تفاوت مدیر محصول و مالک محصول چیست؟ – مهم ترین فرق ها

۵۱۹ بازدید
آخرین به‌روزرسانی: ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
زمان مطالعه: ۶ دقیقه
تفاوت مدیر محصول و مالک محصول چیست؟ – مهم ترین فرق ها

تفاوت مدیر محصول و مالک محصول، از آن بحث‌های کلاسیک است. کدام‌یک از این دو توسعه محصول را برعهده دارد؟ آیا می‌توان تنها یکی از دو نقش را در سازمان داشت؟ اصلا چه تفاوتی میان این دو نقش در دنیای توسعه محصول وجود دارد و هرکدام چقدر روی محصول نهایی اثر می‌گذارند؟تردیدی نداریم که اگر همین سوالات را از مدیران محصول و مالکان محصول واقعی بپرسید، جواب‌هایی کاملا متفاوت از هم دریافت خواهید کرد. حتی می‌توانید این سوال‌ها را از اعضای تیم توسعه بپرسید و باز هم پاسخ‌هایی متنوع می‌شنوید.

تفاوت مدیر محصول و مالک محصول چیست ؟

هیچ پاسخ سفید و سیاهی برای این پرسش وجود ندارد که چه کسی محصول را به پیش می‌راند، زیرا داریم درباره دو نقش متفاوت در شرکت‌هایی متفاوت حرف می‌زنیم که ساختارهایی متنوع در فرایندهای توسعه محصول خود دارند. فاکتورهای مختلفی می‌تواند به تفاوت مدیر محصول و مالک محصول منتهی شود، مواردی مانند:

  • میزان تثبیت‌شدگی محصول
  • ابعاد کسب‌وکار
  • ساختار خود شرکت
  • استفاده از رویکردهای اسکرام یا چابک
  • چشم‌انداز ترسیم شده یا فلسفه زیرین شرکت

هدف یک کسب‌وکار، ساخت محصولاتی معنادار است که به مشتریان و همینطور سرمایه‌گذاران شرکت، خدمات می‌رسانند. چنین هدفی با حصول اطمینان از این به دست می‌آید که قابلیت‌های محصول بهینه بوده و به شکلی باکیفیت و در زمان درست در دسترس قرار بگیرند. اگر مشکلی بین سمت‌های شغلی مختلف باشد، تحقق این کار دشوار خواهد بود. بنابراین سر در آوردن از تفاوت مدیر محصول و مالک محصول شکلی ضروری به خود می‌گیرد.

اهمیت عرضه در زمان درست و بهینه‌سازی بدین معناست که هم مدیر محصول و هم مالک محصول باید هدفی یکسان را دنبال کنند. اما گرچه اهدافی یکسان دارند، نقش‌هایی متفاوت را در مراحل توسعه محصول جدید برعهده می‌گیرند.

مدیر محصول کیست؟

تفاوت مدیر محصول و مالک محصول

مدیر محصول (Product Manager) مسئولیت هدایت محصول به سمت موفقیت را دارد. او تیمی چند منظوره را هدایت می‌کند که مشغول کار روی محصول است و ویژگی‌هایش را صیقل می‌دهد. داریم راجع به نقشی در سازمان صحبت می‌کنیم که نقشه راه استراتژیک یک محصول یا خانواده‌ای از محصولات را ترسیم می‌کند.

سمت شغلی مدیر محصول می‌تواند اندکی بسته به ماهیت هر شرکت متفاوت باشد و بنابراین ممکن است موارد زیر را در بر بگیرد، اما نه الزاما:

  • تحلیل ترندهای بازار
  • تحلیل کسب‌وکار از طریق پیش‌بینی و اندازه‌گیری سود و زیان
  • مدیریت روابط با ذینفعان بیرون از سازمان
  • همکاری با مالک پروژه، مدیر پروژه و دیگر اعضای تیم برای عرضه موفقیت‌آمیز محصول

مدیریت محصول ضمنا تحلیل بازار و رقبا مشغول شده و در عین حال، چشم‌اندازی منحصر به فرد برای محصول ترسیم می‌کند که از نگاه مشتریان ارزشمند به حساب آمده و با نیازهای آن‌ها سازگار است. در مجموع داریم راجع به نقشی مهم و استراتژیک صحبت می‌کنیم که رهبری چندگانه واحدهای مختلف مانند تیم مهندسی، بازاریابی، خدمات مشتریان و فروش را برعهده می‌گیرد.

مدیران محصول به تعیین چرایی، چیستی و زمان‌بندی‌های مربوط به هر محصول به‌خصوصی که فرایند توسعه آن در شرکت کلید خورده می‌پردازند. برای اینکه محصول با موفقیت هرچه تمام‌تر روانه بازار شود، مدیر محصول به همکاری با مدیر پروژه، سایر اعضای تیم توسعه و تک‌تک ذینفعان پروژه مشغول می‌شود.

این مدیران ضمنا پژوهش بازار را هم برعهده می‌گیرد. آن‌ها نیازها و خواسته‌های مشتریان را تحلیل کرده و سپس با استفاده از تکنیک‌های مختلف اولویت بندی توسعه محصول، تعیین می‌کنند که کدام محصول یا ویژگی باید به آن نیازها و خواسته‌ها پاسخ بدهد. آن‌ها به تیم ثبات بخشیده و نقشه راهی خلق می‌کنند که در نهایت به عرضه موفقیت‌آمیز محصول منتهی خواهد شد.

 

مدیران محصول

در ادامه به سراغ گام‌هایی می‌رویم که در جریان آن‌ها نیازمند مدیر محصول خواهید بود:

  • ترتیب دادن پژوهش روی نحوه استفاده مشتریان از یک محصول و احساس‌شان نسبت به آن.
  • دریافت بازخورد مشتریان راجع به آنچه کار می‌کند و آنچه که نه.
  • شناسایی اینکه به کدام ویژگی‌های محصول نیاز است و به کدام‌ها نه.
  • ساخت یک استراتژی بر مبنای چشم‌انداز طولانی‌مدت محصول و سازمان.
  • ساخت یک نقشه راه برای اینکه تمام اعضای تیم در تمام فرایند توسعه، کاملا توجیه باشند.
  • تعیین قابلیت‌هایی که باید به محصولات کنونی اضافه شوند.
  • آغاز کردن فرایند ساخت و عرضه قابلیت‌هایی که مشتریان طلب می‌کنند و به آن‌ها نیاز دارند.
  • همگام‌سازی تیم محصول، شرکا و ذینفعان با هدف حصول اطمینان از اینکه همگی استراتژی‌های صحیح را برای موفقیت محصول دنبال می‌کنند.

در مجموع باید گفت که مدیر محصول بر تمام چرخه عمر محصول نظارت دارد. این فرایندی است که هم گام‌های اولیه و ایده‌پردازی را در بر می‌گیرد، هم گام‌های پایانی مانند پژوهش روی مشتریان بعد از اینکه محصول عرضه شد و به دست آن‌ها رسید. مدیر محصول کسی است که استراتژی چیده شده براساس نیازهای مشتری و ترندهای بازار را به پیش می‌راند. او نماینده کاربر به حساب آمده و می‌داند که چطور می‌توان ایده‌ای خام را تبدیل به محصولی واقعی و قابل استفاده کرد.

مالک محصول کیست؟

تفاوت مدیر محصول و مالک محصول

عبارت «مالک محصول» به‌گونه‌ایست که می‌تواند برخی را گیج کند. مالک محصول نه مالک محصول نهایی است و نه مالک شرکتی که به تولید محصول می‌پردازد. این عبارت در واقع از روش‌شناسی «اسکرام» می‌آید که یک فریم‌ورک چابک برای تولید محصولات پیچیده و پشتیبانی از آن‌ها است. یک فریمورک اسکرام که توسط تیم اسکرام ساخته می‌شود، مالک محصول را به عنوان کسی توصیف می‌کند که: «مسئولیت بیشینه‌سازی ارزش محصول را براساس کارهای انجام شده از سوی تیم توسعه برعهده دارد». اما این یعنی چه؟ این یعنی که مالک محصول به ساخت «داستان‌های مشتری» (Costumer Stories) می‌پردازد و آن‌ها در اختیار تیم توسعه می‌گذارد. او صدای مشتریان است.

مالک محصول مسئولیت رسیدگی به بک لاگ محصول را برعهده دارد. این یعنی او باید فهرستی فراهم بیاورد که شامل وظایف نیازمند رسیدگی، تغییرات احتمالی در قابلیت‌های کنونی، باگ‌های نیازمند برطرف‌سازی و موارد این چنینی می‌شود. بدین ترتیب، او قادر به حصول اطمینان از این خواهد بود که محصول به خروجی مشخصی دست خواهد یافت. بک لاگ محصول هرآنچه که تیم چابک روی آن کار می‌کند را در بر می‌گیرد.

ناگفته نماند که این وظیفه را نباید به هیچ وجه دست کم گرفت و رسیدگی به بک لاگ، به‌تنهایی وظیفه‌ای بزرگ به حساب می‌آید.

 

گذشته از رسیدگی به بک لاگ محصول، مالکین محصول وظایف دیگری هم دارند که در ادامه به سراغ آن‌ها می‌رویم:

  • گوش سپردن به مشتریان و تبدیل کردن مشکلات و شکایات آن‌ها به به داستان‌های کاربر یا یوزر استوری‌هایی که مواردی قابل رسیدگی را در برمی‌گیرند. این داستان‌ها اولویت‌بندی و سپس در بک‌لاگ محصول چیده می‌شوند.
  • اولویت‌بندی بیلدها و فرایندهای توسعه برای حصول اطمینان از اینکه تیم توسعه می‌داند باید به ترتیب اهمیت، روی چه مواردی تمرکز کند.
  • مالک محصول همراه با دیگر ذینفعان داخلی - مانند اسکرام مستر - در تمام جلسات تیمی حضور می‌یابد تا مطمئن شود که تمام فرایند توسعه، همسو با نقشه راه ساخته شده از سوی مدیر محصول پیش می‌رود.
  • مالک محصول نقش پل ارتباطی را میان مشتری و تیم توسعه ایفا می‌کند و در واقع تجسمی از صدای مشتری است.
  • ارائه بازخوردهای سازنده راجع به نقشه راه محصول که ارتباطی تنگاتنگ میان مالک محصول و مدیر محصول رقم می‌زند.

تفاوت‌ها یک نگاه

تفاوت مدیر محصول و مالک محصول، بسیار واضح است و گرچه مقداری هم‌پوشانی هم میان این دو سمت به چشم می‌خورد، اما وظایفی کاملا متفاوت را برعهده می‌گیرند.

مدیر محصولمالک محصول
این نقش تماما راجع به دیدن تصویر بزرگ‌تر محصول و در نظرگیری پروژه در طولانی‌مدت است.این نقش راجع به توجه به جزییات کوچک‌تر و تمرکز کوتاه‌مدت است.
چشم‌انداز پشت محصولتبدیل کردن چشم‌انداز محصول به بک‌لاگی قابل رسیدگی
درک مشتریوکالت نیازهای مشتری
اولویت‌بندی ویژگی‌هابرجسته‌سازی نیازها برای تیم توسعه
نقشه راه محصولبک‌لاگ محصول، اپیک‌ها و یوزر استوری‌ها

آیا یک سازمان هم به مدیر محصول و هم مالک محصول نیاز دارد؟

تفاوت مدیر محصول و مالک محصول

فاکتورهای مختلفی می‌توانند تعیین‌کننده این موضوع باشند که آیا یک کسب‌وکار هم به مدیر محصول و هم مالک محصول نیاز دارد یا خیر. اما سوال حقیقی راجع به نیازهای شرکت باید براساس خروجی مطلوب محصول شکل بگیرد و نه صرفا سمت‌های شغلی‌ای که قرار است در شرکت داشته باشیم. ارزش‌سازی تجاری باید در بالاترین اولویت باشد و سپس نوبت به سنجش نقش‌های مختلف در تیم مدیریت محصول و فرایندهای گوناگون می‌رسد تا اهداف بعدی، شکلی قابل دستیابی به خود بگیرند.

ساختارها و فرایندهایی که معمولا در سیستم سازمانی شکل می‌گیرند، به خاطر عدم انعطاف‌پذیری، غیر قابل تغییر باقی می‌مانند. بنابراین باید به سنجش این مشغول شد که چه کسی چه وظایفی را برعهده دارد، چه چالش‌هایی را باید از میان برداشت، فرایند تصمیم‌گیری چگونه است و در غایی‌ترین حالت، چه هدفی دنبال می‌شود.

وقتی تمامی این موارد سنجیده، برطرف‌سازی و اولویت‌بندی شدند، تصویری واضح‌تر از عملیات‌های داخلی سازمان شکل می‌گیرد. سپس خواهید دید که مشکلات چه هستند و مدیریت ضعیف محصول به خاطر چیست. در همین لحظه ممکن است متوجه شوید که می‌توانید مدیریت محصول را با ساختاری متفاوت پیش ببرید.

بنابراین نیاز به مدیر محصول و مالک محصول، وابستگی کامل به نیازهای شرکت دارد و گاهی می‌توان این دو سمت شغلی را با یکدیگر ادغام نیز کرد.

سخن پایانی

اکنون و در بخش پایانی مقاله تفاوت مدیر محصول و مالک محصول، بار دیگر به سوالی مهم می‌رسیم: بالاخره این مالک محصول است که هدایت کشتی را برعهده دارد یا مدیر محصول؟ چه کسی نقش کاپیتان را ایفا می‌کند؟ همه‌چیز به جنس کشتی شما بستگی دارد. یافتن افراد درستی که مجموعه‌ای از مهارت‌های صحیح را با خود به همراه می‌آورند، بدین معناست که در نهایت کاپیتانی خبره در اختیار خواهید داشت. مالک محصول و مدیر محصول، هر دو افرادی ارزشمند برای یک سازمان به حساب می‌آیند. اما نبرد نهایی بر سر اینکه چه کسی باید حرف آخر را بزند، کاملا وابسته به نیازهای شرکت، نیازهای مشتری و اولویت‌بندی‌ها است.

بر اساس رای ۹ نفر
آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
اگر بازخوردی درباره این مطلب دارید یا پرسشی دارید که بدون پاسخ مانده است، آن را از طریق بخش نظرات مطرح کنید.
منابع:
The Product Manager
نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *