحی متفاوت و امروزی با رنگ و بوی ایرانی خواهند شد تا نمایان‏گر هویت ایرانی در قالبی جدید و نو باشند.

در اینجا این سوال مطرح می‏شود که راه‏ حل‌های ارائه شده تا به این‏‌جا صرفاً در آثاری با محتوای فرهنگ ایرانی قابل استفاده هستند. توجه به این درآثار طراحی دیگر برای مثال تبلیغ برای نمایشگاه یک هنرمند خارجی یا تبلیغات تجاری به خصوص تبلیغات کالاهای وارداتی تکلیف چیست؟

در پاسخ به این سوال می‌توان گفت که اگر مسئله‏ هویت به صورت عمقی درک و دریافت شود دیگر این محتوای اثری که طراحی می‏شود نیست که به اثر هویت می‏‌بخشد، البته این به این معنا نیست که فرم و محتوا رابطه‏ معنا‏دارشان را باهم از دست می‌دهند بلکه به این معناست که محتوا از فیلتر طراح عبور می‏‌کند و در قالب فرم هویت یافته در‏می‌‏آید، در واقع اثر از طراح هویت می‏‌گیرد نه از محتوا حتی اگر به طور قطع رسالتش رساندن محتوا باشد.

اگر فرم، هویت خود را از محتوا نگیرد بنابراین امکان ایجاد هویت ملی فقط در آثار با محتوای ایرانی نیست، بلکه حتی در یک بروشور ساده با یک موضوع کاملاً غیرایرانی نیز می‌توان شاهد آن بود. بحث در اینجا درباره شیوه، سبک، استایل، مکتب یا هر چیزی از این دست است که زبان تصویری را شکل می‌دهد و با این زبان می‌توان هر موضوعی را توضیح داد. همانطور که به طور مثال به زبان فارسی می‌توان مردم را به نمایشگاه یک هنرمند غربی یا به خرید یک کالای غربی دعوت کرد، به زبان تصویری فارسی هم می‌توان این کار را انجام داد.

اگر هنرمندان طراح گرافیک ایران بتوانند با شناخت و تكیه بر فرهنگ و هنر غنی ایرانی به زبانی اصیل و ویژه دست پیدا کنند كه فقط مختص این مرز و بوم بوده و نمایانگر هویت ایرانی است و از آن به شكلی صحیح در آثار خویش استفاده کنند قطعاً می‏‌توانند در ایجاد بستری از مفاهیم اجتماعی و ابلاغ و انتقال آن‌ها به مخاطبان نقش داشته باشند و در نتیجه در ساختار عملی اجتماع نظری خود موفق شوند. ضمن این‏که در روند سریع نوآوری‌های تکنیکی نیاز به داشتن هویت بیش از پیش احساس می‏ شود زیرا در نبود هویت، جریان زندگی فرد را با خود می‌برد.

جمع بندی هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک

با توجه به تحقیقاتی که تا‏کنون در رابطه با هویت ملی و جایگاه آن در طراحی گرافیک انجام شده است و جمع‌‏بندی آن‌ها در این نوشته ارائه شد، ضرورت بررسی عناصر تعریف شده‏ هویت ایرانی در آثار طراحی گرافیک بیش از پیش احساس می‌‏شود تا روند بازسازی هویت مواجه شده با بحران را تسهیل کنیم. همان‌طور که اشاره شد راه‏‌حل رهایی از این بحران بازسازی هویتی است که با توجه به آن می‌توان افق‏‌های روشن‌‏تری را پیش ‏روی طراحان نسل‌های بعد گذاشت که بدون شک سودای جهانی شدن را نیز در ذهن می‌پرورانند. بسیار عالی خواهد بود اگر با حفظ ارزش‌‏ها، هویت و فرهنگ ملی، به سبکی دست پیدا کنیم که در عرصه‌‏های بین‌المللی نیز حرفی برای گفتن داشته و حتی تاْثیر‏گذار بر سبک‌‏های طراحی گرافیک در سطح جهانی باشد.

منابع:

  1. کتاب جهانی شدن، فرهنگ، هویت نوشته احمد گل محمدی
  2. دانستنی‏ های سیاست، هویت ملی و قومی نوشته افشین زرگر و کاظم آریانفر
  3. سخنی در چیستی و پیدایی خردورزی و گرافیک نوشته سعید باباوند
  4. هویت در گرافیک معاصر ایران نوشته مریم شریعت
بر اساس رای ۰ نفر
آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
اگر بازخوردی درباره این مطلب دارید یا پرسشی دارید که بدون پاسخ مانده است، آن را از طریق بخش نظرات مطرح کنید.
نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *