افعال حالتی در زبان انگلیسی – به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ

۳۶۳۹ بازدید
آخرین به‌روزرسانی: ۱۵ مرداد ۱۴۰۲
زمان مطالعه: ۱۶ دقیقه
افعال حالتی در زبان انگلیسی – به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ

در آموزش‌های قبلی «مجله فرادرس» درباره انواع فعل در زبان انگلیسی صحبت کردیم و یاد گرفتیم که فعل به عنوان یکی از اجزاء کلام در جمله می‌تواند نقش کلیدی داشته باشد. همچنین فعل زمان جمله را نیز تعیین می‌کند. فعل می‌تواند نشان‌دهنده عملی باشد که ماهیت فیزیکی دارد. در این صورت به آن «فعل حرکتی» (Action verbs) گفته می‌شد که بیشترین فعل‌های زبان انگلیسی را شامل می‌شود. از طرفی، برخی از فعل‌ها ماهیت فیزیکی ندارند و حالت فعل را توصیف می‌کند. به این فعل‌ها، «افعال حالتی» (Stative Verbs) گفته می‌شود. در این آموزش با افعال حالتی در زبان انگلیسی آشنا می‌شویم.

همچنین به کمک مثال و تمرین، نحوه استفاده از افعال حالتی در جمله را توضیح خواهیم داد و فرق آن را با فعل حرکتی بررسی می‌کنیم. در انتها نیز به نکات مهمی در خصوص افعال حالتی در جمله اشاره خواهیم کرد.

تعریف افعال حالتی در زبان انگلیسی

«افعال حالتی» (Stative Verbs) برای توصیف حالت چیزی (I am) یا موقعیتی چیزی (I have) به کار می‌روند. این دسته از فعل‌ها در حالت کلی بیانگر «بودن»، «به نظر رسیدن» یا «احساس داشتن» هستند. به همین دلیل ماهیت فیزیکی ندارند و موقعیت‌هایی که توسط این فعل‌ها توصیف می‌شود، برای مدتی طولانی و نامشخصی، بدون تغییر باقی می‌ماند.

برخی از فعل‌های زبان انگلیسی، فقط در حالت حال ساده به کار می‌روند. به عبارت دیگر، ساختار استمراری برای آن‌ها تعریف نشده است. منظور از ساختارهای استمراری، حال و گذشته استمراری، و حال و گذشته کامل استمراری است. به این دسته از فعل‌ها، افعال حالتی گفته می‌شود که در زبان انگلیسی به عنوان «State Verbs» یا «Stative Verbs» شناخته شده‌اند.

به فعلی که در دسته افعال حالتی قرار نمی‌گیرد، فعل کنشی یا حرکتی گفته می‌شود و معادل انگلیسی «Action Verb» یا «Dynamic verb» را برای آن در نظر گرفته‌اند. بیشتر فعل‌هایی که درباره دوست داشتن یا سایر عواطف و احساسات به کار می‌روند یا ماهیت غیرفیزیکی دارند، مانند «believe» به معنای «باور داشتن» یا «doubt» به معنای «تردید داشتن»، به عنوان افعال حالتی کاربرد دارند. برای درک بهتر، به دو مثال زیر توجه کنید که کاربرد افعال حالتی در زبان انگلیسی را در قالب مثال توضیح داده است.

I doubt we’ll ever see him again.

شک دارم دوباره او را ببینیم.

I think nobody listened carefully to what he said at the meeting.

فکر می‌کنم هیچ‌کسی با دقت به حرف‌های او در جلسه گوش نکرد.

همان‌طور که در دو مثال فوق مشاهده می‌کنید، دو فعل «doubt» و «think» ماهیت فیزیکی ندارند. به عبارت دیگر، به وضعیتی در ذهن گوینده مربوط می‌شوند و به همین دلیل در دسته افعال حالتی قرار می‌گیرند. در این مطلب قصد داریم افعال حالتی در زبان انگلیسی را آموزش دهیم و فهرستی از این فعل‌ها را همراه با مثال‌ و تمرین‌های متعدد معرفی کنیم.

برای آشنایی بیشتر با افعال حالتی در زبان انگلیسی در جدول زیر می‌توانید فهرستی از رایج‌ترین آن‌ها را مشاهده کنید. همراه با فهرست افعال حالتی، مثال‌هایی نیز در قالب شکل درست و نادرست ارائه شده است. در حالت نادرست، این فعل‌ها با «ing» همراه شده‌اند و همان‌طور که در ابتدای مطلب اشاره شد، افعال حالتی در حالت استمراری به کار نمی‌روند.

agree (v.)
موافقت کردن
She didn't agree with us.
She wasn't agreeing with us.
او با ما موافقت نکرد.
appear (v.)
به نظر رسیدن
It appears to be raining.
It is appearing to be raining.
به نظر می‌رسد که باران ببارد.
believe (v.)
I don't believe the news.
I am not believing the news.
من خبر را باور نمی‌کنم.
belong (v.)
تعلق داشتن
This book belonged to my grandfather.
This book was belonging to m grandfather.
این کتاب متعلق به پدربزرگم بود.
concern (v.)
نگران بودن؛ مضطرب بودن
This concerns you.
This is concerning you.
این شما را نگران می‌کند.
consist (v.)
شامل شدن
Bread consists of flour, water and yeast.
Bread is consisting of flour, water and yeast.
نان شامل آرد، آب و مخمر است.
contain (v.)
شامل شدن
This box contains a cake.
This box is containing a cake.
این جعبه حاوی کیک است.
depend (v.)
It depends on the weather.
It's depending on the weather.
به آب و هوا بستگی دارد.
deserve (v.)
He deserves to pass the exam.
He is deserving to pass the exam.
او شایسته قبولی در امتحان است.
disagree (v.)
مخالفت کردن
I disagree with you.
I am disagreeing with you.
من با شما مخالفم.
dislike (v.)
دوست نداشتن؛ بیزار بودن
I have disliked mushrooms for years.
I have been disliking mushrooms for years.
سال‌هاست که از قارچ بیزارم.
doubt (v.)
شک داشتن
I doubt what you are saying.
I am doubting what you are saying.
به چیزی که می‌گویی شک دارم.
 (.v) feel
نظر یا عقیده داشتن
I don't feel that this is a good idea.
I am not feeling that this is a good idea.
فکر نمی‌کنم این ایده خوبی باشد.
fit (v.)
متناسب بودن؛ اندازه بودن
This shirt fits me well.
This shirt is fitting me well.
.این پیراهن به خوبی اندازه من است
hate (v.)
تنفر داشتن
Julie's always hated dogs.
Julie's always been hating dogs.
«جولیا» همواره از سگ‌ها متنفر بوده است.
hear (v.)
شنیدن
Do you hear music?
Are you hearing Music?
موزیک را می‌شنوی؟
 imagine (v.)
تصور کردن
I imagine you must be tired.
I am imagining you must be tired.
تصور می‌کنم باید خسته‌ باشی.
impress (v.)
تحت تأثیر قرار دادن
He impressed me with his story.
He was impressing me with his story.
او با داستانش مرا تحت تأثیر قرار داد.
include (v.)
شامل شدن
This cookbook includes a recipe for bread.
This cookbook is including a recipe for bread.
این کتاب آشپزی شامل دستورالعمل پخت نان است.
involve (v.)
شامل شدن
The job involves a lot of traveling.
The job is involving a lot of traveling.
آن شغل شامل مسافرت‌های زیادی است.
know (v.)
شناختن
I've known Julie for ten years.
I've been knowing Julie for ten years.
من ده سال است که «جولی» را می‌شناسم.
like (v.)
دوست داشتن
I like reading detective stories.
I am liking reading detective stories.
من خواندن داستان‌های پلیسی را دوست دارم.
love (v.)
دوست داشتن
I love chocolate.
I am loving chocolate.
من عاشق شکلاتم.
matter (v.)
It doesn't matter.
It isn't mattering.
اهمیتی ندارد.
mean (v.)
معنی دادن
'Enormous' means 'very big'.
'Enormous' is meaning 'very big'.
«Enormous» به معنای «خیلی بزرگ» است.
measure (v.)
اندازه گرفتن
This window measures 150cm.
This window is measuring 150cm.
طول این پنجره ۱۵۰ سانتی‌متر است.
mind (v.)
She doesn't mind the noise.
She isn't minding the noise.
سروصدا برایش مهم نیست.
need (v.)
نیاز داشتن
At three o'clock yesterday I needed a taxi.
At three o'clock yesterday I was needing a taxi.
دیروز ساعت سه من به تاکسی احتیاج داشتم.
owe (v.)
I owe you 20$.
I am owing you 20$.
من به تو ۲۰ دلار بدهکارم.
own (v.)
داشتن
She owns two cars.
She is owning two cars.
او صاحب دو ماشین است.
prefer (v.)
I prefer chocolate ice cream.
I am preferring chocolate ice cream.
من بستنی شکلاتی را ترجیح می‌دهم.
promise (v.)
I promise to help you tomorrow.
I am promising to help you tomorrow.
قول می‌دهم فردا به شما کمک کنم.
realize (v.)
I didn't realize the problem.
I wasn't realizing the problem.
من متوجه مشکل نشدم.
recognize (v.)
I didn't recognize my old friend.
I wasn't recognizing my old friend.
من دوست قدیمی‌ام را تشخیص ندادم.
remember (v.)
به یاد آوردن
He didn't remember my name.
He wasn't remembering my name.
او اسم مرا به یاد نیاورد.
seem (v.)
به نظر رسیدن
The weather seems to be improving.
The weather is seeming to be improving.
به نظر می‌رسد هوا بهتر شود.
sound (v.)
به نظر رسیدن
Your idea sounds great.
Your idea is sounding great.
ایده شما عالی است.
suppose (v.)
I suppose John will be late.
I'm supposing John will be late.
فکر می‌کنم «جان» دیر بیاید.
surprise (v.)
شگفت‌زده شدن
The noise surprised me.
The noise was surprising me.
سروصدا باعث شگفتی من شد.
understand (v.)
I don't understand this question.
I am not understanding this question.
من متوجه این سؤال نمی‌شوم.
want (v.)
I want to go to the cinema.
I am wanting to go to the cinema tonight.
می‌خواهم به سینما بروم.
weigh (v.)
وزن داشتن
This cake weighs 450g.
This cake is weighing 450g.
وزن این کیک ۴۵۰ کیلوگرم است.
wish (v.)
آرزو داشتن
I wish had studied more.
I am wishing had studied more.
کاش بیشتر درس خوانده بودم.

انواع افعال حالتی در زبان انگلیسی

برای افعال حالتی در زبان انگلیسی چهار دسته مختلف در نظر گرفته شده است. این دسته‌بندی به صورت زیر تعریف می‌شود:

  • «افعال حسی» (Sensing Verbs)
  • «افعال نظری و عاطفی» (Emotion and Thought Verbs)
  • «افعال ملکی» (Possession Verbs)
  • «افعال وصفی/کیفی» (Being/Qualities Verbs)

برای هر یک از این دسته‌بندی‌ها فعل‌های مختلفی در نظر گرفته شده است که در ادامه در جدولی آن‌ها را معرفی کرد‌ه‌ایم.

جدول افعال حسی

در جدول زیر می‌توانید فهرستی از افعال حسی را مشاهده کنید.

افعال حسی

(Sensing Verbs)

soundsee
به نظر رسیدنفهمیدن
lookhear
نگاه کردنشنیدن
sensesmell
حس کردناستشمام کردن
seemtaste
به نظر رسیدنمزه داشتن

جدول افعال نظری و عاطفی

در جدول زیر می‌توانید فهرستی از افعال نظری و عاطفی را مشاهده کنید.

افعال نظری و عاطفی

(Emotion and Thought Verbs)

believelove
باور داشتندوست داشتن
forgethate
فراموش کردنتنفر داشتن؛ بیزار بودن
rememberadore
به یاد آوردنعشق ورزیدن
longlike
از ته دل خواستندوست داشتن
agree/disagreeappear
موافقت/مخالفت کردنبه نظر رسیدن
enjoydoubt
لذت‌ بردنشک داشتن
needfeel
احتیاج داشتناحساس کردن
recognizethink
تشخیص دادنعقیده داشتن
understandprefer
درک کردن؛ فهمیدنترجیح دادن
suspect
مشکوک بودن

جدول افعال ملکی

در جدول زیر می‌توانید فهرستی از افعال ملکی را مشاهده کنید.

افعال ملکی

(Possession Verbs)

wanthave
خواستنداشتن
ownbelong
مالک بودنتعلق داشتن
include
شامل شدن

جدول افعال وصفی/کیفی

در جدول زیر می‌توانید فهرستی از افعال کیفی را مشاهده کنید.

افعال وصفی/کیفی

(Being/Qualities Verbs)

involvebe
شامل شدنبودن
consistweigh
شامل شدنوزن داشتن
contain
در بر داشتن؛ شامل بودن

انواع افعال حالتی در زبان انگلیسی با مثال

برای درک بهتر افعالی که در دسته‌بندی فوق قرار گرفته‌اند، چند مثال در ادامه آورده است. ترجمه آن‌ها را نیز مشاهده می‌کنید.

She knows the answer to the question.

او پاسخ سؤال را می‌داند.

Do you believe what he says every time?

 آیا به آنچه او هر بار می‌گوید باور دارید؟

I understand the situation very well.

من شرایط را به خوبی درک می‌کنم.

She recognizes him from high school.

او را از دبیرستان می‌شناسد.

I have a car and a dog.

من ماشین و سگ دارم.

Peter owns a motorcycle and a scooter, but no car.

«پیتر» موتورسیکلت و اسکوتر دارد، اما ماشین ندارد.

Do you belong to the fitness club?

آیا عضو باشگاه بدن‌سازی هستید؟

She possesses an incredible talent for talking.

او استعدادی باورنکردنی در سخنرانی دارد.

I hear someone in the other room.

صدای کسی را در اتاق دیگر می‌شنوم.

It smells bad in here. Did you burn the food?

اینجا بوی بدی می‌دهد. غذا را سوزاندی؟

I feel happy this afternoon.

امروز بعدازظهر احساس خوشحالی می‌کنم.

I love listening to classical music.

من عاشق گوش دادن به موسیقی کلاسیک هستم.

She hates to get up early every day.

او از هر روز صبح زود بیدار شدن متنفر است.

I want some help with my homework.

برای تکالیفم کمک می‌خواهم.

I need some time with my friends.

من نیاز دارم کمی با دوستانم وقت بگذرانم.

انواع افعال حالتی در انگلیسی

تفاوت افعال حالتی و حرکتی در انگلیسی

همان‌طور که اشاره شد، افعال حرکتی به فعل‌هایی گفته می‌شود که عملی را توصیف می‌کنند که توسط شخصی انجام می‌شود، مانند مثال‌های زیر:

The ballerinas leap gracefully across the stage.

بالرین‌ها موقرانه روی صحنه می‌رقصند.

We learned about cacti at school today.

امروز در مدرسه درباره کاکتوس‌ها آموختیم.

افعال حرکتی در زبان انگلیسی علاوه بر توصیف عمل، مدت زمان انجام آن را نیز نشان می‌دهند. به عبارت دیگر، مشخص می‌کنند که عملی طی چه مدت زمانی انجام شده است و زمان شروع و پایان آن را نشان می‌دهند. این فعل‌ها می‌توانند در حالت استمراری نیز به‌ کار بروند. یعنی می‌توانند «ing» بگیرند. از این نوع فعل‌ها برای توصیف اعمالی کمک می‌گیریم که ادامه‌دار هستند و تداوم دارند. برای مثال، می‌توانیم جمله‌های فوق را به صورت استمراری به شکل زیر بنویسیم:

The ballerinas are leaping gracefully across the stage.

بالرین‌ها موقرانه در حال رقصیدن روی صحنه هستند.

(فعل این جمله «are leaping» است و به صورت حال استمراری به کار رفته است.)

We were learning about cacti at school yesterday.

ما دیروز در مدرسه، مشغول آموختن درباره کاکتوس‌ها بودیم.

(فعل این جمله «were learning» است و به صورت گذشته استمراری به کار رفته است.)

افعال حالتی، همان‌طور که در این مطلب به آن اشاره شد، حالت عملی را توصیف می‌کنند. این فعل‌ها معمولاً مدتی طولانی ادامه ندارند یا چیزی را تغییر نمی‌دهند. بنابراین، از این نظر با افعال حرکتی تفاوت دارند. آن‌ها به حالت‌های مختلف مانند افکار، عواطف و احساسات، ادراک، روابط و کیفیت‌ها اشاره دارند. به فعل‌های حالتی که در جمله‌های زیر به کار رفته دقت کنید.

Timmy still believes in Santa.

«تیمی» هنوز به بابانوئل اعتقاد دارد.

I love English grammar.

من عاشق دستور زبان انگلیسی هستم.

The soup smells good.

سوپ بوی خوبی می‌دهد.

The box contains many chocolates.

جعبه حاوی شکلات‌های زیادی است.

This elephant weighs a ton.

این فیل یک تن وزن دارد.

مهم‌ترین فرقی که افعال حرکتی با افعال حالتی در زبان انگلیسی دارند، این است که برخلاف افعال حرکتی، نمی‌توانند در حالت استمراری به کار بروند. به بیان ساده‌تر، افعال حالتی «ing» نمی‌گیرند. به شکل درست و نادرست فعل‌های زیر توجه کنید.

Simple present: You seem tired. (درست)

Simple continuous: You are seeming tired. (نادرست)

خسته به نظر می‌رسی.

Simple past: Harry liked to have a nap after lunch. (درست)

Past continuous: Harry was liking to have a nap after lunch. (نادرست)

«هری» دوست دارد بعد از ناهار چرت بزند.

افعال حالتی که به صورت حرکتی نیز به کار می‌روند

برخی از افعال حالتی، هم می‌توانند به صورت حالتی و هم به صورت حرکتی به کار بروند. در این حالت، معنی آن‌ها متفاوت خواهد بود. اگر معنا و ماهیت فیزیکی داشته باشند، به عنوان فعل حرکتی در نظر گرفته می‌شوند. در ادامه، به فهرستی از این فعل‌ها اشاره خواهیم کرد و هر یک را به طور جداگانه توضیح خواهیم داد.

  • be: فعل «be» در حالت کلی به عنوان فعل حالتی در نظر گرفته می‌شود، اما اگر به معنای «رفتار کردن» یا «عمل کردن» بدهد، ماهیت فیزیکی پیدا می‌کند و فعل حرکتی در نظر گرفته می‌شود:

You are stupid.

تو آدم نادانی هستی. (حالتی)

(این ویژگی، بخشی از خصوصیت تو به شمار می‌رود.)

You are being stupid.

تو داری احمقانه رفتار می‌کنی. (حرکتی)

(در حال حاضر رفتارت احمقانه شده اما همیشه چنین رفتاری نداری.)

  • have: فعل «have» اگر به معنای «مالکیت» باشد، در دسته افعال حالتی قرار می‌گیرد و «ing» نمی‌گیرد، اما اگر به عنوان اصطلاح به کار برود، فعل حرکتی است و می‌توان به آن «ing» اضافه کرد:

I have a car.

من ماشین دارم. (حالتی)

I'm having a party.

قرار است مهمانی بگیرم (ترتیب بدهم).

  • see: فعل «see» اگر به معنای «فهمیدن» یا «درک کردن» باشد، فعل حالتی است، اما اگر به معنای «دیدن» یا مشاهده کردن» به کار برود، جزو افعال حرکتی محسوب می‌شود و می‌توانیم به آن «ing» اضافه کنیم:

 I see what you mean.

می‌فهمم چه می‌گویی. ( حالتی)

I see her now, she's just coming along the road.

الآن او را می‌بینم، دقیقاً دارد به‌سمت جاده می‌آید. (حرکتی)

I've been seeing my friend for three years.

سه سال است که دوستم را ملاقات می‌کنم. (حرکتی)

  • taste: فعل «taste» اگر به معنای «مزه دادن» باشد، جزو افعال حالتی به شمار می‌رود، اما اگر به عنوان «چشیدن» یا «مزه کردن» باشد، در دسته افعال حرکتی قرار می‌گیرد و می‌توانیم «ing» به آن اضافه کنیم:

This soup tastes great.

این سوپ مزه فوق‌العاده‌ای دارد.

The chef is tasting the soup.

سرآشپز در حال چشیدن مزه سوپ است.

  • think: فعل «think» اگر به معنای «نظر» یا «عقیده داشتن» باشد، جزو افعال حالتی در نظر گرفته می‌شود، اما اگر به معنای «فکر کردن» باشد، می‌توانیم از آن در حالت استمراری استفاده کنیم، زیرا در دسته افعال حرکتی قرار می‌گیرد:

I think that coffee is great.

فکر می‌کنم آن قهوه خیلی خوب باشد.

A: What are you thinking about?

B: I am thinking about my next holiday.

A: به چه چیزی فکر می‌کنی؟

B: به تعطیلات بعدی‌ام فکر می‌کنم.

یادگیری افعال حالتی در انگلیسی

سوالات رایج درباره افعال حالتی در زبان انگلیسی

در این بخش از مطلب سعی کرده‌ایم به تعدادی از پرسش‌های رایج در خصوص افعال حالتی در انگلیسی پاسخ دهیم.

کاربرد افعال حالتی در زبان انگلیسی چیست؟

«افعال حالتی» (Stative Verbs) برای توصیف حالت چیزی (I am) یا موقعیتی چیزی (I have) به کار می‌روند. این دسته از فعل‌ها در حالت کلی بیانگر «بودن»، «به نظر رسیدن» یا «احساس داشتن» هستند. به همین دلیل ماهیت فیزیکی ندارند و موقعیت‌هایی که توسط این فعل‌ها توصیف می‌شود، برای مدتی طولانی و نامشخصی، بدون تغییر باقی می‌ماند.

انواع افعال حالتی در زبان انگلیسی چیست؟

برای افعال حالتی در زبان انگلیسی چهار دسته مختلف در نظر گرفته شده است. این دسته‌بندی به صورت زیر تعریف می‌شود: «افعال حسی»، «افعال نظری و عاطفی»، «افعال ملکی» و «افعال وصفی/کیفی» تعریف می‌شود.

تفاوت افعال حالتی و حرکتی در انگلیسی چیست؟

افعال حرکتی در زبان انگلیسی علاوه بر توصیف عمل، مدت زمان انجام آن را نیز نشان می‌دهند. به عبارت دیگر، مشخص می‌کنند که عملی طی چه مدت زمانی انجام شده است و زمان شروع و پایان آن را نشان می‌دهند. این فعل‌ها می‌توانند در حالت استمراری نیز به‌ کار بروند.

افعال حالتی، همان‌طور که در این مطلب به آن اشاره شد، حالت عملی را توصیف می‌کنند. این فعل‌ها معمولاً مدتی طولانی ادامه ندارند یا چیزی را تغییر نمی‌دهند. بنابراین، از این نظر با افعال حرکتی تفاوت دارند. آن‌ها به حالت‌های مختلف مانند افکار، عواطف و احساسات، ادراک، روابط و کیفیت‌ها اشاره دارند.

مثال افعال حالتی در انگلیسی چیست؟

افعال حالتی در بان انگلیسی از تنوع زیادی برخوردارند. برخی از افعال حالتی رایج و کاربردی در زبان انگلیسی عبارت است از «appear» و «feel» و «hear». برخی از افعال انگلیسی نیز می‌توانند هم به صورت حرکتی و هم حالتی به کار بروند که با توجه به معنی و موقعیت آن‌‌ها این تفاوت مشخص می‌شود.

تمرین افعال حالتی در زبان انگلیسی

برای ارزیابی عملکرد خود در رابطه با مطلب «افعال حالتی در زبان انگلیسی»، می‌توانید از آزمونی که در ادامه در اختیار شما قرار گرفته است استفاده کنید. این آزمون شامل 17 سؤال است و پس از پاسخ دادن به تمامی پرسش‌ها و ظاهر شدن دکمه «دریافت نتیجه آزمون»، می‌توانید نمره عملکردتان را مشاهده کنید و جواب‌های درست و نادرست را نیز ببینید.

تمرین اول

گزینه درست را انتخاب کنید.

1. That can't be right. I _____ you!
don't believe
am not believing you
2. My holiday's next week. I _____ myself on the beach right now!
imagine
am imagining
3. I've changed the design slightly. What _____?
do you think
are you thinking
4. She's not answering. _____ her phone with her?
Does she have
Is she having
5. Fifty-three? Are you sure that's the answer, or _____?
do you guess
are you guessing
6. The film's on at 7 p.m. and 9 p.m. Which _____?
do you prefer
are you preferring
7. Where's Grandad? Oh, he _____ the flowers in the garden.
smells
is smelling
8. I don't know, but I _____ he'll win the election.
doubt
am doubting
9. Do you know what I _____?
mean
am meaning
10. She _____ the dentist at 4 p.m. today.
sees
is seeing
11. I _____ this avocado to see if it's ready to eat.
feel
am feeling
12. Sam thinks it's a good idea, and Ben _____.
agrees
is agreeing
14. I'm sorry, I _____.
don't understand
am not understanding
15. We _____ coffee with Xavier later today.
have
are having
16. I _____ they'll be here quite soon.
imagine
am imagining
17. Are you making bread? It _____ amazing.
smells
is smelling

تمرین دوم

جمله‌های زیر را با افعال حالتی مناسب کامل کنید.

Q1: My husband _____ (always/taste) the food while I'm cooking! It's very annoying.

جواب

Answer: My husband is always tasting the food while I'm cooking! It's very annoying.

Q2: She _____ (have) a bath every evening.

جواب

Answer: She has a bath every evening.

Q3: Luke _____ (see) the doctor now.

جواب

Answer: Luke is seeing the doctor now.

Q4: He _____ (have) a party next weekend.

جواب

Answer: He is having a party next weekend.

Q5: This coffee _____ (not/taste) right.

جواب

Answer: This coffee doesn't taste right.

Q6: We _____ (see) John and Susie next month.

جواب

Answer: We are seeing John and Susie next month.

Q7: What ______ (you/think) about the war?

جواب

Answer: What do you think about the war?

Q8: She _____ (have) a headache.

جواب

Answer: She has a headache.

Q9: It _____ (be) cold today.

جواب

Answer: It is cold today.

Q10: They _____ (not/have) a car.

جواب

Answer: They don't have a car.

Q11: I _____ (not/see) anything, I can't work the telescope.

جواب

Answer: I don't see anything, I can't work the telescope.

Q12: The waiter _____ (taste) the wine now.

جواب

Answer: The waiter is tasting the wine now.

Q13: She _____ (not/be) a doctor.

جواب

Answer: She isn't a doctor.

Q14: _____ (want) a sandwich?

جواب

Answer: Do you want a sandwich?

Q15: I _____ (have) fun today.

جواب

Answer: I am having fun today.

Q16: I _____ (think) too much about my friend.

جواب

Answer: I am thinking too much about my friend.

Q17: They often _____ (see) a film on Fridays.

جواب

Answer: They often see a film on Fridays.

Q18: This cake ____ (taste) funny.

جواب

Answer: This cake tastes funny.

Q19: _____ (have) a good time at the moment?

جواب

Answer: Are you having a good time at the moment?

Q20: The chef always _____ (taste) the food before he serves it.

جواب

Answer: The chef always tastes the food before he serves it.

افعال حسی

تمرین سوم

جمله درست و نادرست را تنشخیص دهید.

Q1: Are they having a good time?

جواب

Answer: Correct

Q2: I am thinking you are a nice person.

جواب

Answer: Incorrect

Q3: It is tasting good.

جواب

Answer: Incorrect

Q4: You are looking great.

جواب

Answer: Incorrect

Q5: He's been working since this morning.

جواب

Answer: Correct

Q6: He's having a huge house.

جواب

Answer: Incorrect

Q7: The food tastes good.

جواب

Answer: Correct

Q8: They are looking at the photo album.

جواب

Answer: Correct

Q9: They are designing a robot.

جواب

Answer: Correct

Q10: She is liking him very much.

جواب

Answer: Incorrect

جمع‌بندی

در این آموزش با کاربرد افعال حالتی در زبان انگلیسی آشنا شدیم و مثال‌هایی در این رابطه ارائه کردیم. همچنین فهرستی از انواع فعل‌های حالتی را همراه با مثال توضیح دادیم و به برخی از فعل‌های حالتی اشاره کردیم که می‌توانند به عنوان افعال حرکتی نیز به کار بروند. علاوه بر این، تفاوت افعال حالتی و حرکتی را بررسی کردیم و به کمک مثال توضیح دادیم.

در مجموع باید به این نکته اشاره کرد که افعال حالتی در زبان انگلیسی در مقایسه با افعال حرکتی کمتر هستند و بیشتر فعل‌ها در دسته حرکتی قرار می‌گیرند. فعل‌هایی که ماهیت فیزیکی دارند، جزو افعال حرکتی به شمار می‌روند و برعکس آن‌ها، فعل‌هایی که بیشتر به عواطف و احساسات مربوط می‌شوند یا عملی ذهنی را نشان می‌دهند، به عنوان افعال حالتی کاربرد دارند. برای مثال، «understand» به معنای درک کردن است و نمی‌توانیم این کلمه را با ماهیت فیزیکی بیان کنیم. به همین دلیل آن را جزو افعال حالتی در نظر می‌گیریم که بیانگر حالت است.

اما در مقابل، فعل «eat» عملی است که با چشم می‌توان آن را دید و ماهیتی فیزیکی دارد. به همین دلیل در دسته افعال حرکتی قرار می‌گیرد. در آموزش‌های قبلی «فرادرس» با انواع فعل حرکتی آشنا شدیم. در این آموزش نیز یاد گرفتیم که افعال حالتی چه ویژگی‌هایی دارند و با چه ساختاری در جمله مورد استفاده قرار می‌گیرند.

از طرف دیگر، به نکته مهمی در خصوص افعال حالتی اشاره کردیم و آن غیراستمراری بودن این دسته از فعل‌هاست. به بیان ساده‌تر، افعال حالتی هرگز با «ing» به کار نمی‌روند، مگر برخی از آن‌ها که مفهومی فیزیکی پیدا می‌کنند. در این آموزش به این دسته از افعال حالتی نیز اشاره کردیم که هم حالت غیرفیزیکی دارند و هم می‌توان ماهیت فیزیکی پیدا کنند. مهم‌ترین ویژگی افعال حالتی به طور خلاصه عبارتند از:

  • عمل یا ماهیت فیزیکی فعل را نشان نمی‌دهند.
  • نشان می‌دهند که موقعیتی چگونه به نظر می‌رسد یا چه عواطف و احساساتی پشت آن نهفته است.
  • برای افزایش میزان تخیل و توصیف جزئیات در نوشته‌ها به کار می‌روند.

مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «آموزش گرامر زبان انگلیسی – به زبان ساده» است. در ادامه، می‌توانید فهرست این مطالب را ببینید:

بر اساس رای ۱۳ نفر
آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
اگر بازخوردی درباره این مطلب دارید یا پرسشی دارید که بدون پاسخ مانده است، آن را از طریق بخش نظرات مطرح کنید.
منابع:
British CouncilThoughtCoPerfect English Grammar
نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *