اجزای کلام در انگلیسی یا Parts of Speech چیست؟ — به زبان ساده + مثال

۱۰۸۳۴ بازدید
آخرین به‌روزرسانی: ۰۲ خرداد ۱۴۰۲
زمان مطالعه: ۳۵ دقیقه
اجزای کلام در انگلیسی یا Parts of Speech چیست؟ — به زبان ساده + مثال

زبان انگلیسی از کلمات مختلفی تشکیل شده که هر یک کاربردهای متفاوتی در جمله دارند. به این کلمات «اجزای کلام» (Parts of Speech) می‌گویند و به هشت دسته مختلف تقسیم می‌شوند. در این مطلب از مجموعه مطالب زبان انگلیسی «مجله فرادرس» قصد داریم با اجزای کلام در انگلیسی آشنا شویم و نقش آن‌ها را در جمله بررسی کنیم.

اجزای کلام در انگلیسی

اجزای کلام در انگلیسی شامل هشت دسته می‌شود که عبارت‌اند از:

اجزای کلام علاوه بر این‌که نقش کلمه را در جمله معین می‌کنند، نشان می‌دهند که کلمه به‌لحاظ دستوری چه عملکردی در جمله دارد. یک کلمه می‌تواند بیش از یک اجزای کلام داشته باشد و در موقعیت‌های مختلف، نقش‌های متفاوتی به خود بگیرد. اگر بتوانیم با اجزای کلام در انگلیسی به‌خوبی آشنا شویم، درک درستی از کاربرد کلمات به ویژه هنگام استفاده از دیکشنری خواهیم داشت. در ادامه این مطلب، نقش تک‌تک اجزای کلام در انگلیسی را به طور جداگانه و با مثال توضیح خواهیم داد.

اسم

«اسم» (Noun) کلمه‌ای است که برای نامیدن شخص، مکان، شیء، گروه و غیره به کار می‌رود. اسم‌ها اغلب با حرف تعریف «a/an/the» به کار می‌روند. اسم‌ها انواع گوناگونی دارند، برای مثال، «اسامی خاص» (Proper Nouns) همواره با حرف بزرگ شروع می‌شوند، اما «اسامی عام» (Common Nouns) با حرف بزرگ شروع نمی‌شوند. اسم‌ها می‌توانند مفرد یا جمع، قابل‌شمارش یا غیر قابل‌شمارش، ذات یا انتزاعی باشند. برای نشان دادن مالکیت، معمولاً «s'» به انتهای اسم اضافه می‌شود. اسم می‌تواند نقش‌های مختلفی در جمله داشته باشد، برای مثال، می‌تواند فاعل، مفعول مستقیم و غیر مستقیم، متمم فاعلی یا مفعول حرف اضافه باشد. به مثال زیر دقت کنید.

The young girl brought me a very long letter from the teacher, and then she quickly disappeared.

دختر جوان نامه‌ای بسیار طولانی از معلم برای من آورد و به سرعت ناپدید شد.

در این مثال، «girl» به عنوان فاعل، «letter» در نقش مفعول و «teacher» به عنوان مفعول حرف اضافه به کار رفته است. بنابراین، اسم‌ها می‌توانند نقش‌های گوناگونی در جمله داشته باشند. برای آشنایی بیشتر با انواع اسم به عنوان اجزای کلام در انگلیسی در ادامه این مطلب آن‌ها را به طور کامل توضیح داده‌ایم.

انواع اسم در انگلیسی

همان‌طور که اشاره شد، اسم‌ها در زبان انگلیسی انواع گوناگونی دارند. اسم‌ها را در زبان انگلیسی به دسته‌های زیر تقسیم می‌کنند.

  • اسامی عام و خاص
  • اسامی مفرد و جمع
  • اسامی ذات و انتزاعی
  • اسامی جمعی یا گروهی
  • اسامی قابل‌شمارش و غیر قابل‌شمارش
  • اسامی مرکب
اسامی عام

«اسامی عام» (Common Nouns) بیشترین اسم‌ها را درزبان انگلیسی به خود اختصاص داده‌اند و به‌طور کلی شامل اسم افراد، مکان‌ها یا اشیا می‌شوند. برای مثال، کلمه «Country» به‌معنای «کشور»، اسم عام است که به مکانی کلی اشاره می‌کند، در حالی که «Canada» اسم عام نیست، زیرا به مکان خاصی گفته می‌شود. اسامی عام فقط زمانی با حرف بزرگ شروع می‌شوند که در ابتدای جمله قرار بگیرند یا اسم یا عنوان در نظر گرفته شوند، مانند «Grand Canyon» یا «Iron Man». تعدادی از اسامی عام در ادامه آمده است.

  • «house» به معنای خانه
  • «cat» به معنای گربه
  • «girl» به معنای دختر
  • «foot» به معنای پا
  • «country» به معنای کشور

به چند مثال زیر توجه کنید تا با کاربرد اسامی عام در جمله آشنا شوید.

Have you seen my dog?

سگ مرا دیده‌ای؟

The books are on your desk.

کتاب‌ها روی میز شما هستند.

کاربرد اجزای کلام در انگلیسی
اسامی خاص

«اسامی خاص» (Proper Nouns) به شخص، شیء یا مکان خاصی اشاره می‌کنند و همواره با حرف بزرگ نوشته می‌شوند، مانند «Spain» یا «Sarah». برای آشنایی بیشتر با نقش اسامی خاص در جمله، به مثال‌های زیر توجه کنید.

Let me introduce you to Mary.

اجازه دهید شما را به «ماری» معرفی کنم.

The capital of Italy is Rome.

پایتخت ایتالیا رم است.

I was born in November.

من در ماه نوامبر متولد شدم.

اسامی مفرد

«اسامی مفرد» (Singular Nouns) صرفاً به یک شخص، شیء یا مکان اشاره دارند. برای مثال، «a cat» یه معنای یک حیوان و «a banana» به معنای یک میوه است. تعدادی از اسم‌های مفرد در ادامه آمده است.

  • «book» به معنای کتاب
  • «car» به معنای ماشین
  • «house» به معنای خانه
  • «phone» به معنای تلفن
  • «bag» به معنای کیف

برای آشنایی بیشتر با اسامی مفرد، به نقش آن‌ها در مثال‌های زیر توجه کنید.

There's a book on the shelf.

کتابی روی قفسه است.

She has a blue bag.

او کیف آبی‌رنگی دارد.

Your phone is ringing.

تلفنت دارد زنگ می‌خورد.

اسامی جمع

«اسامی جمع» (Plural Nouns) به بیش از یک چیز اشاره می‌کنند. برای تبدیل بسیاری از اسامی مفرد به جمع، از پسوند «s-» در انتهای کلمه استفاده می‌شود، اما در برخی موارد ممکن است «es-» اضافه گردد، مانند «classes» یا «buses». در برخی از اسامی مفرد نیز، تغییراتی در املای کلمه ایجاد می‌شود، نظیر «countries» یا «babies».

اسامی جمع در انگلیسی به دو دسته «باقاعده» (Regular) و «بی‌قاعده» (Irregular) تقسیم می‌شوند. اسامی باقاعده، همان‌طور که از اسم‌شان پیداست، برای تبدیل شدن به اسم جمع از قانون مشخصی پیروی می‌کنند، مانند مثال‌های فوق. اما اسامی بی‌قاعده برای تبدیل شدن به اسم جمع، قانون مشخصی ندارند. تعدادی از اسامی جمع بی‌قاعده در ادامه آمده است.

  • person → people
  • life → lives
  • mouse → mice
  • tooth → teeth

به چند مثال زیر توجه کنید.

My trousers are too tight.

شلوار من خیلی تنگ است.

Her jeans are black.

شلور جین او مشکی است.

Those glasses are his.

آن عینک مال اوست.

اسامی ذات

«اسامی ذات» (Concrete Nouns) به کلماتی گفته می‌شود که از طریق حواس پنج‌گانه قابل‌درک هستند. در واقع، ماهیت فیزیکی دارند، اما می‌توان آن‌ها را لمس کرد یا از طریق سایر حواس پنج‌گانه شناخت. برای مثال، «table» یه معنای میز اسم ذات است، زیرا می‌توان آن را لمس کرد. به تعدادی از اسامی ذات در ادامه اشاره شده است.

  • «table» به معنای میز
  • «apple» به معنای سیب
  • «rabbit» به معنای خرگوش
  • «ear» به معنای گوش

برای آشنایی بیشتر با اسامی ذات در انگلیسی، به چند مثال زیر توجه کنید.

How many stars are there in the universe?

چند ستاره در جهان وجود دارد؟

Have you met James Bond?

«جیمز باند» را ملاقات کرده‌ای؟

اسامی انتزاعی

اسامی انتزاعی به کلماتی گفته می‌شود که از طریف حواس پنج‌گانه قابل‌درک نیستند، مانند مفاهیم اجتماعی، نظریات سیاسی و ویژگی‌های شخصیتی. به عنوان مثال، کلمه «anger» به معنای «خشم» یا کلمه «courage» به معنای «شجاعت»، ماهیت فیزیکی ندارند و به احساسات یا ویژگی‌های شخصیتی مربوط می‌شوند. تعدادی از اسامی انتزاعی در ادامه آمده است.

  • «truth» به معنای حقیقت
  • «creativity» به معنای خلاقیت
  • «democracy» به معنای دموکراسی

برای درک بهتر نقش اسامی انتزاعی در جمله، به چند مثال زیر و ترجمه آن‌ها توجه کنید.

Who killed President Kennedy is a real mystery.

این‌که چه کسی «پرزیدنت کندی» را کشت، رازی واقعی است.

Sometimes it takes courage to tell the truth.

بعضی وقت‌ها گفتن حقیقت، شجاعت می‌خواهد.

Their lives were full of sadness.

زندگی آن‌ها پر از غم و اندوه بود.

اجزای کلام در انگلیسی چیست
اسامی جمعی یا گروهی

«اسامی جمعی» (Collective Nouns) اسم‌هایی هستند که در دسته اسامی مفرد قرار می‌گیرند اما به گروهی از افراد یا اشیا اشاره دارند. به جمله زیر دقت کنید.

The team plays in the main club.

تیم در باشگاه اصلی بازی می‌کند.

در این مثال، «team» اسم جمعی است که در نقش اسم مفرد ظاهر شده و برای آن فعل مفرد «plays» در نظر گرفته شده است، اما در مفهوم جمع به کار رفته است. تعدادی از اسامی جمعی در ادامه آورده شده است.

  • «crowd» به معنای جمعیت
  • «committee» به معنای کمیته
  • «family» به معنای خانواده
  • «a sum of money» به معنای مقداری پول

برای آشنایی بیشتر با نقش اسامی جمعی، به مثال‌های زیر توجه کنید.

His family live in different countries.

خانواده او در کشورهای مختلفی زندگی می‌کنند.

The new company is the result of a merger.

شرکت جدید حاصل ادغام [چند شرکت] است.

The board of directors will meet tomorrow.

هیئت‌‌مدیره فردا تشکیل جلسه می‌دهد.

اسامی مرکب

«اسامی مرکب» (Compound Nouns) از ترکیب دو یا چند کلمه تشکیل شده است. اسامی مرکب معمولاً یا از «اسم + اسم» یا از «صفت + اسم» ساخته شده‌اند و در مجموع به عنوان یک کلمه در نظر گرفته می‌شوند، مانند مثال‌های زیر:

  • «dry-cleaning» به معنای خشک‌شویی
  • «toothpaste» به معنای خمیردندان
  • «haircut» به معنای اصلاح موی سر
  • «‌Bus stop» به معنای ایستگاه اتوبوس

به چند مثال زیر توجه کنید تا با نقش اسامی مرکب در انگلیسی بیشتر آشنا شوید.

Can we use the swimming pool?

ممکن است از استخر استفاده کنیم؟

They stop work at sunset.

آن‌ها هنگام غروب آفتاب دست از کار می‌کشند.

Don't forget that check-out is at 12 noon.

فراموش نکنید که ساعت خروج، ۱۲ ظهر است.

اسامی قابل‌شمارش

اسامی قابل‌شمارش را می‌توان شمارش کرد، مانند اسم‌های زیر:

  • «desk» به معنای میز تحریر
  • «book» به معنای کتاب
  • «ticket» به معنای بلیت
  • «car» به معنای ماشین

به چند مثال زیر توجه کنید تا با نقش اسامی قابل‌شمارش به عنوان اجزای کلام در انگلیسی بیشتر آشنا شوید.

I have only five dollars.

من فقط ۵ دلار دارم.

The Earth was formed 4.6 billion years ago.

کره زمین ۴/۶ میلیارد سال پیش تشکیل شد.

There are lots of people but we don't have a car.

تعداد افراد زیاد است، اما ما ماشین نداریم.

اسامی غیر قابل‌شمارش

اسامی «غیر قابل‌شمارش» (Uncountable Nouns) اسم‌هایی هستند که نمی‌توان آن‌ها را جمع بست. برای مثال، کلمه «happiness» به معنای «خوشحالی» را نمی‌توانیم جمع ببندیم. بنابراین، اسامی جمع معمولاً شکل جمع ندارند و همواره به شکل مفرد نوشته می‌شوند، مانند مثال‌های زیر:

  • «salt» به معنای نمک
  • «seafood» به معنای غذای دریایی
  • «luggage» به معنای چمدان
  • «advice» به معنای توصیه کردن

برای درک بهتر اسامی غیر قابل شمارش در انگلیسی، به مثال‌های زیر توجه کنید.

Have you got some money?

پول داری؟

Air-conditioners use a lot of electricity.

دستگاه‌های تهویه، برق زیادی مصرف می‌کنند.

Do you have any work for me to do?

کاری داری که برایت انجام دهم؟

Many Asians eat rice.

بسیاری از مردم آسیا برنج می‌خورند.

یادگیری زبان انگلیسی

ضمیر

«ضمیر» (Pronoun) کلمه‌ای است که به‌جای اسم می‌نشیند یا به آن اشاره می‌کند. ضمیر نیز یکی از اجزای کلام در انگلیسی است و معمولاً جایگزین اسم خاصی می‌شود که به آن «مرجع ضمیر» (Antecedent) گفته می‌شود. به مثال زیر توجه کنید.

Mary took an umbrella with her.

«ماری» با خوش چتر برد.

در این مثال، «Mary» برای ضمیر «her» نقش مرجع را دارد.

کاربرد ضمیر در جمله برای جلوگیری از تکرار اسم‌هایی است که به آن اشاره می‌کند. ضمایر شکل‌های مختلفی دارند و به همین دلیل کاربردهای متفاوتی برای آن تعریف شده است.

انواع ضمایر انگلیسی

ضمایر انگلیسی به چند دسته تقسیم می‌شوند که عبارت‌اند از:

ضمایر شخصی

«ضمایر شخصی» (Personal Pronouns) در زبان انگلیسی شامل «ضمایر فاعلی» (Subject Pronouns) و «ضمایر مفعولی» (Object Pronouns) می‌شوند که در جدول زیر به آن‌ها اشاره شده است.

ضمایر مفعولی

(Object Pronouns)

ضمایر فاعلی

(Subject Pronouns)

meI
youyou
himhe
hershe
itit
uswe
youyou
themthey

به چند مثال زیر توجه کنید تا با ساختار ضمایر فاعلی و مفعولی به عنوان اجزای کلام در انگلیسی بیشتر آشنا شوید.

I like your dress.

پیراهنت را دوست دارم.

You are late.

دیر کردی.

We live in England.

ما در انگلیس زندگی می‌کنیم.

They come from London.

آن‌ها اهل لندن هستند.

I saw her in town today.

امروز او را در شهر دیدم.

She is waiting for me.

او منتظر من است.

Why are you looking at her?

چرا به او نگاه می‌کنی؟

I'll speak to them.

من با او صحبت خواهم کرد.

ضمایر ملکی

«ضمایر ملکی» (Possessive Pronouns) به‌جای کل عبارت اسمی قرار می‌گیرند و برای جلوگیری از تکرار اسم به کار می‌روند. ضمایر ملکی در انگلیسی عبارت‌اند از:

  • mine
  • yours
  • his
  • hers
  • its
  • ours
  • yours
  • theirs

برای آشنایی بیشتر با ضمایر ملکی در انگلیسی، به چند مثال زیر توجه کنید.

A: Is that John's car?

B: No, it's not mine.

(NOT No, it's [my car].)

A: آیا آن ماشین «جان» است؟

B: نه، مال من است.

A: Whose coat is this?

B: Is it yours?

(NOT Is it [your coat]?)

A: این پالتوی کیست؟

B: مال شماست؟

A: Her coat is gray.

B: Mine is brown.

(NOT [My coat] is brown.)

A: پالتوی او طوسی است.

B: پالتوی من قهوه‌ای است.

ضمایر موصولی

ضمایر موصولی جایگزین اسم یا ضمیر می‌شوند و دو عبارت را به هم وصل می‌کنند. در زبان انگلیسی ضمیر موصولی انواع گوناگونی دارند و در زبان فارسی همه معنی «که» می‌دهند. این ضمایر عبارت‌اند از:

  • who/whom (برای افراد)
  • which (برای اشیاء و حیوانات)
  • that (برای افراد و اشیاء)
  • where (برای مکان)
  • whose (برای مالکیت)

به چند مثال زیر دقت کنید تا با ساختار و نقش ضمایر موصولی در انگلیسی بیشتر آشنا شوید.

Lord Thompson, who is 76, has just retired.

«لورد تامسون» که ۷۶ سال دارد، به تازگی بازنشست شده است.

This is the house which Jack built.

این خانه‌ای است که «جک» ساخت.

Marie Curie is the woman that discovered radium.

«ماری کوری» زنی است که رادیوم را کشف کرد.

Learn English
ضمایر اشاره

«ضمایر اشاره» (Demonstrative Pronouns) شامل «this» و «these» برای اشاره به نزدیک و «that» و «those» برای اشاره به دور است. از «this» و «that» برای اسامی مفرد و از «these» و «those» برای اسامی جمع استفاده می‌شود. برای آشنایی بیشتر با نحوه کاربرد ضمایر اشاره، چند مثال آورده شده است.

This is a cup of tea.

این یک فنجان چای است.

Whose shoes are these?

این کفش‌ چه کسی است؟

This is Janet.

این «ژانت» است.

These are my friends John and Michael.

این‌ها دوستان من، «جان» و «مایکل» هستند.

Those are very expensive cars.

آن‌ها ماشین‌های خیلی گرانی هستند.

This is our house, and that's Rebecca's house over there.

این خانه ماست، و آن خانه «ربکا» است.

ضمایر انعکاسی

ضمایر انعکاسی در زبان انگلیسی به دو دسته مفرد و جمع تقسیم می‌شوند که در جدول زیر مشاهده می‌کنید.

ضمایر انعکاسی

(Reflexive Pronouns)

itselfherselfhimselfyourselfmyselfمفرد
themselvesyourselvesourselvesجمع

برای آشنایی بیشتر با نقش ضمایر انعکاسی در جمله، به مثال‌های زیر دقت کنید.

I fell over and hurt myself.

افتادم و آسیب دیدم.

Be careful with that knife. You might cut yourself.

مراقب آن چاقو باش. ممکن است دستت را ببری.

ضمایر نامعین

«ضمایر نامعین» (Indefinite pronouns) به شخص، شیء یا مکانی اشاره می‌کند که برای شنونده مشخص نیست، مانند ضمایر زیر:

  • any (هیچ)
  • anyone/anybody (هیچ‌کس)
  • anything (هیچ‌چیز)
  • each (هر)
  • everybody (هر کس)
  • everything (هر چیز)
  • few (کمی)
  • many (زیاد)
  • nobody/no one (هیچ‌کس)
  • none (هیچ)
  • several (چندین)
  • some (تعدادی/مقداری)
  • somebody/someone (برخی)

به چند مثال زیر توجه کنید تا با این اجزای کلام در انگلیسی آشنا شوید.

Everybody enjoyed the concert.

همه از کنسرت لذت بردند.

I opened the door but there was no one at home.

در را باز کردم، اما کسی در خانه نبود.

It was a very clear sky. We could see everything.

آسمان صاف بود. می‌توانستیم همه‌چیز را ببینیم.

ضمایر متقابل

«ضمایر متقابل یا دوسویه» (Reciprocal Pronouns) برای رابطه دوطرفه بین دو نفر یا گروهی از افراد به کار می‌رود و از دو نوع تشکیل شده است:

  • «each other» به معنای همدیگر
  • «one another» به معنای یکدیگر

برای آشنایی با نحوه استفاده از ضمایر متقابل در جمله، به مثال‌های زیر توجه کنید.

Peter and Mary helped each other.

«پیتر» و «ماری» به همدیگر کمک کردند.

We sent one another Christmas cards.

ما برای یکدیگر کارت کریسمس فرستادیم.

They didn't look at each other.

آن‌ها به همدیگر نگاه نکردند.

Learn English

فعل

«فعل» (Verb) کلمه یا گروهی از کلمات است که انجام دادن کار یا حالتی را در زمان مشخصی به شخص نسبت می‌دهد. فعل به عنوان یکی از اجزای کلام در انگلیسی می‌تواند به عنوان فعل اصلی در جمله یا به عنوان فعل کمکی به کار برود. نکته مهم این است که در هر شرایطی فعل باید با فاعل خود مطابقت داشته باشد. فعل‌ها با توجه به زمان جمله، شکل‌های متفاوتی به خود می‌گیرند. به مثال زیر توجه کنید.

The young girl brought me a very long letter from the teacher, and then she quickly disappeared.

دختر جوان نامه‌ای بسیار طولانی از معلم برای من آورد و به سرعت ناپدید شد.

(در این جمله، «brought» و «disappeared» فعل هستند و هر دو برای زمان گذشته به کار رفته‌اند.)

انواع فعل در انگلیسی

فعل یکی از اجزای کلام در انگلیسی است و مانند اسم یا ضمیر انواع گوناگونی دارد. فعل‌ها در زبان انگلیسی عبارت‌اند از:

  • افعال حرکتی
  • افعال حالتی
  • افعال لازم
  • افعال متعدی
  • افعال ربطی
  • افعال کمکی
  • افعال کمکی وجهی
  • افعال باقاعده
  • افعال بی‌قاعده
  • افعال عبارتی
افعال حرکتی

«افعال حرکتی» (Action Verbs) به کارهای فیزیکی اشاره دارند که با بدن انجام می‌شود، مانند پریدن، آواز خواندن یا فعالیت‌های ذهنی مانند فکر کردن و حفظ کردن. بیشتر فعل‌های انگلیسی در دسته افعال حرکتی قرار می‌گیرند، مانند فعل‌های زیر:

  • run به معنای دویدن
  • swim به معنای شنا کردن
  • help به معنای کمک کردن
  • ignore به معنای نادیده گرفتن
  • believe به معنای باور داشتن

به چند مثال زیر توجه کنید تا با ساختار و نقش افعال حرکتی در جمله بیشتر آشنا شوید.

I work at a factory.

من در کارخانه کار می‌کنم.

Cats chase mice.

گربه‌‌ها دنبال موش‌ها می‌کنند.

We listened to the woman’s amazing story.

ما به داستان جالب آن زن گوش دادیم.

افعال حالتی

«افعال حالتی» (Stative Verbs) به حالت فعل اشاره می‌کنند. به طور کلی، ما از افعال حالتی برای توصیف کیفیت، حالت، عقیده، باور و احساسات استفاده می‌کنیم. افعال حالتی هنگامی که در جمله به کار می‌روند، به عمل فعل اشاره نمی‌کنند. هرچند برخی از فعل‌ها هم می‌توانند حالتی باشند و هم حرکتی. در ادامه به تعدادی از افعال حالتی اشاره کرده‌ایم.

  • «love» به معنای دوست داشتن
  • «want» به معنای خواستن
  • «own» به معنای مالکیت چیزی را داشتن
  • «have» به معنای داشتن
  • «resemble» به معنای شباهت داشتن

به چند مثال با افعال حرکتی توجه کنید.

The apartment has five bedrooms.

آپارتمان ۵ اتاق‌خواب دارد.

Susan loves her younger sisters.

«سوزان» عاشق خواهرهای کوچک‌ترش است.

My car needs an oil change.

ماشین من نیاز به تعویض روغن دارد.

افعال لازم

«افعال لازم» (Intransitive verbs) نیاز به مفعول مستقیم ندارند، مانند «fly» یا «sleep». به مثال‌های زیر دقت کنید.

Airplanes fly.

هواپیماها پرواز می‌کنند.

The children slept while the adults worked.

بچه‌ها خواب بودند در حالی که بزرگ‌ترها کار می‌کردند.

افعال متعدی

افعال متعدی به مفعول مستقیم نیاز دارند، مانند مثال‌های زیر:

Leonardo ate a delicious pepperoni pizza.

«لئوناردو» پیتزای پپرونی خوشمزه‌ای خورد.

The wealthy man bought three paintings.

مرد ثروتمند سه نقاشی خرید.

She really hates broccoli.

او واقعاً از بروکلی بدش می‌آید.

افعال ربطی در انگلیسی
افعال ربطی

«افعال ربطی» (Linking Verbs) نوعی افعال حالتی به شمار می‌‌روند و همان‌طور که از اسم‌شان پیداست، برای ایجاد ارتباط میان اجزای کلام در جمله به کار می‌روند. در واقع، افعال ربطی، رابط میان فاعل و متمم فاعلی هستند. متمم فاعلی فاعل جمله یا جمله‌واره را توصیف می‌کنند. افعال ربطی به عنوان فعل لازم عمل می‌کنند، در نتیجه به مفعول مستقیم نیازی ندارند. تعدادی از افعال ربطی در ادامه آمده است.

  • «be» به معنای بودن
  • «become» به معنای شدن
  • «seem» به معنای به نظر رسیدن
  • «appear» به معنای به نظر رسیدن
  • «grow» به معنای شدن

برای درک بهتر نقش افعال ربطی در جمله، به چند مثال زیر و ترجمه آن‌ها توجه کنید.

Mike is a great dancer.

«مایک» رقصنده فوق‌العاده‌ای است.

That gold watch looks expensive.

آن ساعت طلا، گران به نظر می‌رسد.

Suddenly, the mall got really crowded.

ناگهان، مرکز خرید شلوغ شد.

افعال کمکی

«افعال کمکی» (Auxiliary Verbs) همراه با فعل‌های دیگر می‌آیند و معنی جمله را تغییر می‌دهند. فعل کمکی در ترکیب با فعل اصلی به کار می‌رود و برای تغییر دادن زمان فعل یا تغییر حالت فعل در جمله به کار می‌رود. زبان انگلیسی از سه فعل کمکی تشکیل شده که عبارت‌اند ار:

  • «be» به معنای بودن
  • «have» به معنای داشتن
  • «do» به معنای انجام دادن

برای آشنایی بیشتر با ساختار و نقش افعال کمکی در انگلیسی، مطالعه مطلب زیر از «مجله فرادرس» پیشنهاد می‌شود.

به چند مثال زیر توجه کنید.

The musician has performed in concerts all over the world.

نوازنده کنسرت‌هایی در سرتاسر دنیا اجرا کرده است.

My cat is getting older.

گربه من دارد پیر می‌شود.

She has a lot of homework to do tonight.

او امشب تکالیف زیادی برای انجام دادن دارد.

افعال کمکی وجهی

«افعال کمکی وجهی» (Modal Auxiliary Verbs) دسته‌ای از افعال کمکی هستند که همراه با فعل اصلی برای تعیین ویژگی‌های خاصی در جمله به کار می‌روند. این فعل‌‌ها مفاهیمی نظیر توانایی، ضرورت، احتمال یا اجازه دادن را بیان می‌کنند. تعدادی از افعال کمکی وجهی در ادامه آمده است.

  • can
  • may
  • might
  • must
  • would
  • could
  • should
  • will

در نظر داشته باشید که بعد از افعال کمکی وجهی، از شکل ساده فعل استفاده می‌شود، مانند مثال‌های زیر:

Once you finish your homework, you may play outside.

وقتی تکالیف خود را تمام کردید، می‌توانید بیرون بازی کنید.

We must carefully add two eggs to the bowl.

باید با دقت دو عدد تخم‌مرغ را به کاسه اضافه کنیم.

I would go to the movies if I wasn’t busy working.

اگر مشغول کار نبودم، به سینما می‌رفتم.

(در حالت رسمی از «were» به‌جای «was» استفاده می‌شود.)

افعال بی قاعده
افعال باقاعده

فعل‌های زبان انگلیسی را به دو دسته باقاعده و بی‌قاعده تقسیم می‌کنند. شکل گذشته «افعال با قاعده» (Regular Verbs) از قانون خاصی پیروی می‌کند، برای مثال پسوند «d-» یا «ed-» می‌گیرد. برای مثال، شکل گذشته فعل «look» به صورت «looked» نوشته می‌شود. البته در برخی موارد املای کلمه دستوش تغییر می‌شود، اما به طور کلی قاعده و قانون مشخصی برای آن تعریف شده است. در ادامه به چند فعل باقاعده اشاره شده است.

  • jump → jumped
  • slip → slipped
  • try → tried
  • walk → walked
  • practice → practiced

برای درک بهتر جایگاه افعال باقاعده در جمله، به چند مثال زیر توجه کنید.

He walked two miles to the post office.

او تا اداره پست دو مایل پیاده رفت.

We purchased all of the supplies that we needed for the camping trip.

ما تمام وسایل مورد نیاز خود را برای سفر تفریحی تهیه کردیم.

Tiffany had noticed something strange about Marcus’s story.

«تیفانی» متوجه چیز عجیبی در داستان «مارکوس» شد.

افعال بی‌قاعده

شکل گذشته «افعال بی‌قاعده» (Irregular Verbs) از قاعده و قانون مشخصی پیروی نمی‌کند. به عبارت دیگر، «d-» یا «ed-» نمی‌گیرد و کل فعل تغییر می‌کند. به تعدادی از افعال بی‌قاعده در ادامه اشاره شده است.

  •  eat → ate → eaten
  • fly → flew → flown
  • catch → caught → caught
  • set → set → set
  • give → gave → given

برای دانلود پی‌دی‌اف افعال بی‌قاعده در انگلیسی می‌توانید از لینک زیر استفاده کنید. لغات ستاره‌دار در نوشتار انگلیسی و آمریکایی ممکن است به صورت افعال باقاعده نوشته شوند.

به چند جمله زیر و کاربرد افعال بی‌قاعده توجه کنید.

Cindy knew all of the right answers.

«سیندی» همه پاسخ‌های درست را می‌دانست.

This junky computer has given me nothing but headaches since I bought it.

از وقتی که این کامپیوتر بی‌مصرف را خریدم، هیچ‌چیز جز سردرد برای من نداشته است.

The workers took the furniture out of the truck.

کارگران اسباب و اثاثیه را از کامیون بیرون آوردند.

افعال عبارتی

«افعال عبارتی» (Phrasal Verbs) ترکیبی از فعل با حرف اضافه و/یا قید هستند که معنی کاملاً متفاوتی با فعل اصلی دارند. برای مثال، کلمه «give» به معنای دادن است و فعل عبارتی آن «give back» به معنای بازگرداندن یا پس دادن چیزی است. برای درک بهتر به چند نمونه از افعال عبارتی و مثال‌های آن‌ها توجه کنید.

معنیفعل عبارتیمعنیفعل
کنسل کردنcall offصدا زدن؛ نامیدنcall
مراقبت کردنlook afterنگاه کردنlook
رد کردن؛ نپذیرفتنturn downبرگشتن؛ چرخیدنturn
موکول کردنput offقرار دادنput

صفت

«صفت» (Adjective) کلمه‌ای است که ویژگی اسم یا ضمیر را توصیف می‌کند. کلماتی مانند «pretty» ،«young» و «smart» صفت هستند و اطلاعات بیشتری درباره اسم به ما می‌دهند. برای مثال، وقتی می‌گوییم «آن دختر جوان است»، از صفت «جوان» برای بیان ویژگی‌های آن دختر کمک گرفته‌ایم. صفت معمولاً قبل از اسم می‌آید و در این صورت، قبل از آن از حروف تعریف «a/an/the» استفاده می‌شود. به مثال زیر توجه کنید.

The young girl brought me a very long letter from the teacher, and then she quickly disappeared.

دختر جوان نامه‌ای بسیار طولانی از معلم برای من آورد و به سرعت ناپدید شد.

در این مثال، «girl» اسم و «young» صفت است که قبل از اسم قرار گرفته است. همچنین، «long» نقش صفت را دارد و قبل از «letter» آمده است. به علاوه، قبل از صفت از حروف تعریف «the» و «a» نیز استفاده شده است. صفت‌ها در زبان انگلیسی انواع متعددی دارند که در ادامه این مطلب به آن اشاره خواهیم کرد.

برای آشنایی بیشتر با انواع و ترتیب قرار گرفتن صفت در زبان انگلیسی، مطالعه مطالب زیر از «مجله فرادرس» پیشنهاد می‌شود.

انواع صفت در انگلیسی

صفت‌ها نیز از اجزای کلام در انگلیسی به شمار می‌روند و به دو دسته «توصیفی» (Descriptive Adjectives) و «محدودکننده» (Limiting Adjectives) تقسیم می‌شوند. صفات توصیفی، کلماتی هستند که برای توصیف اسم یا ضمیر به کار می‌روند، اما صفات محدودکننده ویژگی‌های اسم را محدود می‌کنند. صفات توصیفی به دو دسته «وصفی» و «خبری» تقسیم می‌شوند. اما صفات محدود‌کننده در زبان انگلیسی انواع متعددی دارند. بنابرایت، انواع صفت‌ها در زبان انگلیسی شامل موارد زیر می‌شود:

  • صفات وصفی
  • صفات خبری
  • صفات شمارشی
  • صفات خاص
  • صفات اشاره
  • صفات ملکی
  • صفات پرسشی
  • صفات نامعین
  • صفات ترتیبی
  • حروف تعریف معین و نامعین
  • صفات مرکب
  • اسم‌هایی که نقش صفت دارند
صفات وصفی

همان‌طور که اشاره شد، «صفات وصفی» (Attributive Adjectives) در دسته صفات توصیفی قرار می‌گیرند. آن‌ها قبل از اسم می‌آیند و ویژگی‌های صفت را بیان می‌کنند، مانند مثال‌های زیر:

She has a beautiful sister.

او خواهر زیبایی دارد.

The hungry gorilla ate the fresh mangoes.

گوریل گرسنه انبه‌های تازه را خورد.

Keith gave his dad something special for his birthday.

«کیت» برای تولد پدرش چیز خاصی هدیه داد.

انواع صفت در انگلیسی
صفات خبری

«صفات خبری» (Predicative Adjectives) صفاتی هستند که در نقش گزاره در جمله ظاهر می‌شوند. یعنی به عنوان متمم فاعلی در جمله عمل می‌کنند و کنار اسم یا ضمیر قرار نمی‌گیرند. صفات خبری بعد از افعال ربطی در جمله قرار می‌گیرند، مانند مثال‌های زیر:

Andrea is tall.

«آندریا» قدبلند است.

Max became angry.

«مکس» عصبانی شد.

The steak looks delicious.

استیک خوشمزه به نظر می‌رسد.

صفات شمارشی

«صفات شمارشی» (Quantitative Adjectives) اطلاعاتی درباره کمیت اسم یا ضمیر می‌دهند و معمولاً در پاسخ به «how much» و «how many» به کار می‌روند، مانند مثال‌های زیر:

She has two children.

او دو فرزند دارد.

I don't have enough money to buy a house.

من پول کافی برای خانه خریدن ندارم.

صفات خاص

«صفات خاص» (Proper Adjectives) صفت‌هایی هستند که از اسم‌های خاص ساخته می‌شوند. در کل، از صفات خاص زمانی استفاده می‌شود که چیزی را به شخص یا مکان خاصی نسبت می‌دهیم. کلماتی مانند «African» یا «Shakespearian». به چند مثال زیر توجه کنید تا با نقش صفات خاص در جمله آشنا شوید.

He was reading a Russian newspaper.

او مشغول خواندن روزنامه روسی بود.

I think Turkish food is tasty.

من فکر می‌کنم غذای ترکی خوش‌طعم است.

We studied the history of Victorian England in school today.

ما امروز در مدرسه، تاریخ انگلستان ویکتوریایی را خواندیم.

صفات اشاره

«صفات اشاره» (Demonstrative Adjectives) اشاره به موقعیت یا مکان شخص یا چیزی به کار می‌روند. رایج‌ترین صفات اشاره در زبان انگلیسی عبارت‌اند از:

  • «this» به معنای این
  • «that» به معنای آن
  • «these» به معنای این‌ها
  • «those» به معنای آن‌ها

برای آشنایی بیشتر با صفات اشاره به عنوان اجزای کلام در انگلیسی به چند مثال زیر توجه کنید.

This watch is cheaper than that one.

این ساعت ارزان‌تر از آن یکی است.

This weekend is going to be really fun.

این هفته قرار است خیلی سرگرم‌کننده باشد.

look at those monkeys over there.

به آن میمون‌ها در آنجا نگاه کن.

نکته: صفات اشاره با ضمایر اشاره فرق دارد. ضمیر اشاره قبل از اسم قرار نمی‌گیرد و به‌تنهایی در جمله می‌آید، در حالی که صفت اشاره همواره قبل از اسم می‌آید. به دو مثال زیر توجه کنید.

That classroom is really big.

آن کلاس درس بزرگ است.

(در این مثال «that» قبل از «classroom» آمده و صفت اشاره است.)

∗∗∗

Those clothes are mine.

آن‌ها لباس‌های من است.

(در این مثال، «those» قبل از «clothes» آمده و صفت اشاره است.)

∗∗∗

These are our books.

این‌ها کتاب‌های ما هستند.

(در این مثال، «these» ضمیر اشاره است.)

∗∗∗

That is a beautiful dress.

آن پیراهن زیبایی است.

(در این مثال، «that» ضمیر اشاره است.)

صفات ملکی

از «صفات ملکی» (Possessive Adjectives) اغلب برای بیان مالکیت استفاده می‌شود. رایج‌ترین صفات ملکی در زبان انگلیسی را در جدول زیر مشاهده می‌کنید.

صفات ملکی

(Possessive Adjectives)

itsmy
ouryour
theirhis
whoseher

به مثال‌های زیر و کاربرد صفات ملکی توجه کنید. در نظر داشته باشید که صفات ملکی همواره قبل از اسم قرار می‌گیرند.

My favorite food is pizza.

پیتزا غذای مورد علاقه من است.

Sydney spent the day with her parents.

«سیدنی» تمام روز را با والدینش سپری کرد.

Canadians celebrated their team’s victory at the Olympics.

کانادایی‌ها پیروزی تیم‌شان در المپیک را جشن گرفتند.

صفات پرسشی

از «صفات پرسشی» (Interrogative Adjectives)، همان‌طور که از اسم‌شان پیداست، برای سؤال پرسیدن استفاده می‌کنیم. صفات پرسشی شامل «what» و «which» و «whose» است و قبل از اسم قرار می‌گیرند. به مثال‌های زیر توجه کنید.

What color is your favorite?

رنگ مورد علاقه شما چیست؟

Which button turns off the lights?

کدام دکمه چراغ‌ها را خاموش می‌کند؟

Whose turn is it to wash the dishes?

نوبت چه کسی است که ظرف‌ها را بشوید؟

انواع قید در انگلیسی
صفات ترتیبی

«صفات ترتیبی» (Cardinal Adjectives) موقعیت اسم را در میان مجموعه‌ای از اسم‌های دیگر نشان می‌دهند، مانند صفت‌های زیر:

  • «first» به معنای اولین
  • «second» به معنای دومین
  • «third» به معنای سومین

برای این‌که با کاربرد صفات ترتیبی بیشتر آشنا شوید، به چند مثال زیر توجه کنید.

This is the first chapter of this book.

این فصل اول این کتاب است.

Tomorrow is our third wedding anniversary.

فردا سومین سالگرد ازدواج ماست.

حروف تعریف معین و نامعین

«حروف تعریف معین و نامعین» (Definite & Indefinite Articles) نیز در دسته صفت‌ها به شمار می‌روند و ویژگی‌های اسم را تعیین می‌کنند. در زبان انگلیسی حروف تعریف به دو دسته معین و نامعین تقسیم می‌‌شوند. «a» و «an» حروف تعریف نامعین و «the» حرف تعریف معین است. از حروف تعریف نامعین برای اسامی مفرد و قابل‌شمارش استفاده می‌کنیم و از «the» برای اسم‌هایی که از قبل درباره آن‌ها اطلاعاتی داریم. به چند مثال زیر توجه کنید تا کاربرد حروف تعریف در انگلیسی را بهتر یاد بگیرید.

Please give me the hammer.

لطفاً چکش را به من بده.

(در این مثال، شخص مقابل می‌داند که منظور گوینده کدام چکش است.)

My mother is a kind woman.

مادر من زن مهربانی است.

She will bring a small gift to Sophie's party.

او هدیه کوچکی برای تولد «سوفی» خواهد آورد.

I really liked the museum we visited last year.

من واقعاً موزه‌ای را که پارسال دیدن کردیم، دوست داشتم.

(چون هر دو درباره آن موزه اطلاعات دارند، از «the» استفاده شده است.)

صفات مرکب

«صفات مرکب» (Compound Adjectives) صفاتی هستند که از ترکیب چند کلمه ایجاد شده‌اند و معمولاً با علامت «-» (Hyphen) از هم جدا می‌شوند. برای مثال، به چیزی که دمده شده در زبان انگلیسی «old-fashioned» می‌گوییم که از ترکیب دو صفت ایجاد شده و با «hyphen» جدا شده است. به چند مثال زیر و کاربرد صفات مرکب توجه کنید.

He was dancing with a short-haired woman.

او با زنی موکوتاه می‌رقصید.

He is an obedient and well-behaved child.

او کودکی مطیع و خوش‌برخورد است.

I come from a well-educated family.

من از خانواده‌ای تحصیلکرده هستم.

اسم‌هایی که نقش صفت دارند

برخی از اسم‌ها به عنوان صفت در جمله به کار می‌روند، به همین خاطر می‌توان آن‌ها را در دسته صفت‌ها قرار داد. در این حالت، اسم اول در نقش صفت ظاهر می‌شود، مانند مثال‌های زیر:

  • «history teacher» به معنای «معلم تاریخ»
  • «ticket office» به معنای «باجه بلیت‌فروشی»
  • «war story» به معنای «داستان جنگ»

قید

«قید» (Adverb) کلمه‌ای است که فعل یا صفت را توصیف و ویژگی‌های آن را بیان می‌کند. قید نیز از اجزای کلام در انگلیسی به شمار می‌رود و معمولاً به سؤال‌هایی مانند «کی»، «کجا»، «چگونه»، «چرا»، «تحت چه شرایطی» یا «تا چه حدی» پاسخ می‌دهد. در مثال زیر از قید استفاده شده است.

The young girl brought me a very long letter from the teacher, and then she quickly disappeared.

دختر جوان نامه‌ای بسیار طولانی از معلم برای من آورد و به سرعت ناپدید شد.

انواع قید در انگلیسی

همان‌طور که گفته شد، قید یکی از اجزای کلام در انگلیسی است و به پنج دسته اصلی تقسیم می‌شود که عبارت است از:

قید زمان

«قید زمان» (Adverbs of Time) اطلاعات بیشتری درباره زمان وقوع فعل به ما می‌دهد. قیدهای زمان معولاً در ابتدا یا انتهای جمله قرار می‌گیرند. در صورتی که تأکید بیشتری روی آن داشته باشیم، ترجیحاً آن را ابتدای جمله قرار می‌دهیم. تعدادی از قیدهای زمان در جدول زیر آمده است.

قید زمان

(Adverb of Time)

sometimesrecentlynever
usuallyduringlately
so faryetjust
soonalways

به چند مثال زیر دقت کنید تا با کاربرد قید زمان در جمله بیشتر آشنا شوید.

So far, we have found twelve grammar mistakes.

تا کنون، ۱۲ اشتباه گرامری پیده کرده‌ایم.

I haven’t been going to the gym lately.

این اواخر به باشگاه نرفته‌ام.

We recently bought a new car.

به‌تازگی ماشین جدیدی خریدیم.

قید مکان

«قید مکان» (Adverbs of Place) بیانگر مکان وقوع فعل است و معمولاً بعد از فعل اصلی، بعد از مفعول یا در انتهای جمله می‌آید. برخی از قیدهای رایج مکان در جدول زیر آمده است.

قید مکان

(Adverbs of Place)

insideouthere
outsideinthere
intoabovenowhere
beloweverywhere

برای آشنایی بیشتر با قیدهای مکان در انگلیسی به مثال‌های زیر توجه کنید.

We went into the cave, and there were bats everywhere!

ما داخل غار شدیم و همه‌جا پر از خفاش بود!

There aren’t any restaurants here. Let’s go somewhere else.

اینجا هیچ رستورانی نیست. بیا برویم جای دیگر.

He is playing in the park.

او مشغول بازی کردن در پارک است.

She's staying at home.

او در خانه می‌ماند.

قد حالت

«قید حالت» (Adverbs of Manner) اطلاعات بیشتری درباره چگونگی وقوع فعل می‌دهد. قیدهای حالت رایج‌تر از قیدهای دیگر هستند. اغلب آن‌ها به «ly» ختم می‌شوند. تعدادی از قیدهای حالت را در جددول زیر مشاهده می‌کنید.

قید حالت

(Adverb of Manner)

calmlyneatly
politelyslowly
loudlyquickly
kindlysadly

به چند مثال زیر دقت کنید تا با کاربرد قیدهای حالت در زبان انگلیسی بیشتر آشنا شوید.

The young soldier folded his clothes neatly.

سرباز جوان لباس‌هایش را مرتب تا کرد.

I politely opened the door for my grandmother as she stepped out of the car.

وقتی مادربزرگم از ماشین پیاده شد، با احترام در را برایش باز کردم.

A fat white cat rested lazily on the sofa.

یک گربه چاق سفید با تنبلی روی مبل استراحت کرد.

قید مقدار

«قید مقدار» (Adverbs of Degree) درباره شدت و مقدار فعل، صفت یا قید دیگر توضیح می‌‌دهد. برای مثال، در جمله «او خیلی خوشحال است»، کلمه «خیلی» نشان‌دهنده میزان خوشحال بودن شخص است. تعدادی از قیدهای مقدار را در جدول زیر مشاهده می‌کنید.

قید مقدار

(Adverb of Degree)

tooalmost
enoughquite
justnearly
simplyso

برای آشنایی بیشتر با جایگاه قید مقدار در جمله، به مثال‌های زیر توجه کنید.

Can I come to the movies too?

من هم می‌توانم به سینما بیایم؟

Aren’t you hungry? You’ve hardly touched your dinner.

گرسنه نیستی؟ دست به شام خود نزدی.

I’m so excited to see the new James Bond movie!

من برای دیدن فیلم جیمز باند خیلی هیجان‌زده هستم.

قید تکرار

«قید تکرار» (Adverbs of Frequency) همان‌طور که از اسمش پیداست، تعداد دفعات وقوع عملی را نشان می‌دهند و اغلب بلافاصله قبل از فعل اصلی در جمله به کار می‌روند. برخی از قیدهای تکرار رایج را در جدول زیر مشاهده می‌کنید.

قید تکرار

(Adverbs of frequency)

sometimesnever
normallyalways
seldomrarely
againusually

به چند مثال زیر توجه کنید تا با این دسته از اجزای کلام در انگلیسی بیشتر آشنا شوید.

I rarely eat fast food these days.

این روزها به ندرت فست فود می‌خورم.

Tom usually takes his dog for a walk before breakfast.

«تام» معمولاً سگش را قبل از صبحانه به پیاده‌روی می‌برد.

They always go to the same restaurant.

آن‌ها همیشه به همان رستوران می‌روند.

یادگیری لغات انگلیسی

حرف اضافه

«حرف اضافه» (Preposition) کلمه‌ای است که ارتباط میان دو چیز را در جمله مشخص می‌کند. حرف اضافه قبل از اسم یا ضمیر قرار می‌گیرد تا کلمه دیگری را در جمله توصیف کند. بنابراین، حرف اضافه همواره بخشی از «عبارت حرف اضافه‌ای» (Prepositional Phrase) به حساب می‌آید و به عنوان صفت یا قید عمل می‌کند و به عنوان اجزای کلام در انگلیسی نقش مهمی را در جمله ایفا می‌کند، مانند عبارت‌های زیر:

  • «by the tree» به معنای کنار درخت
  • «with our friends» به معنای با دوستانمان
  • «until tomorrow» به معنای تا فردا

به چند مثال زیر توجه کنید تا با کاربرد حروف اضافه در انگلیسی بیشتر آشنا شوید.

She went to the store.

او به مغازه رفت.

He came by bus.

او با اتوبوس آمد.

They will be there at three o'clock.

آن‌ها ساعت سه آنجا خواهند بود.

The cat is under the table.

گربه زیر میز است.

انواع حرف اضافه در انگلیسی

حرف اضافه یکی دیگر از اجزای کلام در انگلیسی است و در سه دسته مهم زیر قرار می‌گیرد:

  • «حروف اضافه زمان»
  • «حروف اضافه مکان»
  • «حروف اضافه جابه‌جایی یا حرکت»
حروف اضافه زمان

«حروف اضافه زمان» (Prepositions of Time) معمولاً نشان‌دهنده زمان وقوع فعل است که می‌تواند مربوط به زمان گذشته، حال یا آینده باشد. به چند مثال زیر توجه کنید تا با کاربرد حروف اضافه زمان بیشتر آشنا شوید.

David was born on August 8, 2001.

«دیوید» در هشتم آگوست ۲۰۰۱ به دنیا آمد.

She came to visit us before our trip to England.

قبل از سفرمان به انگلیسی، او به دیدن ما آمد.

He was born in 2005.

او در سال ۲۰۰۵ متولد شد.

حروف اضافه مکان

«حروف اضافه مکان» (Prepositions of Place) اغلب نشان‌دهنده مکان یا موقعیت هستند. تعدادی از حروف اضافه مکان را ادامه مشاهده می‌کنید.

  • on
  • under
  • next to
  • between
  • among
  • in front of
  • behind
  • by

به چند مثال زیر و کاربرد حروف اضافه مکان توجه کنید.

The cup is on the kitchen table.

فنجان روی میز آشپزخانه است.

The clock is on the wall.

ساعت دیواری روی دیوار است.

The books are in the bookcase.

کتاب‌ها در قفسه کتاب هستند.

The boy jumped over the fence.

پسر از روی حصار پرید.

The dog was near the swimming pool.

سگ کنار استخر بود.

The cat was inside the house.

گربه داخل خانه بود.

حروف اضافه جابه‌جایی یا حرکت

«حروف اضافه جابه‌جایی یا حرکت» (Prepositions of Movement) نشان‌دهنده مسیری است که چیزی یا کسی در آن در حال حرکت است. رایج‌ترین حرف اضافه حرکت در زبان انگلیسی «to» است. سایر حروف اضافه حرکت و جابه‌جایی عبارت‌اند از:

  • across
  • through
  • into
  • over
  • down
  • up
  • around

به چند مثال زیر و کاربرد حروف اضافه جابه‌جایی توجه کنید.

Billy and Max swam across the lake.

«بیلی» و «مکس» طول دریاچه را شنا کردند.

The car past through the window when the children were playing in the backyard.

وقتی بچه‌ها در حیاط‌ خلوت مشغول بازی بودند، ماشین از جلوی پنجره رد شد.

The man climbed up the mountain.

مرد از کوه بالا رفت.

کاربرد اجزای کلام در انگلیسی

حرف ربط

«حرف ربط» (Conjunction) کلمه یا گروهی از کلمات را به هم وصل می‌کند. در زبان انگلیسی سه حرف ربط داریم که هر یک کاربردهای بخصوصی دارد. برای مثال، «and» نوعی حرف ربط است که دو جمله یا دو کلمه را به هم وصل می‌کند، مانند مثال‌های زیر:

Jack and Bill went to the park.

«جک» و «بیل» به پارک رفتند.

(در این مثال، دو اسم «Jack» و «Bill» به کمک «and» به هم وصل شده‌اند.)

He came back home and took a shower.

او به خانه برگشت و دوش گرفت.

(در این مثال، دو جمله یا جمله‌واره با «and» به هم وصل شده‌اند.)

انواع حرف ربط در انگلیسی

همان طور که اشاره شد، حروف ربط در زبان انگلیسی به سه نوع تقسیم می‌شوند که عبارت‌اند از:

  • حروف ربط هم‌پایه
  • حروف ربط دوتایی
  • حروف ربط وابسته

حروف ربط در زبان انگلیسی کاربردهای متفاوتی دارند. اما به طور کلی برای وصل کردن دو جمله‌واره مستقل یا وابسته به کار می‌روند. در ادامه این مطلب، اشاره مختصری به آن خواهیم داشت.

حروف ربط هم‌پایه

«حروف ربط هم‌پایه» (Coordinating Conjunctions) یکی از انواع حروف ربط است که دو کلمه ی جمله‌واره مستقل را به هم وصل می‌کند. حروف ربط هم‌پایه بیشترین کاربرد را در میان حروف ربط در انگلیسی دارند. در زبان انگلیسی، هفت حرف ربط هم‌پایه داریم که عبارت‌اند از:

  • for
  • and
  • nor
  • but
  • or
  • yet
  • so

به چند مثال زیر توجه کنید تا با ساختار حروف ربط هم‌پایه در انگلیسی بیشتر آشنا شوید.

Alex stood first and got a prize.

«الکس» اول شد و جایزه گرفت.

Sleep now or you will miss the class tomorrow.

همین الآن بخواب وگرنه کلاس فردا را از دست می‌دهی.

He can swim, but he can't drive.

او می‌تواند شنا کند، اما نمی‌تواند رانندگی کند.

حروف ربط دوتایی

«حروف ربط دوتایی» (Correlative Conjunctions) به صورت جفت و جدا از هم در جمله قرار می‌گیرند. حروف ربط دوتایی ، جمله‌ای را به جمله دیگر وصل می‌کند. مهم‌ترین حروف ربط در زبان انگلیسی عبارت‌اند از:

  • both/and
  • whether/or
  • either/or
  • neither/nor
  • not/but
  • not only/but also

به چند مثال زیر توجه کنید تا با کاربرد حروف ربط دوتایی در زبان انگلیسی آشنا شوید.

Both Ted and Andy will come tomorrow.

هم «تد» و هم «اندی» فردا می‌آیند.

I'll study either today or tomorrow.

من یا امروز درس می‌خوانم یا فردا.

I practiced not only French, but also Spanish.

من نه‌تنها فرانسه، بلکه اسپانیایی نیز تمرین کردم.

حروف ربط وابسته

«حروف ربط وابسته» (Subordinating Conjunctions) جمله‌واره‌های وابسته را به هم وصل می‌کند و نقش‌های متفاوتی در جمله دارد. انواع حروف ربط وابسته در انگلیسی را در جدول زیر مشاهده می‌کنید.

حرف ربط وابسته

(Subordinating Conjunctions)

becauseasalthough
ifhowbefore
thansinceonce
untilthoughthat
wherewheneverwhen
whywhilewhether

برای آشنایی بیشتر با انواع حروف وابسته در انگلیسی، به مثال‌های زیر توجه کنید.

Because of him, I learned how to start my own business.

به خاطر او من یاد گرفتم که چگونه کسب‌وکار خود را راه‌اندازی کنم.

Until you try, you will never know.

تا وقتی که تلاش نکنی، هرگز نمی‌دانی.

When I've finished my homework, I'm going to phone Marita.

وقتی تکالیفم را انجام بدهم، به ماریتا زنگ خواهم زد.

آموزش زبان انگلیسی

حرف ندا

«حرف ندا» (Interjection) کلمه یا جمله‌واره‌‌ای است که به‌تنهایی و بدون نیاز به جمله کامل، معنی را منتقل می‌کند. هر زبانی حروف ندای خودش را دارد. کاربرد حروف ندا در زبان انگلیسی به موقعیت‌های مختلف بستگی دارد. برای مثال، هنگامی که می‌خواهیم احساس خود را در مورد چیزی نشان دهیم، از حروف ندا کمک می‌گیریم و اغلب بعد از آن از علامت تعجب استفاده می‌کنیم. برای مثال، هنگام ابراز تعجب یا خوشحالی از چیزی، حروف ندا به کار می‌بریم که یکی از اجزای کلام در انگلیسی به شمار می‌رود. به چند مثال زیر و کاربرد حروف ندا توجه کنید.

Oh! I forgot to ask!

اوه! فراموش کردم بپرسم!

Wow! That's fantastic!

وای! آن خارق العاده است!

My goodness!

خدای من!

Hey! Don't be so lazy!

هی! این‌قدر تنبل نباش!

Well, let's think about it.

خب، بهتر است به آن فکر کنیم.

Ouch! It really hurts!

آخ! واقعاً درد می‌کنه!

کلماتی که بیش از یک نقش دارند

بسیاری از کلمات انگلیسی بیش از یک نقش دارند، به عبارت دیگر چندین اجزای کلام دارند. برای مثال، کلمه «work» می‌تواند هم به عنوان فعل و هم به عنوان اسم عمل کند. یا «but» هم می‌تواند حرف ربط باشد و هم حرف اضافه. همچنین «well» می‌تواند در نقش صفت، قید و حرف ندا ظاهر شود. از طرفی، بسیاری از اسم‌ها می‌توانند به عنوان صفت نیز در جمله به کار بروند. برای بررسی اجزای کلام در انگلیسی ابتدا از خود بپرسید که نقش این کلمه در جمله چیست؟ پس از آن به راحتی می‌توانید با نقش و ساختار آن آشنا شوید.

در جدول زیر، مثال‌هایی آورده شده است که در آن‌ها برخی از کلمات در چند نقش متفاوت ظاهر شده‌اند. حتی برای برخی از مثال‌ها نقش‌های بیشتری نیز تعریف شده که در جدول زیر به تعدادی از آن‌ها اشاره شده است. برای مثال، در جدول زیر به دو نقش مختلف «but» به عنوان حرف ربط و حرف اضافه اشاره شده است، اما اگر به دیکشنری مراجعه کنید، خواهید دید که شش نقش مختلف دارد و به همین دلیل اجزای کلام متفاتی به آن نسبت داده می‌شود.

مثالاجزای کلامکلمه
My work is easy.اسمwork
I work in London.فعل
John came but Mary didn't come.حرف ربطbut
Everyone came but Mary.حرف اضافه
Are you well?صفتwell
She speaks well.قید
Well! That's expensive!حرف ندا
We ate in the afternoon.اسمafternoon
We had afternoon tea.اسمی که نقش صفت دارد

سوالات رایج درباره اجزای کلام در انگلیسی

در ادامه سعی کرده‌ایم به تعدادی از پرسش‌‌های رایج در خصوص اجزای کلام در انگلیسی پاسخ دهیم.

اجزای کلام در انگلیسی به چند دسته تقسیم می‌شوند؟

اجزای کلام در زبان انگلیسی به هشت دسته تقسیم می‌شوند که شامل اسم، ضمیر، فعل، صفت، قید، حرف اضافه، حرف ربط و حرف ندا می‌شود. اجزای کلام علاوه بر این‌که نقش کلمه را در جمله معین می‌کنند، نشان می‌دهند که کلمه از نظر دستوری چه عملکردی در جمله دارد.

انواع اسم در انگلیسی چیست؟

اسم‌ها را در زبان انگلیسی به دسته‌های گوناگونی تقسیم می‌کنند که مهم‌ترین آن‌‌ها شامل اسامی عام و خاص، اسامی مفرد و جمع، اسامی ذات و انتزاعی، اسامی جمعی یا گروهی، اسامی قابل‌شمارش و غیر قابل‌شمارش و اسامی مرکب می‌شود.

انواع ضمیر در زبان انگلیسی کدام است؟

ضمایر انگلیسی به چند دسته تقسیم می‌شوند که عبارت‌اند از «ضمایر شخصی»، «ضمایر ملکی»، «ضمایر موصولی»، «ضمایر اشاره»، «ضمایر انعکاسی»، «ضمایر نامعین» و «ضمایر متقابل».

فعل در زبان انگلیسی چه تعریف دارد؟

«فعل» (Verb) کلمه یا گروهی از کلمات است که انجام دادن کار یا حالتی را در زمان مشخصی به شخص نسبت می‌دهد. فعل به عنوان یکی از اجزای کلام در انگلیسی می‌تواند به عنوان فعل اصلی در جمله یا به عنوان فعل کمکی به کار برود.

صفت در انگلیسی چیست؟

«صفت» (Adjective) کلمه‌ای است که ویژگی اسم یا ضمیر را توصیف می‌کند. کلماتی مانند «pretty» ،«young» و «smart» صفت هستند و اطلاعات بیشتری درباره اسم به ما می‌دهند. برای مثال، وقتی می‌گوییم «آن دختر جوان است»، از صفت «جوان» برای بیان ویژگی‌های آن دختر کمک گرفته‌ایم. صفت معمولاً قبل از اسم می‌آید و در این صورت، قبل از آن از حروف تعریف «a/an/the» استفاده می‌شود.

قید چیست و انواع آن کدام است؟

«قید» (Adverb) کلمه‌ای است که فعل یا صفت را توصیف و ویژگی‌های آن را بیان می‌کند. قید نیز از اجزای کلام در انگلیسی به شمار می‌رود و معمولاً به سؤال‌هایی مانند «کی»، «کجا»، «چگونه»، «چرا»، «تحت چه شرایطی» یا «تا چه حدی» پاسخ می‌دهد. انواع قید در زبان انگلیسی شامل «قید زمان»، «قید مکان»، «قید حالت»، «قید مقدار» و «قید تکرار» است.

تمرین اجزای کلام در انگلیسی

برای ارزیابی عملکرد خود در رابطه با «مطلب اجزای کلام در انگلیسی»، می‌توانید از تمرین‌هایی که در ادامه در اختیار شما قرار گرفته است استفاده کنید. آزمون اول شامل ۱۰ سؤال است و  پاسخ آن‌ها نیز بعد از هر سوال آمده است.

تمرین اول

گزینه درست را انتخاب کنید.

اجزای کلام را در جملات زیر مشخص کنید.

Q1: I bought a beautiful dress at the mall.

جواب

Answer: adjective

Q2: What did she ask you to do?

جواب

Answer: pronoun

Q3: I left my shoes under the kitchen table.

جواب

Answer: preposition

Q4: If we finish our work quickly we can go to the movies.

جواب

Answer: adverb

Q5: On Saturdays, I work from nine to five.

جواب

Answer: verb

Q6: I want to go to a university in the United States.

جواب

Answer: noun

Q7: I'm sure I've met your girlfriend before.

جواب

Answer: verb

Q8: Well, I don't think I'll be home before 6.

جواب

Answer: interjection

Q9: Andy knocked on the door but nobody answered.

جواب

Answer: conjunction

Q10: After lunch let's go out for a coffee.

جواب

Answer: preposition

تمرین دوم

اجزای کلام را برای کلمه‌هایی که «bold» شده‌اند مشخص کنید.

Q1: Sheela went to the stationary to purchase books.

جواب

Answer: Noun

Q2: She went to the mall but did not purchase anything new.

جواب

Answer: Conjunction

Q3: I liked her better than any other classmate.

جواب

Answer: Verb, Pronoun

Q4: A beautiful girl was doing her tasks quickly.

جواب

Answer: Adverb

Q5: She goes for the morning walk regularly.

جواب

Answer: Pronoun

Q6: When she was lying in the park an insect bit her.

جواب

Answer: Verb

Q7: You took him by holding his hand.

جواب

Answer: Pronoun

Q8: A rich man purchased stunning jewelry.

جواب

Answer: Adjective, adjective

Q9: Hurrah! I have cleared all examinations.

جواب

Answer: Interjection

Q10: The kitten is hiding under the table.

جواب

Answer: Preposition

Q11: Alas! He couldn't come here.

جواب

Answer: Interjection

Q12: The body of the cupboard is made of iron.

جواب

Answer: Noun

Q13: This is not your pencil but his.

جواب

Answer: Pronoun

Q14: There is still some juice in the bottle.

جواب

Answer: Preposition

Q15: Sheetal is performing her responsibilities properly.

جواب

Answer: Verb

Q16: The painting made by the artist is almost impeccable.

جواب

Answer: Adverb

Q17: We shall not leave unless you permit us.

جواب

Answer: Conjunction

Q18: The path is to cross by.

جواب

Answer: Preposition

Q19: The Jasmine flowers smell sweet.

جواب

Answer: Adjective

Q20: She frequently goes to the temple.

جواب

Answer: Adverb

جمع‌بندی اجزای کلام در انگلیسی

در بخش پایانی این مطلب، خلاصه اجزای کلام در انگلیسی را در جدولی به‌صورت جمع بندی ارائه کرده‌ایم.

مثالنقشاجزای کلام در انگلیسی
(to) be, have, do, like, work, sing, can, mustبیانگر عملکرد یا حالت است.فعل
pen, dog, work, music, town, London, teacher, Johnبرای نامیدن شخص یا شیء به کار می‌رود.اسم
good, big, red, well, interestingاسم را توصیف می‌کند.صفت
quickly, silently, well, badly, very, reallyفعل، صفت یا قید دیگری را توصیف می‌کند.قید
I, you, he, she, someجایگزین اسم می‌شود.ضمیر
to, at, after, on, butاسم را به کلمه دیگری وصل می‌کند.حرف اضافه
and, but, whenجمله‌واره یا جمله یا کلمه را به هم ربط می‌کند.حرف ربط
oh!, ouch!, hi!, wellکلمه یا جمله‌واره‌ای که به‌تنهایی معنی را منتقل می‌کند.حرف ندا

مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «مباحث متفرقه زبان انگلیسی» است. در ادامه، می‌توانید فهرست این مطالب را ببینید:

بر اساس رای ۲۶ نفر
آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
اگر بازخوردی درباره این مطلب دارید یا پرسشی دارید که بدون پاسخ مانده است، آن را از طریق بخش نظرات مطرح کنید.
منابع:
Butte CollegeThesaurusThesaurus7ESL
۱ دیدگاه برای «اجزای کلام در انگلیسی یا Parts of Speech چیست؟ — به زبان ساده + مثال»

خداقوت، بسیار عالی و جامع بود 👌

نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *